18-10-2020، 9:43
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
1– نظريه جامعهشناسي چيست؟مجموعة ايدهها، نظرات، پارادايمها و مكاتبي است كه هدف آن بررسي رفتارهاي فردي، گروهي و ساختاري است. اين نظرات گاهي اوقات به شكل راهكار و راهبردي براي برونرفت از مسايل و مشكلات جامعه مطرح ميشود و گاه زمينههاي شناخت حداكثري را در حوزه و بستر خاص براي ما فراهم ميكند.
2 – كاركردهاي اساسي جامعهشناسي را بنويسيد؟
الف) نظريههاي جامعه در ميان علتهاي بيشمار براي يك پديده اجتماعي علل مهم و پررنگ را به ما نشان ميدهد.
ب) در تحليلها و شناخت جامعه؛ مسير معيني را در پيش روي ما قرار داده و مانع انحراف ما از يك مسير مشخص ميگردد.
مفاهيم اساسي در نظريه
1– فرضيه: يك حدس علمي است كه به اثبات نرسيده است، اما قابل اثبات است. فرضيه گزارهاي است كه رابطه بين چند مفهوم را بيان ميكند. فرضيه به دو نوع است:
الف) فرضيه آشكار: فرضيهاي است كه قبلاً آزمون شده و پاسخ آن مشخص شده است.
ب) فرضيه پنهان(مسلم): فرضيهاي است كه مطرح ميشود ولي درستي يا نادرستي آن معلوم نيست. مانند «نظارت اجتماعي پايين موجب بزهكاري» ميشود.
2 – قانون: فرضية اثبات شده است.
3 – تعميم: گزاره مشاهدتي يا قانون تكرار شده كه قضاوت كلي جامعه را شامل ميشود.
4 – طبقهبندي: يعني دستهبندي قوانين علمي. طبقهبندي در علوم مختلف ديده ميشود. اين طبقهبندي براساس الگو يا معيار خاصي صورت ميگيرد. در جامعهشناسي نظريههاي اين علم در چند طبقة تخصصي تقسيم ميگردند.
5 – توصيف: فقط نقل واقعيت ميكند.
6 – تبيين يا تفسير: رابطه علّي بين دو يا چند واقعيت است. انگيزه كنشگران اجتماعي براي يك كنش يا عمل .
تعريف مكتب:
مكتب در درون خود چند نظريه را جاي ميدهد، در مكتب صاحبنظران مختلف داراي نظرياتي هستند كه اين نظريات استخوانبندي و بنيادهاي مشابهي دارند. در جامعهشناسي سه مكتب اصلي داريم كه عبارتند از:
1 – كاركردگرايي يا فونكسيوناليسم، 2 – مكتب تضاد، 3 – مكتب كنش متقابل نهادين
1 – مكتب كاركردگرايي:
بنياد مشترك اين ديدگاه بر آن است كه هر پديدهاي در جامعه داراي يك كاركرد خاصي است كه موجوديت آن را در پي دارد. يعني هر پديده اعم از نهاد يا سازمان و ... بخشي از نيازهاي افراد جامعه را فراهم ميسازد. پرچمدار اين مكتب اگوسنت كنت است اما اميل دوركيم اين مكتب را تكميل نموده است.
2 – مكتب تضــاد:
در هر جامعه دو طبقه وجود دارد: طبقه مسلط و طبقه تحت سلطه. آنها معتقدند كه پديدههاي اجتماعي جامعه را طبقه مسلط به منظور تأمين منافع خود بوجود آورده و به واسطه اين پديدهها زمينههاي استثمار طبقه تحت سلطه را ايجاد ميكند. از پرچمدار اين مكتب ميتوان كارل ماركس را نام برد.
3 – مكتب كنش متقابل:
اين مكتب اعتقاد دارد؛ در اثر ارتباط بين افراد با يكديگر يا ارتباط ساختارها با يكديگر و يا ارتباط بين افراد و ساختارها، پديدههاي اجتماعي شكل گرفته و اين پديدههاي اجتماعي در ادامه شرايط ايجاد ارتباطات جديد و متنوع را سبب ميگردد.
پارادايمهاي جامعهشناسي
تعريف پارادايم:
پارادايم حوزه مسلط علمي در نظريههاي جامعهشناسي است كه عموماً در پي پرسشهاي كلان جامعهشناسان در مورد جامعه بوجود آمده است. به عنوان نمونه پرسش «چه ديدگاهي ميتواند جامعه را به سرمنزل مقصود برساند؟» در پاسخ «سرمايهداري» يا «سوسياليستي» از لحاظ فكري و نظري ميتواند زمينه يك پارادايم را ايجاد كند.
در نظريههاي جامعهشناسي چند دسته پارادايم كلي و اصلي وجود دارد؟
سه نوع: 1) پارادايم واقعيت اجتماعي، 2) پاردايم تعريف اجتماعي، 3) پارادايم رفتار اجتماعي
عناصر هر پاردايم عبارتند از:
1 – سرمشق، 2 – موضوع مورد بررسي، 3) روش، 4) نظريهها
1 – پارادايم واقعيت اجتماعي:
الف) سرمشق: سرمشق اين پارادايم برگرفته از بحث «واقعيت اجتماعي» كتاب «خودكشي» اميل دوركيم است. دوركيم واقعيت اجتماعي را در آن كتاب همة حوادث، اتفاقات و پديدههاي اطراف بشر كه به شكل يك عامل بيروني بر فرد فشار وارد ميكند، ميداند.
ب) موضوع مورد بررسي: مطالعه نهاد و ساختارهاي خرد و كلان اطراف ما كه به شكل واقعيت اجتماعي مطرح ميباشد، است.
ج) روش: 1) آزمايش، 2) پيمايش، 3) مشاهده و روشهاي مقايسهاي
د) نظريهها: 1) كاركرگرايي، 2) ساختارگرايي، 3) پوزيويتستي
2 – پارادايم تعريف اجتماعي:
الف) سرمشق: سرمشق اصلي اين پارادايم برگرفته از ديدگاه تفصيلي «ماكس وبر» در كتاب «اخلاق پروتستان» و «روح سرمايهداري» است. اين ديدگاه بيشتر در مقابل ديدگاه واقعيت اجتماعي بوجود آمده است.
ب) موضوع مورد بررسي: هدف اصلي در اين ديدگاه فهم كنش انسانها در موقعيتهاي مختلف است.
ج) روش: مجموعة روشهاي كيفي است.
د) نظريهها: 1) مكتب كنش متقابل نمادين، 2) مكتب پديدارشناسي، 3) روش مردمنگاري، 4) روش وجودگرايي
3 – پارادايم رفتار اجتماعي:
الف) سرمشق: سرمشق اين پارادايم مجموعة كارهاي «اسكينر» در مباحث رفتاري است.
ب) موضوع مورد بررسي: مطالعة رفتارهاي غيرفكورانة انسانها است. درواقع منظور از غيرفكورانه، از بين رفتن منطق و عقلانيت نيست، بلكه منظور جريان محرك و پاسخ است. رفتارهايي كه افراد در مقابل پاداش انجام داده و يا در مقابل تنبيه انجام نميدهند از جملة اين رفتارهاست.
ج) روش: روش اين ديدگاه «آزمايشگاهي بر روي انسانها» است.
د) نظريهها: 1) مكتب جامعهشناسي رفتاري، 2) مكتب رفتارگرايي، 3) مكتب مبادله و تبادل