سلام خوش اومدی من نه لایک میخوام نه کامنت ولی انصافا تا آخر بخونش!
شیوه های تهاجم فرهنگی
1- تفرقه آفرینی: یعنی شكاف افكنی و تزلزل در صفوف متحد و همراه امت، یك چهره شبیخون فرهنگی «بی هم» كردن «با هم » كردن و سپس «برهم» كردن آنهاست.
2- انحراف و تباهی نسل جوان: دشمنان و حق ستیزان می كوشند تا با انحراف نسل جوان و بهره گیری از شرایط خاص این دوره كه دوره جوشش و احساسات تند و آتشین به ویژه بلوغ جنسی است، به غارت و استثمار و نابودی یك جامعه بپردازند. امروز نیز همان سلاح در سطحی وسیع تر در هیأت «اینترنت» ، «ویدئو»، «لباس ها»، «مواد مخدر» و تلاش برای عادی سازی مظاهر فساد بكار گرفته می شود. حساسیت و آمادگی و برخورداری هوشیارانه و فعالانه با این جریان ضرورت رویارویی و دستیابی به موفقیت در این جبهه خطرخیز و دشوار است. «هنری كسینجر» وزیر اسبق امور خارجه آمریكا و تئوریسین و گرداننده پشت پرده برنامه ها و سیاست های آمریكا، معتقد است كه برای پیشبرد یك برنامه باید آن را اندك اندك به جامعه تزریق كرد و زمینه ها را با زمان بدست آورد. وقتی منكر دائم در معرض دید باشد و در صحنه زندگی آرام آرام جذب فرهنگ و باور و عمل می شود چه بسا دیگر قبح و ناپسندی آن از بین برود. تا در صورت فقدان دفاع درونی، قویاً پذیرای آنها شود.
3- انكار توانمندی ها؛ تحقیر و نفی ارزش های فرهنگی: تاریخ دویست ساله ارتباط غرب با ایران نشان می دهد كه آنها همیشه ما را تحقیر كرده اند جز به ستایش بخشی از ادبیات ما به چیز دیگری چندان نپرداخته اند. آن نیز عمدتا به چند شاعر و نویسنده با توجیه و تفسیر خاص كه از آنها ساخته اند. گویی هماره خواسته اند القا كنند كه شما چیزی جز این نیستید .
تهاجم فرهنگے !x! 1
4- الگوپذیری و نیاز به الگو :
از مطالعه در رفتار انسان ها روشن می شود كه بسیاری از شیوه های رفتاری و گفتاری و حتی فكری انسان، تقلیدی از الگوهاست. الگوپذیری و نیاز به الگو از ویژگی های فطری انسان هاست كه همه مراحل رشد را در برمی گیرد و بیش از هر مرحله ای در جوانی از «قهرمانان» الگو می گیرد. پاسخ هر فردی به این سؤال كه می خواهد چكاره شود همان قهرمان و شخصیت مرجع اوست.
نظریات كارشناسان و روانپزشكان
دكتر نقابیان روانپزشك: اصولاً چون جوان انسجام شخصیتی كامل پیدا نكرده و در حال فراز و نشیب جدّی است، طبیعی است كه ما شاهد مسایلی در رفتار فردی و اجتماعی و گاه حتی اغراق آمیز از شادی ها و غم ها در جوان باشیم . نگرانی از جایی شروع می شود كه افراط ها و تفریط ها شروع می گردد . جوان مثل یك موم قابل انعطاف و شكل پذیر است كه می توان او را در مسیر دلخواه حركت داد اما باید زبان وی را درك كرد . من فكر می كنم بالاتر از همه بحران هایی كه در ارتباط با جوان مطرح است «بحران هویت» است و این بحران هم ناشی از تضاد الگویی است.
دكتر سید علی میلانی: متأسفانه فرهنگ غلط و منحط غرب به جوامع تحمیل می شود و ما توان كنترل فشار و امواج مخرب فرهنگی را در مورد جوانانمان نداریم. حال برای اینكه جوان در اختیار این رسانه ها و فرهنگ منحط غرب قرار نگیرد باید او را آگاه كنیم و آموزش دهیم .
