مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 3 ]

[Medusa]

یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند ..

[sober]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

[Ɗєя_Mσηɗ]

دلت آخر به سرگردانیم سوخت
نگاهم را به زیبایی گشودی
بسی گفتند: دل از عشق برگیر !
که نیرنگ است و افسون است و جادوست !
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که این زهر است ، اما …نوشداروست!

[Medusa]

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است ..

[Ɗєя_Mσηɗ]

ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق
که نامی خوش تر از اینت ندانم..
وگر هر لحظه رنگی تازه گیری،
به غیر از زهر شیرینت نخوانم..

[ρυяρℓє_ѕку]

مخلوق جهان به گرگ مانند درست
با قادر عاجزند و بر عاجز چست
سستند به گیرودار چون باشی سخت
سختند به کارزار چون باشی سست

[ρσєѕɪ]

تامل کنان در خطا و ثواب
به از ژاژ خایان حاظر جواب    

[Medusa]

به یکی لطیفه گفتی «ببرم هزار دل را»
نه چُنان لطیف باشد که دلی نگاه داری ..

[شـــقآیــق]

یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم
ویران شود این شهر که میخوانه ندارد

[Ɗєя_Mσηɗ]

دیــشــب ســرم بــه بــالــش نـاز وصـال و بـاز
صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم..

شهریار ((: