ارسالها: 101
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2016
سپاس ها 63
سپاس شده 61 بار در 56 ارسال
حالت من: هیچ کدام
میمونم برات نازنین / عوضت نمیکنم با زمین
ما واس همیم / واس همیم
جاهای بد خیلی رفتم / کارای بد خیلی کردم
حالا یه درد ته قلبم / معتاد همیم نگو اومده
کاری نکن
کاری کنم
هر کاری کنی
نتونی کاریش کنی
ارسالها: 1,681
موضوعها: 111
تاریخ عضویت: Jun 2014
سپاس ها 10084
سپاس شده 9085 بار در 4137 ارسال
حالت من: هیچ کدام
06-03-2017، 17:37
(آخرین ویرایش در این ارسال: 06-03-2017، 17:37، توسط saba 3.)
هر کی پرسید ازم
می گم بی تو هم ok
ولی میدونم جکه
فقط بگو
از چیش اومد خوشش
مگه می تونه منو از یادت ببره
عمرا اگه تو بغلش خوابت ببره
لب ساحل 5 صبح
همه روزارو حفظم
اگه یادت رفته تو
دلت اگه باز شکسته شد
چشات از نگاهش خسته شد
داشتی گیر می افتادی بیا
می تونم نگیرم
اخه مگه دستاتو
بد آره بعد تو
اینم آخرین کادوی
ولنتاین من به تو
دیگه قول میدادم
قدرتو بدونم
بیا دردتو به جونم
همه بعد تو یه جورن
اینم فرق تو یه دونست
....
پس من چی از وانتونز( سمی و ارتا)
ارسالها: 365
موضوعها: 16
تاریخ عضویت: May 2016
سپاس ها 184
سپاس شده 1103 بار در 593 ارسال
حالت من: هیچ کدام
تیکه پاره و لش صبحادور یه سینی
بعدش مهراد گفت دیگه گروه پاشیده
بین تو و سهرابم که فرو پاشیده
رنگ خاموشـے در طرح لب است
بانگـے از دور مرا می خواند
لیک پاهایم در قیر شب است
رخنه اے نیست در این تاریکـے
در و دیوار به هم پیوسته
سایه اے لغزد اگر روی زمین
نقش وهمـــے است ز بندے رسته
نفس آدم ها
سر بسر افسرده است
سہـراب سپهـرے
ارسالها: 3,461
موضوعها: 234
تاریخ عضویت: Jun 2016
سپاس ها 11421
سپاس شده 13288 بار در 6059 ارسال
حالت من: هیچ کدام
ه هنوزم ی حرکتی هست...
ه هیپ و هاپ و ی هفت خطی هست..
ارسالها: 365
موضوعها: 16
تاریخ عضویت: May 2016
سپاس ها 184
سپاس شده 1103 بار در 593 ارسال
حالت من: هیچ کدام
تو مهمونیابعد شیطونیا آآآ
تو بودی بام تو بودی
رنگ خاموشـے در طرح لب است
بانگـے از دور مرا می خواند
لیک پاهایم در قیر شب است
رخنه اے نیست در این تاریکـے
در و دیوار به هم پیوسته
سایه اے لغزد اگر روی زمین
نقش وهمـــے است ز بندے رسته
نفس آدم ها
سر بسر افسرده است
سہـراب سپهـرے
ارسالها: 365
موضوعها: 16
تاریخ عضویت: May 2016
سپاس ها 184
سپاس شده 1103 بار در 593 ارسال
حالت من: هیچ کدام
06-03-2017، 22:05
(آخرین ویرایش در این ارسال: 06-03-2017، 22:06، توسط nazanin jon.)
رفتم دبستان تو تهران الفبا بهم یاد دادن
بعدش با یه خط کش زدن روی انشام
زد بازی طبق معمول
رنگ خاموشـے در طرح لب است
بانگـے از دور مرا می خواند
لیک پاهایم در قیر شب است
رخنه اے نیست در این تاریکـے
در و دیوار به هم پیوسته
سایه اے لغزد اگر روی زمین
نقش وهمـــے است ز بندے رسته
نفس آدم ها
سر بسر افسرده است
سہـراب سپهـرے
ارسالها: 3,461
موضوعها: 234
تاریخ عضویت: Jun 2016
سپاس ها 11421
سپاس شده 13288 بار در 6059 ارسال
حالت من: هیچ کدام
من همینم..
لعنتی من..
رنگ سختی ها رو کم ندیدم..
جز صبحونه نبوده دم نگیرم..
صبح بیدار بشم و شب نمیرم..
ارسالها: 1,923
موضوعها: 451
تاریخ عضویت: Jan 2013
سپاس ها 16239
سپاس شده 17692 بار در 7371 ارسال
حالت من: هیچ کدام
من روزای خوب یادم میاد بودیم
دو تا ادمیزاد حال کردیم باهم زیاد
ياد و خاطرت با من میاد ..
ارسالها: 101
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2016
سپاس ها 63
سپاس شده 61 بار در 56 ارسال
حالت من: هیچ کدام
در نری اصلا از دستم یه وقت
خواسته هات هستن چه سخت
من خودم اینقد مستم که الان وصلم به سقف
کاری نکن
کاری کنم
هر کاری کنی
نتونی کاریش کنی
ارسالها: 3,461
موضوعها: 234
تاریخ عضویت: Jun 2016
سپاس ها 11421
سپاس شده 13288 بار در 6059 ارسال
حالت من: هیچ کدام
ه هنوزم يه حركتي هست..
ه هيپ وهاپ و يه هفت خطي هست..