چه کسانی باید با تهاجم فرهنگی مبارزه کنند - هدف این تهاجم با چنین ابعادى، اسلام و انقلاب و ما هستیم. البته، شکى نیست که مقابله با این تهاجم، پول و بودجه و امکانات و پشتیبانیهاى سیاسى دولت را مىخواهد؛ اما دولت پول بدهد و پشتیبانى بکند که چه بشود؟ طبیعى است که فکرى پخش بشود. آن فکر کجا تولید خواهد شد؟ آیا آن هم در دولت است یا در حوزه؟ اینها انتظاراتى است که از حوزه مىرود.[۱] - یک وقت فرهنگى، تمدنى، عقیدهاى و یا مکتبى بر بشر عرضه مىشود که ممکن است جهات خیلى خوبى هم در آن باشد. مثلا مجموعهى تفکرات مکتب عرضه شده، موجب گردد که نیروهاى درونى افراد بشر به کار بیافتد؛ استعدادهایشان شکوفا شود؛ کار کنند، ابتکار کنند، سازندگى کنند، تولید ثروت کنند و دنیا را نوسازى کنند. این خصوصیات هم ممکن است در مکتب عرضه شده باشد. اما همین مکتب، عیبى هم در درون خود داشته باشد، که موجب شود همین مردمى که این بهرهها را از قبل این مکتب مىبرند، زیانهاى سختى تحمل کنند که گاهى آن زیانها، از این منافع هم بیشتر مىگردد. مثال واضحش، تفکر غرب و فرهنگ سرمایهدارى و آزادى فردى و لیبرالى رایج در غرب است. - بنده مکرر راجع به غرب و تهاجم فرهنگ غربى حرف مىزنم. معناى صحبتهاى بنده، صرفاً این نیست که فرهنگ غرب از باى بسمالله تا تاى تمت، همهاش خراب و خرابى و بدى است. اگر این گونه بود، شهروندان ممالک غربى، از اول آن را نمىپذیرفتند و اصلاً تحمل نمىکردند. بنابراین، فرهنگ مذکور، نقاط مثبتى دارد که آن نقاط مثبت، چشم مردم را گرفت و جوامع را به خود جذب کرد.[۲] - مردم را هدایت کنید؛ ذهن مردم را روشن کنید؛ مردم را به فراگرفتن دین تشویق کنید؛ دین صحیح و پیراسته را به آنها تعلیم دهید؛ آنها را به فضیلت و اخلاق اسلامى آشنا کنید؛ با عمل و زبان، فضیلت اخلاقى را در آنها به وجود آورید؛ مردم را موعظه کنید؛ از عذاب خدا، از قهر خدا، از دوزخ الهى بترسانید؛ انذار کنید – انذار سهم مهمى دارد؛ فراموش نشود – آنها را به رحمت الهى مژده دهید؛ مؤمنین و صالحین و مخلصین و عاملین را بشارت دهید؛ آنها را با مسایل اساسى جهان اسلام و با مسایل اساسى کشور آشنا کنید. این مىشود آن مشعل فروزانى که هر یک از شما عزیزان این مشعل را در هرجا روشن کنید، دلها روشن خواهد شد؛ آگاهى به وجود خواهد آمد؛ حرکت بهوجود خواهد آمد؛ ایمان عمیق خواهد شد. مؤثرترین حربه علیه این تهاجم فرهنگى و شبیخون نامردانهى دشمن همین است؛ از این بهشدت نگرانم.[۳] · مومنین و خودیها - در مقابل تهاجم، عناصر مؤمن خودى مىتوانند بایستند. عناصر مؤمن خودى را، هرجا که هستند، گرامى بدارید. حرف من این است. به عناصر خودى تکیه کنید. منظور من این نیست که اگر کسى، جوان انقلابى نیست، دستش را بگیرید بگذاریدش بیرون؛ نه. چه کسى چنین چیزى را مىگوید؟ اصلاً منطق اسلام که این نیست؛ منطق انقلاب که این نیست. میدان بدهید. به همه میدان بدهید. هرکس که مىخواهد براى این ملت کار کند، کار کند. من مىگویم اجازهى منزوى شدن عناصر خودى را ندهید. - این ملت، براى اینکه حیثیتش و کیان حقیقى و انسانى و اسلامى و انقلابى و فرهنگ ملىاش حفظ شود، احتیاج به مجاهدت و مقاومت و ایستادگى در مقابل تهاجم دشمن و تهاجم کردن به نقاط ضعف دشمن دارد. این کار را خودیها مىتوانند بکنند. من حرفم فقط همین است. - من مىگویم: اگر مىخواهید هنر این کشور رشد و اعتلا پیدا کند، به هنرمند جوان مؤمن تکیه کنید. او