مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 3 ]

[م‍حمّد]

تو کز مهنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
ابومحمّد مُشرف‌الدین مُصلح بن عبدالله بن مشرّف (سعدی)

[ყ_ʍ]

يادروزي كه به عشق توگرفتارشدم. ازسرخويش گذركرده سوي يارشدم

[☮ VENOM VΛDΞR ☮]

مگو سوخت جان من از فرط عشق 
خموشی است هان اولین شرط عشق

[♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱]

قدر اهل درد،صاحب درد می داند که چیست
مرد صاحب درد،درد مرد می داند که چیست!

[Open world]

تو نیکی کن به مسکین و تهیدست                  که نیکی خود سبب گردد دعا را

[ყ_ʍ]

اي نسيم سحر آرامگه ياركجاست
منزل آن مه عاشق كش عياركجاست

[☮ VENOM VΛDΞR ☮]

تورا به آینه داران چه التفات بود 
چنین که شیفته حسن خویشتن باشی

[م‍حمّد]

یوسف شنیده ای که به چاهی اسیر ماند

این یوسفیست بر زنخ آورده چاه را

[Open world]

آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش       این چراغی است کزین خانه به آن خانه برند

«حافظ»

[م‍حمّد]

در اين دنيا كسي بي غم نباشد
اگر باشد بني آدم نباشد