14-04-2017، 13:15
خانواده ی فقیری در هند بود که تعدادشون پنج تا بودن مادر پدر دو پسر و یه دختر کوچولو پدرشون کار میکرد و بهشون غذا میداد پدرشون بعد از چند روز سرطان گرفت و مرد همسایه ها برای 40 روز برایشان غذا می آوردند بعدش از غذا دادن بهشون خسته شدن و بیچاره ها خیلی گرسنه بودند برای اینکه غذا نداشتند یه پسرشون هم مریض شد و دختر کوچولو رفت پیش مادرش و گفت:مامان داداشم کی میمیره؟؟!چشمان مادرش پر از اشک شد و پرسید:چرا چنین حرفی زدی؟دختر گفت:آخه وقتی داداشم بمیره بهمون غذا میدن!؟؟ سپاسسسسسسس