مىتواند از اسلام و از انقلاب و از این کشور دفاع کند. - و الا آن کارگردان یا تهیه کنندهاى که وقتى فیلم را مىسازد، از پیش فکر مىکند که «این نکته را در این فیلم خواهم گنجاند، تا یکى از پایههاى اعتقادى این نظام را هدف قرار دهم» که از اسلام و انقلاب دفاع نمىکند! بازبان خاص فیلم و با همان شکلى که در فیلم امکان دارد، کار خودش را انجام مىدهد. یعنى اکتفا نمىکند به اینکه به انقلاب کمک نکند. فیلم مىسازد براى اینکه به انقلاب حمله کند! از اول که این فیلم را مىسازد، یا این داستان را مىنویسد، هدفش این است که کارایى نظام اسلامى را زیر سؤال ببرد و بگوید: «این نظام اسلامى، کارایى ندارد.» از اولى که این مقاله را مىنویسد یا این اثر هنرى را تولید مىکند، هدفش این است که نشان دهد این دولت کارایى ندارد؛ توان اداره ندارد. این، درحال خدمت به مصالح این کشور است یا درحال خیانت؟ به این مىشود تکیه کرد؟! معلوم است که نمىشود تکیه کرد! - ما البته تصمیم نگرفتهایم کسانى را که خیال کردهایم خدمت نمىکنند یا خیانت مىکنند، یکى یکى به قانون معرفى کنیم؛ نه. هنوز خیلى کارها در این کشور در زمینهى فرهنگى وجود دارد که باید انجام گیرد. منظورم این است که در محیطهاى فرهنگى، به نیروهاى مؤمن تکیه شود. اینها سدى در مقابل تهاجم فرهنگى هستند.[۴] · جوانان با اخلاص - دشمن از راه اشاعهى فرهنگ غلط – فرهنگ فساد و فحشا – سعى مىکند جوانهاى ما را از ما بگیرد. - کارى که دشمن از لحاظ فرهنگى مىکند، یک تهاجم فرهنگى بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگى» یک «غارت فرهنگى» و یک «قتل عام فرهنگى» است. - امروز دشمن این کار را با ما مىکند. چه کسى مىتواند از این فضیلتها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنى که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و مىتواند بایستد و از فضیلتها دفاع کند. کسى که خودش آلوده و گرفتار است که نمىتواند از فضیلتها دفاع کند! این جوان بااخلاص مىتواند دفاع کند. این جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضایل و ارزشهاى اسلامى مىتواند دفاع کند. - چندى پیش گفتم: «همه امر به معروف و نهى از منکر کنند.» الآن هم عرض مىکنم: نهى از منکر کنید. این، واجب است.این، مسؤولیت شرعى شماست. امروز مسؤولیت انقلابى و سیاسى شما هم هست.[۵] · معلمان - من مىگویم وظیفهى معلم و فرهنگى و دانشآموز که اینها در مرکز دایره قرار دارند و همچنین همهى کسانىکه با امور فرهنگى کشور سر و کار دارند، یک جهاد و مبارزهى طولانى است.[۶] · بسیج - ترکیب نیروهاى مسلح در کشور ما یک ترکیب منطقى و عالى است. ارتش در جاى خود، سپاه در جاى خود، بسیج در جاى خود، نیروى انتظامى در جاى خود؛ هر کدام با وظایف مشخص مشغول کارند و محصول همهى اینها عبارت است از امنیت کشور. و آن وقتى که دشمن قصد تهاجم داشته باشد – چه تهاجم فرهنگى، چه تهاجم شهرى و شهروندى، چه تهاجم از بیرون مرزها – حضور این نیروها براى این ملت مایهى افتخار است؛ مایهى سربلندى و عزت است.[۷] · مداحان - شما جوانهایى که اهل خواندن و سرودن و بیان کردن و برنامه اجرا کردن هستید، به نیاز امروز جامعهى اسلامى نگاه کنید، ببینید چقدر ملت ما، جوانها و جامعهى ما در کشاکش طوفانهاى گوناگون تهاجم سیاسى و فرهنگى و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیهى سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینان به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید انجام دهند؛ هر کسى به یک نحوى. و شما میتوانید سهم وافرى در این زمینه داشته باشید.