♪ گفتگوی آزاد نُسخــہ 381 ♫

[فرنودِ بن گیومرث]

ونوس خانم :

مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام

خیر مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام

یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد

که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام

ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست

هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام

گل ز حد برد تنعم نفسی رخ بنما

سرو می‌نازد و خوش نیست خدا را بخرام

زلف دلدار چو زنار همی‌فرماید

برو ای شیخ که شد بر تن ما خرقه حرام

مرغ روحم که همی‌زد ز سر سدره صفیر

عاقبت دانهٔ خال تو فکندش در دام

چشم بیمار مرا خواب نه در خور باشد

من لَهُ یَقتُلُ داءٌ دَنَفٌ کیفَ ینام

تو ترحم نکنی بر من مخلص گفتم

ذاکَ دعوایَ و ها انتَ و تلکَ الایام

حافظ ار میل به ابروی تو دارد شاید

جای در گوشه محراب کنند اهل کلام

[*VENUS*]

ونوس خانم :

مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام

خیر مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام

یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد

که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام

ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست

هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام

گل ز حد برد تنعم نفسی رخ بنما

سرو می‌نازد و خوش نیست خدا را بخرام

زلف دلدار چو زنار همی‌فرماید

برو ای شیخ که شد بر تن ما خرقه حرام

مرغ روحم که همی‌زد ز سر سدره صفیر

عاقبت دانهٔ خال تو فکندش در دام

چشم بیمار مرا خواب نه در خور باشد

من لَهُ یَقتُلُ داءٌ دَنَفٌ کیفَ ینام

تو ترحم نکنی بر من مخلص گفتم

ذاکَ دعوایَ و ها انتَ و تلکَ الایام

حافظ ار میل به ابروی تو دارد شاید

جای در گوشه محراب کنند اهل کلام

جیگر طلا؟ من قرار نیست چیزی از این بفهمم .-.

[*Aɴѕel*]

ونوس خانم

ارمینا
ارمینای عزیز

---

ملیکا خانم برای شما هم با مطلعِ "ما درس سحر در ره میخانه نهادیم"

کپی پیست :

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم

محصول دعا در ره جانانه نهادیم

در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش

این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم

سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد

تا روی در این منزل ویرانه نهادیم

در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را

مهر لب او بر در این خانه نهادیم

در خرقه از این بیش منافق نتوان بود

بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم

چون می‌رود این کشتی سرگشته که آخر

جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم

المنة لله که چو ما بی‌دل و دین بود

آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم

قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ

یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم

اعلام میکنم که ادبیات من پوچه ._.

[*VENUS*]

ما تفسیر میخواییم! .___.

[فرنودِ بن گیومرث]

خب معنی می کنم شعر ها رو ولی باید بگم دلیل این که حافظ رو برای فال استفاده می کنند چند معنا بودن و چند پهلو بودنشه که شما مفهوم خودتون رو باید برداشت کنید.

[*Aɴѕel*]

ما اعتراض داریم
پشمک نیاز داریم P :!
(ببخشید بخشید
تفسیر

[Medusa]

صنم خانم غزل بحر رمل براتون دراومد. با مطلعِ "دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند"

یک جای کارتون آناستازیا هست که اگه دیده باشین رو می‌کنه به آسمون و فریاد می‌زنه:

Send me a sign!
A hint!
Anything!

و خب من یه مدتی بود همونجای داستان گیر افتاده بودم و الان، حس می‌کنم بالاخره هینتم رو گرفتم. ممنونم.

+ هرچند ما تحلیل هم می‌خواستیما. وگرنه که می‌دادیم بقالی سر کوچه فالمونو بگیره. ایش. 

[*VENUS*]

خب معنی می کنم شعر ها رو ولی باید بگم دلیل این که حافظ رو برای فال استفاده می کنند چند معنا بودن و چند پهلو بودنشه که شما مفهوم خودتون رو باید برداشت کنید.

خب نکن

---

صنم خانم غزل بحر رمل براتون دراومد. با مطلعِ "دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند"

یک جای کارتون آناستازیا هست که اگه دیده باشین رو می‌کنه به آسمون و فریاد می‌زنه:

Send me a sign!
A hint!
Anything!

و خب من یه مدتی بود همونجای داستان گیر افتاده بودم و الان، حس می‌کنم بالاخره هینتم رو گرفتم. ممنونم.

+ هرچند ما تحلیل هم می‌خواستیما. وگرنه که می‌دادیم بقالی سر کوچه فالمونو بگیره. ایش. 

والا !

[Medusa]

خب معنی می کنم شعر ها رو ولی باید بگم دلیل این که حافظ رو برای فال استفاده می کنند چند معنا بودن و چند پهلو بودنشه که شما مفهوم خودتون رو باید برداشت کنید.

ای بابا پس یه عمر الکی «ای صاحب فال به خدا توکل کن و نمازهایت را سر وقت بخوان و از همنشین بد دوری کن، به زودی خبری خوش به تو می‌رسد» رو تو پاچه‌مون کردن؟!

[*Aɴѕel*]

بچه از ترس ما غیب شد