16-11-2020، 10:26
پس از وفات طغرل، برادر زادهاش، اَلْپ ارسلان به جای او بر تخت سلطنت سلجوقیان نشست. دربارهٔ جانشینی الپ ارسلان، بین مورخان اختلاف نظر وجود دارد. برخی او را جانشین بلاواسطه طغرل دانستهاند و بعضی دیگر بر این باورند که الپ ارسلان پس از یک نزاع محدود خانوادگی جانشین طغرل شد. از جمله حمدالله مستوفی بر این رأی است و میگوید که پس از طغرل، سلیمان بن جغری بیک، برادر الپ ارسلان که در ری بود، بر تخت نشست.
قتلمش پسر اسماعیل و عموزاده طغرل چون این خبر شنید به انگیزه این که جایگاه پادشاهی را از آن خود میدانست، با کمک گروهی از ترکمانان به جنگ سلیمان آمد و بر وی چیره شد.
الپ ارسلان نیز پس از آگاهی از این رویداد، از خراسان رهسپار ری شد و در دامغان قتلمش را شکست داد و وی به هنگام فرار از اسب به زیر افتاد و در دم جان سپرد و پادشاهی سلجوقیان از آن الپ ارسلان شد. راوندی، الپ ارسلان را پادشاهی با هیبت، خوبروی، ورزیده و دلاور توصیف میکند که تیر او هرگز به خطا نمیرفت.
در زمان الپ ارسلان، وزیر طغرل - خواجه عمید الملک کندری - به سعایت خواجه نظام الملک طوسی و به دستور پادشاه به قتل رسید «۴۵۶ ق / ۱۰۶۴ م» و مقام وزارت به نظام الملک سپرده شد.
سال بعد «۴۵۷ ق / ۱۰۶۵ م» رهسپار گرجستان و ارمنستان شد و در آن جا کر و فری کرد. شهرهای آنی و دربند خزر را گرفت و با پادشاه گرجستان، بقراط پسر گریگور، به جنگ پرداخت و او را شکست داد. گریگور به سلطان با سازش نشست و گروهی از بزرگان و امیران گرجی به اسارت درآمدند که تعدادی از آنها نیز اسلام آوردند. بقراط بن گریگور، دختر خود را به ازدواج الپ ارسلان درآورد و سلطان نیز حکومت گرجستان را دوباره به بقراط پسر گریگور داد.
پس از چندی، الپ ارسلان، شاهزاده خانم گرجی را طلاق گفت و او را به عقد خواجه نظام الملک درآورد که یکی از پسران خواجه به نام احمد، از این زن است. آلپ ارسلان در ۴۵۸ ق / ۱۰۶۶ م، فارس را تسخیر کرد و در سال ۴۵۹ ق / ۱۰۶۷ م، برادر خود قاورد را از کرمان به جنگ فضلویه، پادشاه شبانکاره فرستاد.
با پیروزی قاورد، تمامی کرانه فارس به قلمرو آلسلجوق افزوده شد. قاورد پس از این پیروزی، بر برادر خود الپ ارسلان سرکشی آغاز کرد و نافرمان شد. سلطان الپ ارسلان هم با سپاهی گران به فارس لشکر کشید و قاورد که تاب مقاومت در برابر سپاه الپ ارسلان را نداشت، از برادر امان خواست و پادشاه او را به حکومت کرمان فرستاد.
چندی بعد، سلطان سلجوقی در ملازگرد (= مناذ کرت) واقع در ارمنستان، در پیکار با (امپراتور روم) لشکر بیزانس را مغلوب نمود «ذی القعده ۴۶۳ ق / اگوست ۱۰۷۱ م» و رومانوس دیوجانس، قیصر بیزانس را اسیر کرد. دو سال بعد با دویست هزار سوار به جنگ با شمس التکین، پسر طمغاج، پادشاه ماوراءالنهر، از خراسان رهسپار آن سامان شد و از رود جیحون گذشت و دژ برزم را محاصره و پس از چندی آن را گشود.
