29-07-2017، 17:55
یه آدم عادیه نبینش مثِ زباله
حرفاش همش شعاره آره رموتات یه رباته
کالای قاچاق و میخره میکشه تموم میشه
برمیگرده پیش کاسب میخره دوباره آره
این یه چرخس که میچرخه مداوم آره
هر مواد لعنتی که میاد یه معادل داره
هدف جیب منو تو نتیجه سود دولت و
ایران أ ریشه قطع میشه با تیغ دود تو الان
جوونا همه یا توو کمائن یا خمارن
روزا هفته ها که هیچی نمیدونن سال و ماهن
هروئین قهوه ای رو زر ورق نقره ای
کافیه واسه خالی شدنه جوون عقده ای
نه دلت میخواد روحت أ تنت جداشه
یا به یه سرگیجه ی خفیف بشه خلاصه
همه ی اینا یه کرباسِ سر و تهش
نوعی بیماریِ حاده واسه نسل بعد ما
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش
گذشته مثِ کلته رو شقیقه
که توو آینه میبینی توو کل روز تصویرشو
خودتو قایم میکنی پشت اون غریبه
نمیدونستی چی میتونه باشه تقصیر تو
آپولوی سختیا رو میبری هوا
مشکلاتت حل نمیشه میزنی مواد
چاه و چاله و چالش توو راهت زیادن و
دلت میخوان تموم بشن این اذیتا
تقطیر حاصل تغییر توئه
همه میخوان زندگیشون با بقیه فرقی بکنه
چرا بترسی وقتی توو شب فانوست روشنه
ضربتو بزن به طرف زانوی دشمنت
الان بِدون بدونه تلاش سنگ رو سنگ بند نمیشه
دل سنگ تنگ نمیشه ولی بالاخره خسته میشه
از این همه تنهایی همراه سکوت
تو به چیزی نیاز نداری برای شروع نه
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش
حرفاش همش شعاره آره رموتات یه رباته
کالای قاچاق و میخره میکشه تموم میشه
برمیگرده پیش کاسب میخره دوباره آره
این یه چرخس که میچرخه مداوم آره
هر مواد لعنتی که میاد یه معادل داره
هدف جیب منو تو نتیجه سود دولت و
ایران أ ریشه قطع میشه با تیغ دود تو الان
جوونا همه یا توو کمائن یا خمارن
روزا هفته ها که هیچی نمیدونن سال و ماهن
هروئین قهوه ای رو زر ورق نقره ای
کافیه واسه خالی شدنه جوون عقده ای
نه دلت میخواد روحت أ تنت جداشه
یا به یه سرگیجه ی خفیف بشه خلاصه
همه ی اینا یه کرباسِ سر و تهش
نوعی بیماریِ حاده واسه نسل بعد ما
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش
گذشته مثِ کلته رو شقیقه
که توو آینه میبینی توو کل روز تصویرشو
خودتو قایم میکنی پشت اون غریبه
نمیدونستی چی میتونه باشه تقصیر تو
آپولوی سختیا رو میبری هوا
مشکلاتت حل نمیشه میزنی مواد
چاه و چاله و چالش توو راهت زیادن و
دلت میخوان تموم بشن این اذیتا
تقطیر حاصل تغییر توئه
همه میخوان زندگیشون با بقیه فرقی بکنه
چرا بترسی وقتی توو شب فانوست روشنه
ضربتو بزن به طرف زانوی دشمنت
الان بِدون بدونه تلاش سنگ رو سنگ بند نمیشه
دل سنگ تنگ نمیشه ولی بالاخره خسته میشه
از این همه تنهایی همراه سکوت
تو به چیزی نیاز نداری برای شروع نه
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش
تو نمیتونی ببندی چشماتو روش
رو گلوش فشاره دستای اجبار و پوله
هممون بلدیم راه افراط و خوب
توئم بهتره نری دیگه این زندان و طولش