[۸] · شورای عالی انقلاب فرهنگی - در عرصهی تهاجم پیچیده و فراگیر فرهنگِ جبههی استکبار برضد نظام اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی همچون یک قرارگاه اصلی، وظیفهی سیاستگذاری راهبردی و هدایت دستگاهها و مراکز تأثیرگذار فرهنگی و بخشهای اجرایی را برعهده دارد. [۹] . معارضه با تهاجم فرهنگی در صدر برنامههای رسانهای - در حال حاضر و بخصوص پس از شکست کامل مارکسیزم، استکبار غرب براى گسترش سیطرهى سیاسى و الحادى خود بر ملتهاى انقلابى، عمدتاً از محورها و شیوههاى فرهنگى بهره مىگیرد. - معارضهى شایسته با تهاجم فرهنگى غرب در ابعاد مختلف، باید در صدر برنامههاى رسانههاى عمومى قرار گیرد. - بىتفاوتى و مسامحه در برابر این تهاجم فرهنگى، که گاه با قلم عناصر مطرود و خودباختهى داخلى صورت مىگیرد، زیانهاى جبرانناپذیرى در بر خواهد داشت.[۱۰] . غلبه فرهنگی، در بقیه زمینهها هم غلبه میآورد - در زمینههاى فرهنگى هم عرض کنم: این دیگر مخصوص ما نیست. همهى ملتهاى زندهى دنیا، بر این متفقند که اگر ملتى اجازه داد فرهنگ ملىاش پایمال تهاجم فرهنگهاى بیگانه شود، آن ملت از دست رفته است. - ملت غالب، ملتى است که فرهنگش غالب است. غلبهى فرهنگى است که مىتواند غلبهى اقتصادى و سیاسى و امنیتى و نظامى و همه چیز را هم با خود به دنبال بیاورد.[۱۱] . جهاد صدا و سیما در مقابل جنگ فرهنگی استکبار - شرایط عام کشور نیازمند آن است که دستگاه تبلیغاتى صدا و سیما سیاستى نوین و متناسب با پیشرفتهاى همه جانبهى کشور در پیش گیرد و فضاى فرهنگى جامعه را از یکسو همگام با سیر شتابندهى سازندگى و رشد و توسعه عمومى و از سوى دیگر همخوان با اصول انقلاب و مبانى اساسى اسلام تجهیز کند و نیز به اقتضاى مقابله با تهاجم تبلیغاتى و فرهنگى استکبار و ایادىاش میدان پیکار رسانهها را هم در جبههى تبیین و تعمیق و تکریم اصول شور انگیز انقلاب اسلامى و هم در جبههى توزیع تلاش فداکارانهى مسؤولان کشور و قواى سهگانه به خصوص قوهى مجریهى سختکوش و خستگى نشناس با روشهاى نوین و پیشرفته و خردمندانه با جهادى بزرگ و هوشیارانه بیاراید. - در همهى برنامهها جهت کلى مقابله با تهاجم تبلیغاتى و فرهنگى و خبرى استکبار باشد. - این اصل مهم نه تنها در خبر که در گزارشها برنامههاى علمى و اجتماعى و سیاسى و به خصوص در برنامههاى هنرى و سرگرم کننده مانند نمایش و داستانهاى یکه یا دنبالهدار باید رعایت شود. - این نکته به درستى براى همهى کارکنان روشن گردد که فرهنگ مهاجم بیگانه از راه نمایشها و برنامههاى سرگرم کننده بیش از گفتگوى رویاروى بر ذهن و عمل مردم اثر مىگذارد و از این اثر گذارى ناخواسته هوشیارانه و خردمندانه جلوگیرى شود.[۱۲] - صدا و سیما نه وسیلهیى صرفاً براى سرگرمى یا خبررسانى – که مدرسهیى عمومى براى همهى قشرها در سراسر کشور است و برنامههایى که از آن پخش مىشود چه مثبت و چه منفى، آثارى عمیق در روحیه و فکر و رفتار و فرهنگ و بینش مخاطبان خود بر جاى مىگذارد
پسرا و دخترا! نزارید کشورمون با قدمت 4000 ساله ش فاسد بشه لطفا
شیوه های تهاجم فرهنگی
1- تفرقه آفرینی: یعنی شكاف افكنی و تزلزل در صفوف متحد و همراه امت، یك چهره شبیخون فرهنگی «بی هم» كردن «با هم » كردن و سپس «برهم» كردن آنهاست.
