آمار جمعیت بهشت و جهنم !

[mohsenniceboy]

خیر بنده از۱۳شوری این نتیجه رو گرفتم که تو اولین پیامم آوردم:-)
خدا شرع و آييني که براي شما مسلمين قرار داد حقايق و احکامي است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نيز همان را وحي کرديم و به ابراهيم و موسي و عيسي هم آن را سفارش نموديم که دين خدا را بر پا داريد و هرگز تفرقه و اختلاف در دين مکنيد.
هیچچچ کجای کتاب مقدس تثلیث بیان نشده و در اول تیموتیوس باب دو آیه پنج به واحد بودن خدا هم اشاره کرده.
"زیرا خدا واحد است و در میان خدا و انسان یک متوسّطی است، یعنی انسانی که مسیح عیسی باشد"
در بین مسیحیان امروزی هم به یک خدای واحد اعتقاد دارن  فقط این بیان هست که به سه شکل و در سه شخص ظاهر میشه و قدرت خدا به این سه شکل قابل مشاهدست.
طبق ایاتی که فرمودید درباره تثلیث خداوند اونهارو با این اعتقاد کافر دونسته!!
پس چطور در ایه ی دیگه ای مسیحیان رو تا "قیامت"برتر از کافران میدونه؟؟!!
یا طبق این بیان چرا خداوند در قرآن حتی مسیحیانی که در زمان پیامبر بودند رو هم مشرک یا کافر نمیدونه و مسیحی میدونه؟

آیاتی که گفته بودین، همه رو خونده بودم:-(
۶۲بقره رو الان گفتید!!
متاسفانه فرصت خوندن این کتابو ندارم:-(  میشه بپرسم جوابش به این آیات به طور خلاصه چیه؟
برداشت و مقصودتون از آیه ی "ما کان ابراهیم....
چیه؟؟
متوجه نمیشم!!
بنده همه ی تفاسیر رو رد نکردم فقط اون هارو تماما درست  ندونستم!! به نظرم طبق حدیث پیامبر که میگه قرآن را طبق خواسته های خود توجیه می کنند. ایین خدا را با آراء خود (به نفع خودشان) تفسیر و تحلیل می کنند.... از همین روش هایی که گفتین استفاده می کنند و باز هم غلط میشه چون در غیر این صورت بقیه متوجه میشن تفاسیر شخصی و غلطه. نه عایا؟
برای آیه
پس چرا خداوند راه های دیگه ای هم برای رستگاری آورده؟ (جز اعتقاد به پیامبر ما)
که نمونش در آیاتی که ذکر شد هست..
قسمت آخر هم بله صحیح میفرمایین:-)

---

@mohsenniceboy

خب قطعا پیام الهی یکسان بوده.وهمه پیامبران یک هدف رو دنبال میکردن.صحیح.
آیه:
150 151 152 نسا
که عدم فرق گذاری و اختلاف از مومنین خوآسته شده.

اما
اختلاف کردند.نگفتند مسیح خداست ولی گفتند خدا در مسیح حلول کرده.هرچند بین نسخه های مختلف انجیل تفاوت وجود داره.خودشونم دقیق نمی دونن چندچندن
پس آز این اختلاف دیگهنمیشه گفت الان یکین.کل حرف بنده این هست.
خب این عقیده ای که فرمودید کفرآمیزهست.لطف خدا شاملشون شده و مقامشون بالاتر از انکار کنندگان ذات خدا قرار داده  شده که منطقی هم هست وبه مسلمانان هم اجازه تعامل بااهل کتآب داده شده.
نمونه برخورد جزیره ایتون:
13 شوری بدون درنظر گرفتن 14 که پاسخ شما میشه.
خطرناکه صرفا یک آیه رو بدون درنظر گرفتن آیه های مجاور،حداقلش،بررسی کردن.

در مورد آیه هم برداشتتون اشتباهه.همه در کنار هم لازمه نه راه متفاوت.پیشنهاد میکنم حتما تفسیر نور آقای قرائتی رو مطاله کنید.و صرفا به برداشت شخصی و خوندن روزنامه وار ترجمه بسنده نکنید.
در مورد آیه 'ماکان ابراهیم..' یهودی ها  مسیحی ها سعی داشتن حضرت ابراهیم رو به خودشون نسبت بدن که بیان شده شماها عقایدنون صحیح نیست
فکر میکنم دیگه کافی باشه
موفق باشید.

[Berserk]

1. بیش از نیمی از جمعیت جهان پیرو ادیان الهی هستند و بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان در سراسر جهان داریم که برخلاف ادعای شبهه، اغلب آنها افراد مقیدی هستند!

بله ی دور تو خیابونا بزنین اغلب افراد مقید و مشاهده میکنید :|
یا مثلا ی دور تو کانالای جم بزنید اغلب افراد مقید ترکیه ای و با چادر میبینید {:

[mohsenniceboy]

به نظرم ایه۱۵۶ و ۱۵۷از هم جدا هستن!!
یعنی ۱۵۶کامل به اعمالی که قوم حضرت موسی کردند که در آیات قبلی اومده و پاسخ خداوند با توجه به اون و بخشش هرکسی که تقوا پیشه کنه، خدا بخواد و..مرتبطه و ۱۵۷ یه حکم کلی تر و راه دیگه ایه.....

