بغض قلم ❥ .. (نسخه نهم)

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

خزان قلب تو را هیچکس نمیفهمد
بیا کنار من ای یار ، من بهار تو ام
نگرد در پی مجنون چنین به گرد خودت 

[Đęąđ.ğïřł]

امیدوارم اگه واقعاً مُردم
یه نفر پیدا شه که عقل توو کله‌ش باشه
و پرتم کنه توو رودخونه یا... نمی‌دونم
هر کاری بکنه غیر گذاشتن توو قبرستون.

اونم واسه اینکه مردم بیان و یکشنبه‌ها
گل بزارن رو شکمم و این مزخرفات.
وقتی مُردی گل میخوای چیکار؟




جی‌دی‌سلینجر
ناتوردشت

[omidkaqaz]

بی جواب ترین سوال دنیا همونجاست که سعدی میگه:من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنی...؟!

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

یار

(اِ.) [ په. ]
۱- دوست، همدم، معشوق.
۲- مجازاً رفیق یک رنگ و موافق.
۳- ناصر، معین.
۴- همراه.
~ گرفتن در بازی یک یا چند تن از بازیکنان را برای کمک به خود برگزیدن.

یار



(پس.) دارندگی: هوشیار (دارای هوش).

این همه معنی برای 
این کلمه بی معنی تو این زمونه

.........

[omidkaqaz]

•كاش ینفرو پیدا کنی که بدبختیاتو بگی براش و اونم فقط گوش کنه قضاوتت نکنه،نصفه خوشبختیو رفتی

[ρυяρℓє_ѕку]

-به دخترى كه دلش شكسته چى ميگن ؟
+ هيچى نميگن ،
ولش ميكنن به حالِ خودش تا توى غصه هاش ذرّه ذرّه آب بشه...
شايد حتى يه كم نمك ام روى زخم اش بريزن،
به هر حال روى هركى كه بيشتر حساب باز كنى سخت ترين ضربه رو ازش ميخورى ديگه ((:

[ الى روشنايى ]

[♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱]

مرد باشی یا زن ، مرگ تمامت میکند !
پس انسان باش تا جاودانه زندگی کنی .✨

[ρυяρℓє_ѕку]

••
عاقبت
همه ى ما
زير اين خاك
آرام خواهيم گرفت
ما كه روى آن
دمى به همديگر
مجال آرامش نداديم!

[ آنا_آخماتووا ]

[Ɗєя_Mσηɗ]

و من به یکباره یاد گرفتم دیگر کسی را دوست نداشته باشم !
باری روی شانه هایش نباشم ،
که نداند با من چه کند
و کجای دلش بگذارد که نه من بشکنم
و هم او ثابت بماند ..
و من به یکباره یاد گرفتم همه ی اعتمادم را در کوله پشتی ام پنهان کنم تا دست هیچ اَحَدُ الناسی به آن نرسد ،
تا بشود اسباب بازی کودکی های نداشته اش ،
و من به یکباره این چنین قد کشیدم ..
و بزرگ شدم !

[ فرگل مشتاقی ]

[†ᴾᴼᴵˢᴼᴺ†]

صد بار اگر توبه شکستی بازآ !