2- انحراف و تباهی نسل جوان: دشمنان و حق ستیزان می كوشند تا با انحراف نسل جوان و بهره گیری از شرایط خاص این دوره كه دوره جوشش و احساسات تند و آتشین به ویژه بلوغ جنسی است، به غارت و استثمار و نابودی یك جامعه بپردازند. امروز نیز همان سلاح در سطحی وسیع تر در هیأت «اینترنت» ، «ویدئو»، «لباس ها»، «مواد مخدر» و تلاش برای عادی سازی مظاهر فساد بكار گرفته می شود. حساسیت و آمادگی و برخورداری هوشیارانه و فعالانه با این جریان ضرورت رویارویی و دستیابی به موفقیت در این جبهه خطرخیز و دشوار است. «هنری كسینجر» وزیر اسبق امور خارجه آمریكا و تئوریسین و گرداننده پشت پرده برنامه ها و سیاست های آمریكا، معتقد است كه برای پیشبرد یك برنامه باید آن را اندك اندك به جامعه تزریق كرد و زمینه ها را با زمان بدست آورد. وقتی منكر دائم در معرض دید باشد و در صحنه زندگی آرام آرام جذب فرهنگ و باور و عمل می شود چه بسا دیگر قبح و ناپسندی آن از بین برود. تا در صورت فقدان دفاع درونی، قویاً پذیرای آنها شود.
3- انكار توانمندی ها؛ تحقیر و نفی ارزش های فرهنگی: تاریخ دویست ساله ارتباط غرب با ایران نشان می دهد كه آنها همیشه ما را تحقیر كرده اند جز به ستایش بخشی از ادبیات ما به چیز دیگری چندان نپرداخته اند. آن نیز عمدتا به چند شاعر و نویسنده با توجیه و تفسیر خاص كه از آنها ساخته اند. گویی هماره خواسته اند القا كنند كه شما چیزی جز این نیستید .
تهاجم فرهنگے !x! 1
4- الگوپذیری و نیاز به الگو :
از مطالعه در رفتار انسان ها روشن می شود كه بسیاری از شیوه های رفتاری و گفتاری و حتی فكری انسان، تقلیدی از الگوهاست. الگوپذیری و نیاز به الگو از ویژگی های فطری انسان هاست كه همه مراحل رشد را در برمی گیرد و بیش از هر مرحله ای در جوانی از «قهرمانان» الگو می گیرد. پاسخ هر فردی به این سؤال كه می خواهد چكاره شود همان قهرمان و شخصیت مرجع اوست.
نظریات كارشناسان و روانپزشكان
دكتر نقابیان روانپزشك: اصولاً چون جوان انسجام شخصیتی كامل پیدا نكرده و در حال فراز و نشیب جدّی است، طبیعی است كه ما شاهد مسایلی در رفتار فردی و اجتماعی و گاه حتی اغراق آمیز از شادی ها و غم ها در جوان باشیم . نگرانی از جایی شروع می شود كه افراط ها و تفریط ها شروع می گردد . جوان مثل یك موم قابل انعطاف و شكل پذیر است كه می توان او را در مسیر دلخواه حركت داد اما باید زبان وی را درك كرد . من فكر می كنم بالاتر از همه بحران هایی كه در ارتباط با جوان مطرح است «بحران هویت» است و این بحران هم ناشی از تضاد الگویی است.
دكتر سید علی میلانی: متأسفانه فرهنگ غلط و منحط غرب به جوامع تحمیل می شود و ما توان كنترل فشار و امواج مخرب فرهنگی را در مورد جوانانمان نداریم. حال برای اینكه جوان در اختیار این رسانه ها و فرهنگ منحط غرب قرار نگیرد باید او را آگاه كنیم و آموزش دهیم .
