°• گـُـفـتــگـوےِ آزاد [448] •°

[Emmɑ]

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=297866

بخونش بانو

بیا من خودم بهت موز می‌دم. 

چشم. الان می‌خونم. خودت نوشتی؟ 

مچکرم!
بی بلا اول بخون بعدا میگمD:

[سهَ‌ند]

مثل این میمونه به یکی بگی: این سیبُ میبینی؟ سمّیه نباید بخوریش. پس بیا یه گاز بزن که کامل بفهمی چرا نباید بخوریش

ولی شایدم تاثیر بلند مدتی نذاره. نمی‌دونم. اه. با بچه‌ها سر و کله زدن چقدر پیچیده‌ست. هر کاری کنی یه جایِ روحشو زدی خراب کردی.  

خیلی بد بود. بچه ها رو اذیت کرد. بچه ها ناراحت شدن. با بچه ها باید گوگولی رفتار کنی. نه اینکه زورشون کنی. این داشت کنترلشون میکرد. بد ترین جاش اونجا بود که بعضی از اون بچه ها واقعا حس قدرت داشتن پیدا کرده بودن و اون یکیا رو اذیت میکردن -_-

---

بیا من خودم بهت موز می‌دم. 

چشم. الان می‌خونم. خودت نوشتی؟ 

مچکرم!
بی بلا اول بخون بعدا میگمD:

به من‌نگو بخون. چون من از اینا دوس ندارم ولی اگه بگی بخون مجبور میشم بخونم :/

---

دوست داشتن بعضی آدما مثل اشتباه بستن دکمه های پیراهنه؛‌ تا به آخرش نرسی نمیفهمی!

@شـــقآیــق یاد بگیر

[Medusa]

مچکرم!
بی بلا اول بخون بعدا میگمD:

خوندم. صحنه‌های زیبایی داشت. تشابه اسمی هم جالب توجه بود. جوری که معلوم شد خودِ خودت نوشتی. (((:

خیلی بد بود. بچه ها رو اذیت کرد. بچه ها ناراحت شدن. با بچه ها باید گوگولی رفتار کنی. نه اینکه زورشون کنی. این داشت کنترلشون میکرد. بد ترین جاش اونجا بود که بعضی از اون بچه ها واقعا حس قدرت داشتن پیدا کرده بودن و اون یکیا رو اذیت میکردن -_-

خب یه وقتایی باید ناراحت بشی تا بفهمی نباید بقیه رو ناراحت کنی. 

[شـــقآیــق]

دوست داشتن بعضی آدما مثل اشتباه بستن دکمه های پیراهنه؛‌ تا به آخرش نرسی نمیفهمی!

@"شـــقآی ــق" یاد بگیر

[Emmɑ]

مچکرم!
بی بلا اول بخون بعدا میگمD:

به من‌نگو بخون. چون من از اینا دوس ندارم ولی اگه بگی بخون مجبور میشم بخونم :/

برو بشین بخون!

[єη∂ℓєѕѕღ]

ولی شایدم تاثیر بلند مدتی نذاره. نمی‌دونم. اه. با بچه‌ها سر و کله زدن چقدر پیچیده‌ست. هر کاری کنی یه جایِ روحشو زدی خراب کردی.  

خیلی بد بود. بچه ها رو اذیت کرد. بچه ها ناراحت شدن. با بچه ها باید گوگولی رفتار کنی. نه اینکه زورشون کنی. این داشت کنترلشون میکرد. بد ترین جاش اونجا بود که بعضی از اون بچه ها واقعا حس قدرت داشتن پیدا کرده بودن و اون یکیا رو اذیت میکردن -_-

---

مچکرم!
بی بلا اول بخون بعدا میگمD:

به من‌نگو بخون. چون من از اینا دوس ندارم ولی اگه بگی بخون مجبور میشم بخونم :/

---

دوست داشتن بعضی آدما مثل اشتباه بستن دکمه های پیراهنه؛‌ تا به آخرش نرسی نمیفهمی!

@شـــقآیــق یاد بگیر

شقایق چیکار کردی

[Emmɑ]

مچکرم!
بی بلا اول بخون بعدا میگمD:

خوندم. صحنه‌های زیبایی داشت. تشابه اسمی هم جالب توجه بود. جوری که معلوم شد خودِ خودت نوشتی. (((:

ام اگه بگم خودم نوشتم درواقع دروغ گفتم!
جلد دوم رمان آخرین بوسه هست

[سهَ‌ند]

خیلی بد بود. بچه ها رو اذیت کرد. بچه ها ناراحت شدن. با بچه ها باید گوگولی رفتار کنی. نه اینکه زورشون کنی. این داشت کنترلشون میکرد. بد ترین جاش اونجا بود که بعضی از اون بچه ها واقعا حس قدرت داشتن پیدا کرده بودن و اون یکیا رو اذیت میکردن -_-

خب یه وقتایی باید ناراحت بشی تا بفهمی نباید بقیه رو ناراحت کنی. 

خب چرا دنبال یه ایده آل بهتر نباشیم. بقیه رو ناراحت نکنیم، بقیه هم مارو ناراحت نکنن. هیشکی ناراحت نشه.

[شـــقآیــق]

خیلی بد بود. بچه ها رو اذیت کرد. بچه ها ناراحت شدن. با بچه ها باید گوگولی رفتار کنی. نه اینکه زورشون کنی. این داشت کنترلشون میکرد. بد ترین جاش اونجا بود که بعضی از اون بچه ها واقعا حس قدرت داشتن پیدا کرده بودن و اون یکیا رو اذیت میکردن -_-

---

به من‌نگو بخون. چون من از اینا دوس ندارم ولی اگه بگی بخون مجبور میشم بخونم :/

---

@"شـــق آیــق" یاد بگیر

شقایق چیکار کردی

سهند میگه دکمه پیراهنمو اشتباه بستم

[єη∂ℓєѕѕღ]

شقایق چیکار کردی

سهند میگه دکمه پیراهنمو اشتباه بستم

اشکال نداره از اول ببند :/