در این گیر و دار، یوسف برزمی مسئول دژ «= کوتوال» را به نزد سلطان آوردند. سلطان دربارهٔ شمار سپاهیان خان ماوراءالنهر از وی پرسشهایی کرد، اما یوسف به درشتی به سلطان پاسخ گفت. آلپ ارسلان که سخت خشمگین شده بود، دستور داد او را بیرون برده به قتل رسانند، ولی یوسف خود را از چنگ غلامان رهایی داد و با خنجری که از آستین خویش بیرون آورد، به سوی سلطان شتافت.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
غلامان از این کار جلوگیری کردند، اما آلپ ارسلان که به تیراندازی خود مطمئن بود، دستور داد تا او را رها کنند و از کمان تیری به سوی او رها کرد، از قضا، تیر به یوسف اصابت نکرد و در این میان، یوسف خود را به سلطان رساند و با خنجر زخمی کاری بر او زد. آلپ ارسلان از این زخم در «ربیعالاول ۴۶۵ ق / نوامبر ۱۰۷۲ م» چشم از جهان فروبست. القائم بالله - خلیفه عباسی - آلپ ارسلان را لقب «عضدالدین برهان المؤمنین» داده بود.
مورخان میگویند که هنگام بروز این واقعه، دو هزار غلام مسلح در خدمت سلطان بودند و از شگفت زدگی به اندیشه دستگیری قاتل نبودند، اما جامع نیشابوری سرکرده فراشان دربار، با میخکوبی که در دست داشت بر سر یوسف کوفت و او را از پای درآورد. پس از وفات آلپ ارسلان، پسرش ملکشاه جانشین او گردید.
اسلام آوردن سلجوقیان و تبعیت آنها از سنی مذهبان، سبب نزدیک شدن آنان به حاکمان محلی شد؛ بهگونهای که در جنگها و منازعات میان امیران سامانی و ایلکخانی، به نفع حکام سامانی وارد عمل میشدند. علاوه بر منصب یبغو، اجازهٔ عبور از قلمرو سامانیان به منزله نقطه آغاز دوستی با آنها شد. سلجوق بن دقاق که رهبر سلاجقه بود، از این موقعیت استفاده کرد و خود و پیروانش را در نزدیکی ساحل رود سیحون مستقر کرد و شهر جند را مرکز قلمرو خود قرار داد. در واقع، فراوانی چراگاهها در منطقه ماوراءالنهر سبب رفتن آنها به منطقه شد.
قتلمش پسر اسماعیل و عموزاده طغرل چون این خبر شنید به انگیزه این که جایگاه پادشاهی را از آن خود میدانست، با کمک گروهی از ترکمانان به جنگ سلیمان آمد و بر وی چیره شد.
الپ ارسلان نیز پس از آگاهی از این رویداد، از خراسان رهسپار ری شد و در دامغان قتلمش را شکست داد و وی به هنگام فرار از اسب به زیر افتاد و در دم جان سپرد و پادشاهی سلجوقیان از آن الپ ارسلان شد. راوندی، الپ ارسلان را پادشاهی با هیبت، خوبروی، ورزیده و دلاور توصیف میکند که تیر او هرگز به خطا نمیرفت.
در زمان الپ ارسلان، وزیر طغرل - خواجه عمید الملک کندری - به سعایت خواجه نظام الملک طوسی و به دستور پادشاه به قتل رسید «۴۵۶ ق / ۱۰۶۴ م» و مقام وزارت به نظام الملک سپرده شد.
سال بعد «۴۵۷ ق / ۱۰۶۵ م» رهسپار گرجستان و ارمنستان شد و در آن جا کر و فری کرد. شهرهای آنی و دربند خزر را گرفت و با پادشاه گرجستان، بقراط پسر گریگور، به جنگ پرداخت و او را شکست داد. گریگور به سلطان با سازش نشست و گروهی از بزرگان و امیران گرجی به اسارت درآمدند که تعدادی از آنها نیز اسلام آوردند. بقراط بن گریگور، دختر خود را به ازدواج الپ ارسلان درآورد و سلطان نیز حکومت گرجستان را دوباره به بقراط پسر گریگور داد.