چه کسانی باید با تهاجم فرهنگی مبارزه کنند - هدف این تهاجم با چنین ابعادى، اسلام و انقلاب و ما هستیم. البته، شکى نیست که مقابله با این تهاجم، پول و بودجه و امکانات و پشتیبانیهاى سیاسى دولت را مىخواهد؛ اما دولت پول بدهد و پشتیبانى بکند که چه بشود؟ طبیعى است که فکرى پخش بشود. آن فکر کجا تولید خواهد شد؟ آیا آن هم در دولت است یا در حوزه؟ اینها انتظاراتى است که از حوزه مىرود.[۱] - یک وقت فرهنگى، تمدنى، عقیدهاى و یا مکتبى بر بشر عرضه مىشود که ممکن است جهات خیلى خوبى هم در آن باشد. مثلا مجموعهى تفکرات مکتب عرضه شده، موجب گردد که نیروهاى درونى افراد بشر به کار بیافتد؛ استعدادهایشان شکوفا شود؛ کار کنند، ابتکار کنند، سازندگى کنند، تولید ثروت کنند و دنیا را نوسازى کنند. این خصوصیات هم ممکن است در مکتب عرضه شده باشد. اما همین مکتب، عیبى هم در درون خود داشته باشد، که موجب شود همین مردمى که این بهرهها را از قبل این مکتب مىبرند، زیانهاى سختى تحمل کنند که گاهى آن زیانها، از این منافع هم بیشتر مىگردد. مثال واضحش، تفکر غرب و فرهنگ سرمایهدارى و آزادى فردى و لیبرالى رایج در غرب است. - بنده مکرر راجع به غرب و تهاجم فرهنگ غربى حرف مىزنم. معناى صحبتهاى بنده، صرفاً این نیست که فرهنگ غرب از باى بسمالله تا تاى تمت، همهاش خراب و خرابى و بدى است. اگر این گونه بود، شهروندان ممالک غربى، از اول آن را نمىپذیرفتند و اصلاً تحمل نمىکردند. بنابراین، فرهنگ مذکور، نقاط مثبتى دارد که آن نقاط مثبت، چشم مردم را گرفت و جوامع را به خود جذب کرد.[۲] - مردم را هدایت کنید؛ ذهن مردم را روشن کنید؛ مردم را به فراگرفتن دین تشویق کنید؛ دین صحیح و پیراسته را به آنها تعلیم دهید؛ آنها را به فضیلت و اخلاق اسلامى آشنا کنید؛ با عمل و زبان، فضیلت اخلاقى را در آنها به وجود آورید؛ مردم را موعظه کنید؛ از عذاب خدا، از قهر خدا، از دوزخ الهى بترسانید؛ انذار کنید – انذار سهم مهمى دارد؛ فراموش نشود – آنها را به رحمت الهى مژده دهید؛ مؤمنین و صالحین و مخلصین و عاملین را بشارت دهید؛ آنها را با مسایل اساسى جهان اسلام و با مسایل اساسى کشور آشنا کنید. این مىشود آن مشعل فروزانى که هر یک از شما عزیزان این مشعل را در هرجا روشن کنید، دلها روشن خواهد شد؛ آگاهى به وجود خواهد آمد؛ حرکت بهوجود خواهد آمد؛ ایمان عمیق خواهد شد. مؤثرترین حربه علیه این تهاجم فرهنگى و شبیخون نامردانهى دشمن همین است؛ از این بهشدت نگرانم.[۳] · مومنین و خودیها - در مقابل تهاجم، عناصر مؤمن خودى مىتوانند بایستند. عناصر مؤمن خودى را، هرجا که هستند، گرامى بدارید. حرف من این است. به عناصر خودى تکیه کنید. منظور من این نیست که اگر کسى، جوان انقلابى نیست، دستش را بگیرید بگذاریدش بیرون؛ نه. چه کسى چنین چیزى را مىگوید؟ اصلاً منطق اسلام که این نیست؛ منطق انقلاب که این نیست. میدان بدهید. به همه میدان بدهید. هرکس که مىخواهد براى این ملت کار کند، کار کند. من مىگویم اجازهى منزوى شدن عناصر خودى را ندهید. - این ملت، براى اینکه حیثیتش و کیان حقیقى و انسانى و اسلامى و انقلابى و فرهنگ ملىاش حفظ شود، احتیاج به مجاهدت و مقاومت و ایستادگى در مقابل تهاجم دشمن و تهاجم کردن به نقاط ضعف دشمن دارد. این کار را خودیها مىتوانند بکنند. من حرفم فقط همین است. - من مىگویم: اگر مىخواهید هنر این کشور