27-09-2020، 12:57
کـــــــــآرَم...
اَز یِکے بود وُ یِکے نَبود گُذَشتـ
سهم من همیشه این بود :
یکے بود یکے نابود...(=
اَز یِکے بود وُ یِکے نَبود گُذَشتـ
سهم من همیشه این بود :
یکے بود یکے نابود...(=
|
بغض قلم ❥ .. (نسخه نهم) |
||||||||||||||||||||||||||
27-09-2020، 12:57
کـــــــــآرَم...
اَز یِکے بود وُ یِکے نَبود گُذَشتـ سهم من همیشه این بود : یکے بود یکے نابود...(=
27-09-2020، 13:36
صبر کن،تا غروب آفتاب نمایان شه،و خون تو روی زمین بر بزنه.
27-09-2020، 13:51
وقتي اولين احساس مادرم به من”تهوع” بود،ازبقيه هيچ انتظاري ندارم
27-09-2020، 15:06
قدم ميزنم در كوچه خاطرات
مست گريِ كنان
27-09-2020، 17:46
ولی من هنوزم منهای تو جمع هیچکس نمیشم
27-09-2020، 18:05
ما که چیز زیادی از این دنیا نمی خواستیم !
خداوکیلی آغوش یار و یه فنجون چای و یه دل کوچولو بس بود واسمون .. ولی .. یار رفت ! چای و فنجون هم گرون شد ! دلِ ما هم زد زیر قولش و بزرگ شد ! یه لحظه باخبر شدیم دیدیم کلِ هستیمون رفت ... .
27-09-2020، 18:37
شما شايد كسى رو انقدر دوست داشته باشين كه از اشتباهش بگذرين ولى من از خودش و اشتباهش باهم ميگذرم:/
27-09-2020، 19:03
یـه وقتـــایی تو زندگیتــ میرســه
کـه باید دستتــ رو بزنی زیر چونتــ و جریان زندگیتــ رو فقط تمـــاشــا کـُنی. . . بعدشم بگــــی : بـه درکـــــــــــــ !!
27-09-2020، 19:22
من آپم____________***
_***______مشتاق نیم نگاهی_*** __***_______هرچند گذرا____***
27-09-2020، 19:30
همه حواســـم را جمع میکنم
تا خیالت را کــــم کنم اما تمــــام یادت در من ضـــرب میشود و من تقسیـــم میشوم در تو می بینـــی ؟؟ عجب دنیای بی حســــاب و کتابی است (:
| ||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|