پس از چندی، الپ ارسلان، شاهزاده خانم گرجی را طلاق گفت و او را به عقد خواجه نظام الملک درآورد که یکی از پسران خواجه به نام احمد، از این زن است. آلپ ارسلان در ۴۵۸ ق / ۱۰۶۶ م، فارس را تسخیر کرد و در سال ۴۵۹ ق / ۱۰۶۷ م، برادر خود قاورد را از کرمان به جنگ فضلویه، پادشاه شبانکاره فرستاد.
با پیروزی قاورد، تمامی کرانه فارس به قلمرو آلسلجوق افزوده شد. قاورد پس از این پیروزی، بر برادر خود الپ ارسلان سرکشی آغاز کرد و نافرمان شد. سلطان الپ ارسلان هم با سپاهی گران به فارس لشکر کشید و قاورد که تاب مقاومت در برابر سپاه الپ ارسلان را نداشت، از برادر امان خواست و پادشاه او را به حکومت کرمان فرستاد.
چندی بعد، سلطان سلجوقی در ملازگرد (= مناذ کرت) واقع در ارمنستان، در پیکار با (امپراتور روم) لشکر بیزانس را مغلوب نمود «ذی القعده ۴۶۳ ق / اگوست ۱۰۷۱ م» و رومانوس دیوجانس، قیصر بیزانس را اسیر کرد. دو سال بعد با دویست هزار سوار به جنگ با شمس التکین، پسر طمغاج، پادشاه ماوراءالنهر، از خراسان رهسپار آن سامان شد و از رود جیحون گذشت و دژ برزم را محاصره و پس از چندی آن را گشود.
در این گیر و دار، یوسف برزمی مسئول دژ «= کوتوال» را به نزد سلطان آوردند. سلطان دربارهٔ شمار سپاهیان خان ماوراءالنهر از وی پرسشهایی کرد، اما یوسف به درشتی به سلطان پاسخ گفت. آلپ ارسلان که سخت خشمگین شده بود، دستور داد او را بیرون برده به قتل رسانند، ولی یوسف خود را از چنگ غلامان رهایی داد و با خنجری که از آستین خویش بیرون آورد، به سوی سلطان شتافت.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
غلامان از این کار جلوگیری کردند، اما آلپ ارسلان که به تیراندازی خود مطمئن بود، دستور داد تا او را رها کنند و از کمان تیری به سوی او رها کرد، از قضا، تیر به یوسف اصابت نکرد و در این میان، یوسف خود را به سلطان رساند و با خنجر زخمی کاری بر او زد. آلپ ارسلان از این زخم در «ربیعالاول ۴۶۵ ق / نوامبر ۱۰۷۲ م» چشم از جهان فروبست. القائم بالله - خلیفه عباسی - آلپ ارسلان را لقب «عضدالدین برهان المؤمنین» داده بود.
مورخان میگویند که هنگام بروز این واقعه، دو هزار غلام مسلح در خدمت سلطان بودند و از شگفت زدگی به اندیشه دستگیری قاتل نبودند، اما جامع نیشابوری سرکرده فراشان دربار، با میخکوبی که در دست داشت بر سر یوسف کوفت و او را از پای درآورد. پس از وفات آلپ ارسلان، پسرش ملکشاه جانشین او گردید.
اسلام آوردن سلجوقیان و تبعیت آنها از سنی مذهبان، سبب نزدیک شدن آنان به حاکمان محلی شد؛ بهگونهای که در جنگها و منازعات میان امیران سامانی و ایلکخانی، به نفع حکام سامانی وارد عمل میشدند. علاوه بر منصب یبغو، اجازهٔ عبور از قلمرو سامانیان به منزله نقطه آغاز دوستی با آنها شد. سلجوق بن دقاق که رهبر سلاجقه بود، از این موقعیت استفاده کرد و خود و پیروانش را در نزدیکی ساحل رود سیحون مستقر کرد و شهر جند را مرکز قلمرو خود قرار داد. در واقع، فراوانی چراگاهها در منطقه ماوراءالنهر سبب رفتن آنها به منطقه شد.