رشد و اعتلا پیدا کند، به هنرمند جوان مؤمن تکیه کنید. او مىتواند از اسلام و از انقلاب و از این کشور دفاع کند. - و الا آن کارگردان یا تهیه کنندهاى که وقتى فیلم را مىسازد، از پیش فکر مىکند که «این نکته را در این فیلم خواهم گنجاند، تا یکى از پایههاى اعتقادى این نظام را هدف قرار دهم» که از اسلام و انقلاب دفاع نمىکند! بازبان خاص فیلم و با همان شکلى که در فیلم امکان دارد، کار خودش را انجام مىدهد. یعنى اکتفا نمىکند به اینکه به انقلاب کمک نکند. فیلم مىسازد براى اینکه به انقلاب حمله کند! از اول که این فیلم را مىسازد، یا این داستان را مىنویسد، هدفش این است که کارایى نظام اسلامى را زیر سؤال ببرد و بگوید: «این نظام اسلامى، کارایى ندارد.» از اولى که این مقاله را مىنویسد یا این اثر هنرى را تولید مىکند، هدفش این است که نشان دهد این دولت کارایى ندارد؛ توان اداره ندارد. این، درحال خدمت به مصالح این کشور است یا درحال خیانت؟ به این مىشود تکیه کرد؟! معلوم است که نمىشود تکیه کرد! - ما البته تصمیم نگرفتهایم کسانى را که خیال کردهایم خدمت نمىکنند یا خیانت مىکنند، یکى یکى به قانون معرفى کنیم؛ نه. هنوز خیلى کارها در این کشور در زمینهى فرهنگى وجود دارد که باید انجام گیرد. منظورم این است که در محیطهاى فرهنگى، به نیروهاى مؤمن تکیه شود. اینها سدى در مقابل تهاجم فرهنگى هستند.[۴] · جوانان با اخلاص - دشمن از راه اشاعهى فرهنگ غلط – فرهنگ فساد و فحشا – سعى مىکند جوانهاى ما را از ما بگیرد. - کارى که دشمن از لحاظ فرهنگى مىکند، یک تهاجم فرهنگى بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگى» یک «غارت فرهنگى» و یک «قتل عام فرهنگى» است. - امروز دشمن این کار را با ما مىکند. چه کسى مىتواند از این فضیلتها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنى که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و مىتواند بایستد و از فضیلتها دفاع کند. کسى که خودش آلوده و گرفتار است که نمىتواند از فضیلتها دفاع کند! این جوان بااخلاص مىتواند دفاع کند. این جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضایل و ارزشهاى اسلامى مىتواند دفاع کند. - چندى پیش گفتم: «همه امر به معروف و نهى از منکر کنند.» الآن هم عرض مىکنم: نهى از منکر کنید. این، واجب است.این، مسؤولیت شرعى شماست. امروز مسؤولیت انقلابى و سیاسى شما هم هست.[۵] · معلمان - من مىگویم وظیفهى معلم و فرهنگى و دانشآموز که اینها در مرکز دایره قرار دارند و همچنین همهى کسانىکه با امور فرهنگى کشور سر و کار دارند، یک جهاد و مبارزهى طولانى است.[۶] · بسیج - ترکیب نیروهاى مسلح در کشور ما یک ترکیب منطقى و عالى است. ارتش در جاى خود، سپاه در جاى خود، بسیج در جاى خود، نیروى انتظامى در جاى خود؛ هر کدام با وظایف مشخص مشغول کارند و محصول همهى اینها عبارت است از امنیت کشور. و آن وقتى که دشمن قصد تهاجم داشته باشد – چه تهاجم فرهنگى، چه تهاجم شهرى و شهروندى، چه تهاجم از بیرون مرزها – حضور این نیروها براى این ملت مایهى افتخار است؛ مایهى سربلندى و عزت است.