گفتگو آزاد نسخه ۳۳۴

[سهَ‌ند]

لالالالایی مهران لالالایی لالا لالایی بخواب گوگولی  

لالالالایی سهند لالالایی لالا لالایی بخواب پیستیهلی

هیسسس مگه نمیگم ساکت مهرون تو خوابه

[red_Queen]

عجبا اینجا همه دوست دارن لالایی بگن
خب دوستان نفری یدونه بچه بیارید بده اون بگید

[م‍حمّد]

چشام به رنگ ابی عادت کرده بود ): رنگ نویسنده هارو میگم.

[Ɗєя_Mσηɗ]

لالالالایی مهران لالالایی لالا لالایی بخواب گوگولی  

لالالالایی سهند لالالایی لالا لالایی بخواب پیستیهلی

هیسسس مگه نمیگم ساکت مهرون تو خوابه

تو فعلا خودت بخواب
به مهرانم کاری نداشته باش
وگرنه به عمه میگماااااا

[Mehran_RAP_021]

بگیر بخواب وقت خوابه نانازی

چی میگییییی
دافا باید بخوابن تا پوستشون خراب نشه

هرشب ساعت ۱۰ میخوابیدیا . امشب از وقت خوابت گذشته بدو برو تو رخت خوابت خطرناکه بدو بدو بچه ی خوب

خخخ مثل اینکه تو چیشتو کردی مامان باباتم بوسیدی
که انقدر برای خواب عجله داریااااا

آخیییی چقدر دیه لهم دقت کردی؟؟؟

والا ما که هرشب تا خود صبح بیداریم شمارو بیدار نمیدیدیم حالا چون فردا مهدکودکا تعطیله تونستی یه ساعت بیشتر بیدار بمونی اشکال نداره الان میام بالا سرت واست لالایی میخونم راحت میخوابی

گفتم چرا بیشتر حرفا زرن نگو مال توعه
نه دمت گرم هی صدای نکره تو نمیخوام با هی ... که داری
خودتم رودل میکنی

[Ɗєя_Mσηɗ]

چشام به رنگ ابی عادت کرده بود ): رنگ نویسنده هارو میگم.

وا بابایی مگه رنگ نویسنده ها ابی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟        

[red_Queen]

چشام به رنگ ابی عادت کرده بود ): رنگ نویسنده هارو میگم.

اره
بره منم غریبه
یجوری شده
کاشکی اون نوشنته نویسده متخصص هم نارنجی شه تا هم رنگ شن
اینجوری زیاد جالب نشده

[Mehran_RAP_021]

لالالالایی مهران لالالایی لالا لالایی بخواب گوگولی  

لالالالایی سهند لالالایی لالا لالایی بخواب پیستیهلی

هیسسس مگه نمیگم ساکت مهرون تو خوابه

خودتو مثل بقیه نبین
رو به موت جان

[سهَ‌ند]

چی میگییییی
دافا باید بخوابن تا پوستشون خراب نشه

هرشب ساعت ۱۰ میخوابیدیا . امشب از وقت خوابت گذشته بدو برو تو رخت خوابت خطرناکه بدو بدو بچه ی خوب

خخخ مثل اینکه تو چیشتو کردی مامان باباتم بوسیدی
که انقدر برای خواب عجله داریااااا

آخیییی چقدر دیه لهم دقت کردی؟؟؟

والا ما که هرشب تا خود صبح بیداریم شمارو بیدار نمیدیدیم حالا چون فردا مهدکودکا تعطیله تونستی یه ساعت بیشتر بیدار بمونی اشکال نداره الان میام بالا سرت واست لالایی میخونم راحت میخوابی

گفتم چرا بیشتر حرفا زرن نگو مال توعه
نه دمت گرم هی صدای نکره تو نمیخوام با هی ... که داری
خودتم رودل میکنی

اخی اخی نازی از تختت بیرون نیا دیگه بگیر بخواب شلوغ نکن بچه جوون

[م‍حمّد]

چشام به رنگ ابی عادت کرده بود ): رنگ نویسنده هارو میگم.

وا بابایی مگه رنگ نویسنده ها ابی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟        

به قول بزرگی : زکی