امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 4.11
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 3 ]

ای دل غمدیده ، حالت بِه شود ، دل بد مکن
وین سرِ شوریده بازآید به سامان ، غم مخور
آگهی
ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﻣﻮﻧﺲ ﺟﺎﻥ ﺑﻮﺩ        ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ!!
در کوی نیکنامی مارا گذر ندادند گرتو نمیپسندی تغییر کن قضارا
ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻪ ﻳﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﺭﺩﻱ ﺩﺍﺭﻡ 
ﻛﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﺑﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻧﺪﻫﻢ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻤﺖ ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﺐ ﺧﺴﺘﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍ!!
ﻣﯽ ﺟﻮﯾﻤﺖ ﭼﻨﺎﻧﮑﻪ ﻟﺐ ﺗﺸﻨﻪ ﺁﺏ ﺭﺍ!!
از شما نیست ولی از همه کس پنهان است
درد در خانه ی ما شب نشده مهمان است
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
:}
ﺗﻨﻲ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺩﺭﺩ ﻭ ﻟﺒﺮﻳﺰ ﻏﻢ ﺩﺍﺭﻡ!!
ﺯ ﺍﺳﺒﺎﺏ پریشانی ﺗﻮ ﺭﺍ ای ﻋﺸﻖ ﻛﻢ ﺩﺍﺭﻡ!!
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دانم
مرا کدام جدا کرد بی گناه از تو?
سیاه بختی من یا که اشتباه از تو?
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب های جدایی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ]

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان