ارسالها: 1,188
موضوعها: 109
تاریخ عضویت: Jun 2016
سپاس ها 13049
سپاس شده 9880 بار در 4381 ارسال
حالت من: هیچ کدام
بوی.دلتنگے.پاییز
وزیده.ست
ولے
اولین.موسم.این.فصل
مگر مهر نبود؟
ارسالها: 906
موضوعها: 190
تاریخ عضویت: Apr 2013
سپاس ها 1005
سپاس شده 1215 بار در 694 ارسال
حالت من: هیچ کدام
24-10-2018، 1:25
(آخرین ویرایش در این ارسال: 24-10-2018، 1:27، توسط Actinium.)
امشب ابلیسی شرورانه داشت از پشت پنجره به من می خندید...چشمانش، نوع نگاهش و برقی که از آن می جهید مرا به کودکی بُرد؛ او را گویی یک بار در مزارع پنبه دیده بودم. او بعد از ظهر یک تابستان زیر یک درخت توت آرمیده بود. آن روز او را با چوپانی اشباه گرفتم و از جام او نوشیدم...اما می دانم که الهگان هرگز چوپانی را در میانه مستی خویش تنها نمی گذارند. پس او می بایست بیگانه ای می بود. از اعماق. امشب روح صحرا، از قعر کویر به خانه من عزیمت کرده بود. می بایست هوشیارتر عمل کرد...هر خدایی برای خود شیوه ای دارد؛ اما شیاطین تنها دروغ می دانند و بس.
ارسالها: 906
موضوعها: 190
تاریخ عضویت: Apr 2013
سپاس ها 1005
سپاس شده 1215 بار در 694 ارسال
حالت من: هیچ کدام
از هفت طبقه ابلیس بیش از همه دوست دارم از شرورترین شان فرزندی بیاورم.
لیک او را میل همخوابگی نیست.
شرورترین ها تنها به نیروی خودشان متکی اند و آنها را با میراث خواران و فرزندان کاری نیست...
افسوس...
ارسالها: 188
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: Dec 2017
سپاس ها 8794
سپاس شده 12621 بار در 7556 ارسال
حالت من: هیچ کدام
من حتی تو GTA هم تو قشر ناتوان جامعه بودم، رمز و اینا رو کسی بهم نگفته بود
سگ دو میزدم با مسافرکشی پول در میاوردم D:
ارسالها: 906
موضوعها: 190
تاریخ عضویت: Apr 2013
سپاس ها 1005
سپاس شده 1215 بار در 694 ارسال
حالت من: هیچ کدام
میراثخوارتر از همه خودم هستم که ناسپاسترین ریزهخوار سفره گذشتگانِ خویش ام.
هر میرندهای را میراثخواری نیکو باید؛ و بهترین میراثخواران افزایندگانِ آن اند؛
آن کس که چیزی بر خوانِ گذشتگانِ خویش می افزاید...
ارسالها: 906
موضوعها: 190
تاریخ عضویت: Apr 2013
سپاس ها 1005
سپاس شده 1215 بار در 694 ارسال
حالت من: هیچ کدام
24-10-2018، 22:28
(آخرین ویرایش در این ارسال: 24-10-2018، 22:29، توسط Actinium.)
هرگز برای مرگ هم کافی نبودم. ناکافی برای هر چیز، هر لحظه و هر ثانیه...
به راستی که لقب "ناتمام" پیوسته برازندهترین بود برای من.
هستی را رکودی سرد فرا گرفته. وقتی آخرین پرتوی خورشید هستی ات بر لبههای اوج تو می درخشد و تو را به ضیافتی در درهها دعوت میکند.
از درهها بوی کباب می آید...شاید چادر دختران صحرا آنجا برپاست. شاید بشود رمه چوپانانِ صبح را در آنجا پیدا کرد و دیگرباره بر اوجهای آفتابی قله های وجود خویش خیره نگریست.
ارسالها: 3,275
موضوعها: 636
تاریخ عضویت: Oct 2015
سپاس ها 8915
سپاس شده 28327 بار در 10505 ارسال
حالت من:
من اعتراف میکنم بزرگترین دروغ هامو به خودم میگم، هرشب به دنیایی فکر میکنم که هنوز میشه بهش امیدوار بود
ارسالها: 906
موضوعها: 190
تاریخ عضویت: Apr 2013
سپاس ها 1005
سپاس شده 1215 بار در 694 ارسال
حالت من: هیچ کدام
بودن یا نبودن مساله این است: آیا «انسان» خود یک دروغ است؟
گاهی آدم باید با حقیقت هایی مواجه شود به همان سنگینی که تمام امیدهای یک پاپ در زاویه یک صومعه موقعی که کوپرنیک گفت زمین مرکز عالم نیست بر باد رفت؟
ارسالها: 188
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: Dec 2017
سپاس ها 8794
سپاس شده 12621 بار در 7556 ارسال
حالت من: هیچ کدام
فرق منی که سوم راهنمایی جغرافیا رو شدم 20 و همکلاسیم که شد 10 اینه که من می دونم لاس وگاس کجای کره زمینه ولی اون الان خودش اونجاست...!