[۷] · مداحان - شما جوانهایى که اهل خواندن و سرودن و بیان کردن و برنامه اجرا کردن هستید، به نیاز امروز جامعهى اسلامى نگاه کنید، ببینید چقدر ملت ما، جوانها و جامعهى ما در کشاکش طوفانهاى گوناگون تهاجم سیاسى و فرهنگى و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیهى سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینان به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید انجام دهند؛ هر کسى به یک نحوى. و شما میتوانید سهم وافرى در این زمینه داشته باشید.[۸] · شورای عالی انقلاب فرهنگی - در عرصهی تهاجم پیچیده و فراگیر فرهنگِ جبههی استکبار برضد نظام اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی همچون یک قرارگاه اصلی، وظیفهی سیاستگذاری راهبردی و هدایت دستگاهها و مراکز تأثیرگذار فرهنگی و بخشهای اجرایی را برعهده دارد. [۹] . معارضه با تهاجم فرهنگی در صدر برنامههای رسانهای - در حال حاضر و بخصوص پس از شکست کامل مارکسیزم، استکبار غرب براى گسترش سیطرهى سیاسى و الحادى خود بر ملتهاى انقلابى، عمدتاً از محورها و شیوههاى فرهنگى بهره مىگیرد. - معارضهى شایسته با تهاجم فرهنگى غرب در ابعاد مختلف، باید در صدر برنامههاى رسانههاى عمومى قرار گیرد. - بىتفاوتى و مسامحه در برابر این تهاجم فرهنگى، که گاه با قلم عناصر مطرود و خودباختهى داخلى صورت مىگیرد، زیانهاى جبرانناپذیرى در بر خواهد داشت.[۱۰] . غلبه فرهنگی، در بقیه زمینهها هم غلبه میآورد - در زمینههاى فرهنگى هم عرض کنم: این دیگر مخصوص ما نیست. همهى ملتهاى زندهى دنیا، بر این متفقند که اگر ملتى اجازه داد فرهنگ ملىاش پایمال تهاجم فرهنگهاى بیگانه شود، آن ملت از دست رفته است. - ملت غالب، ملتى است که فرهنگش غالب است. غلبهى فرهنگى است که مىتواند غلبهى اقتصادى و سیاسى و امنیتى و نظامى و همه چیز را هم با خود به دنبال بیاورد.[۱۱] . جهاد صدا و سیما در مقابل جنگ فرهنگی استکبار - شرایط عام کشور نیازمند آن است که دستگاه تبلیغاتى صدا و سیما سیاستى نوین و متناسب با پیشرفتهاى همه جانبهى کشور در پیش گیرد و فضاى فرهنگى جامعه را از یکسو همگام با سیر شتابندهى سازندگى و رشد و توسعه عمومى و از سوى دیگر همخوان با اصول انقلاب و مبانى اساسى اسلام تجهیز کند و نیز به اقتضاى مقابله با تهاجم تبلیغاتى و فرهنگى استکبار و ایادىاش میدان پیکار رسانهها را هم در جبههى تبیین و تعمیق و تکریم اصول شور انگیز انقلاب اسلامى و هم در جبههى توزیع تلاش فداکارانهى مسؤولان کشور و قواى سهگانه به خصوص قوهى مجریهى سختکوش و خستگى نشناس با روشهاى نوین و پیشرفته و خردمندانه با جهادى بزرگ و هوشیارانه بیاراید. - در همهى برنامهها جهت کلى مقابله با تهاجم تبلیغاتى و فرهنگى و خبرى استکبار باشد. - این اصل مهم نه تنها در خبر که در گزارشها برنامههاى علمى و اجتماعى و سیاسى و به خصوص در برنامههاى هنرى و سرگرم کننده مانند نمایش و داستانهاى یکه یا دنبالهدار باید رعایت شود. - این نکته به درستى براى همهى کارکنان روشن گردد که فرهنگ مهاجم بیگانه از راه نمایشها و برنامههاى سرگرم کننده بیش از گفتگوى رویاروى بر ذهن و عمل مردم اثر مىگذارد و از این اثر گذارى ناخواسته هوشیارانه و خردمندانه جلوگیرى شود.[۱۲] - صدا و سیما نه وسیلهیى صرفاً براى سرگرمى یا خبررسانى – که مدرسهیى عمومى براى همهى قشرها در سراسر کشور است و برنامههایى که از آن پخش مىشود چه مثبت و چه منفى، آثارى عمیق در روحیه و فکر و رفتار و فرهنگ و بینش مخاطبان خود بر جاى مىگذارد
پسرا و دخترا! نزارید کشورمون با قدمت 4000 ساله ش فاسد بشه لطفا