اما در مورد این قسمت جدید...
به نظرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 
 :159:
الان به نظرتون! این به نظرم، تفسیر به رای نیست؟
بر چه اساس و منظقی؟
سه حدیث:
رسول خدا: هر كسی به رأی و دلخواه خویش گفتار مرا تفسیر كند به من ایمان نیاورده است+كسی كه قرآن را به رأی و نظر خود تفسیر كند، جایگاهش آتش جهنم است
امام صادق:كسی كه قرآن را به رأی و نظر خویش تفسیر كند، اگر درست و مطابقِ با واقع باشد، اجر و پاداشی برایش نیست و اگر خطا رود، هر آینه (از مرز و حق و حقیقت) بیشتر از فاصله آسمان‌ها از یكدیگر، دور شده است


به خدا خیلی خطرناکه.از این فکرا دیگه نکنید.
این سه تا آیه 155 156 157،یا بهتره بگم این چند صفحه که ادامه هم داره کاملا در مورد داستان بنی اسرائیل هست.کاملا هم در ادامه ی همه.نمی دونم از کجا همچین استنباطی میکنید.




برای درکش حتی نیاز به ترجمه قرآن هم نیست.اگر دقت کنید توی خیلی از نسخه ها علامت "ع" نشان دهنده رکوعات قرانی هستش.آیاتی که بین دو رکوع هستن در ادامه ی هم ،در یک راستا و از نظر مفهومی به هم مرتبط ،یا به عبارت دقیق تر هم موضوعند.اگر دقت کنید آیات 152 تا 157 یک رکوع رو تشکیل میدهند.
ان شاء الله که دیگه این سوء برداشت ها تکرار نشه.بخدا خیلی خطرناکه.مراقب باشید.ثواب خواندن قران به عقاب تفسیر به رای نمی ارزه.

[oprah vinfrey]

موافق نیستم:-)
و فکر نمیکنم این کار مطابق احادیثی که گفتید باشه!! چون در آنها بیشتر تفسیر مطابق منفعت شخصی مطرحه...
و با این روش که فقط انسان های خاص حق تفکر در آیات قرآن رو حالا ص یا غ دارند و اونها با این کار مرتکب عملی که در احادیث گفته شده نمیشن و افراد دیگه بله و ما تنها باید عربی اون رو بخونیم و لطف کنیم تفسیر در واقع برداشت اون افراد رو از کلام خداوند روخونی کنیم و کوچکترین نظر و فکری گناهه مخالفم....

از پاسختون ممنونم
گفتگوی مفیدی بود:-)
در پناه لطف خداوند باشید:-)

[mohsenniceboy]

موافق نیستم:-)
و فکر نمیکنم این کار مطابق احادیثی که گفتید باشه!! چون در آنها بیشتر تفسیر مطابق منفعت شخصی مطرحه...
و با این روش که فقط انسان های خاص حق تفکر در آیات قرآن رو حالا ص یا غ دارند و اونها با این کار مرتکب عملی که در احادیث گفته شده نمیشن و افراد دیگه بله و ما تنها باید عربی اون رو بخونیم و لطف کنیم تفسیر در واقع برداشت اون افراد رو از کلام خداوند روخونی کنیم و کوچکترین نظر و فکری گناهه مخالفم....

از پاسختون ممنونم
گفتگوی مفیدی بود:-)
در پناه لطف خداوند باشید:-)

'افلا یتدبرون القرآن ....."
نمیدونم چرا انقد از حرفای من اشتباه برداشت میکنید،هر چند فارسی هست و مثل قرآن عربی نیست.خدا رحم کنه : ) پیشنهاد میکنم شما کلا از هیچ متنی برداشت نکنید D :
جدای از شوخی تفسیر و تدبر دو مقوله ی متفاوتند که شما ظاهرا تفاوتش رو درنیافتید.
تدبر در آیات اشکال که نداره هیچ بلکه تشویق هم شده.منتها اینکه شمایی که تخصص لازم رو در زمینه ی تفسیر و برداشت از بطون قرآن ندارید، و قبول کنید که ندارید،نظرت و چیز هایی که برداشت شخصیتون هست رو ابدا نباید به عنوان پیام آیه انتشار بدید.
تفسیر به رای یعنی تفسیر قرآن مطابق نظر شخصی از سمت کسی که مغرضانه یا حتی سهوا و به علت عدم توانایی و شرایط لازم برداشت های اشتباه خودش از قرآن رو به کلام الله نسبت میده.فکر کن ولی وقتی از خودت اطمینان نداری،که نباید هم داشته باشی، بیان نکن.حالا اینکه به نفعش هست یا به ضررش تاثیری توی گناه دروغ بستن به خدا نداره.
کسی حق انتشار داره که مطابق روش صحیح و با برخورداری از توانایی کافی قدم توی این راه گذاشته و اگر نیتش صحیح باشه قطعا توفیق درک صحیح از جانب پروردگار نصیبش میشه.
مفسر قرآن ویژگی هایی داره که هر کسی نداره.لذا بله باید هم افراد خاصی که صلاحیت لازم رو دارند اجازه ی انتشار داشته باشند.والا هر کی از راه میرسه تفسیر قرآن چاپ میکنه.
نه مثل شما هر چه باداباد.

در پناه حق، ان شاء الله