18-06-2016، 20:18
(آخرین ویرایش در این ارسال: 18-06-2016، 20:20، توسط ρυяρℓє_ѕку.)
[rtl]
توبه یکی از موضوعات مهم و اساسی است که در مکتب اسلام و همه ادیان آسمانی مورد توجه قرار گرفته، و نزد اولیای الهی و عارفان دارای جایگاه ویژه است.
[/rtl]
هر قدر انسان از گناهان خود به طور جدى پشیمان شده و با تضرع و التجاى بیشترى خدا را بخواند توبه او مقبولتر است. بنابراین میزان انقلاب روحى انسان در حال استغفار نیز مىتواند به عنوان یک علامتى به کار آید
[/rtl]
[rtl]از چه توبه كنیم؟[/rtl]
[rtl]علامت پذیرش توبه[/rtl]
نه تنها هر روز که هر آن و هر لحظه باید در حال توبه -که همان بازگشت و رجوع از دوری به قرب و نزدیکی است- بود. حتی اگر انسان مرتکب هیچ گناهی نشود، اشتغالات به مسائل روز مره باعث غفلت انسان از خدای متعال خواهد شد، همین مقدار دوری نیز اقتضای رجوع و بازگشت را دارد
ب ) هر قدر انسان از گناهان خود به طور جدى پشیمان شده و با تضرع و التجاى بیشترى خدا را بخواند توبه او مقبولتر است. بنابراین میزان انقلاب روحى انسان در حال استغفار نیز مىتواند به عنوان یک علامتى به کار آید.
[/rtl]
توبه یکی از موضوعات مهم و اساسی است که در مکتب اسلام و همه ادیان آسمانی مورد توجه قرار گرفته، و نزد اولیای الهی و عارفان دارای جایگاه ویژه است.
[/rtl]
توبه در هر لحظه و هر آن لازم است؛ چون انسان اگرچه ممکن است به ظاهر گناهی مرتکب نشود، اما از وسوسههای شیطان و افکار متفرقه که دل را از یاد خدا غافل میکند خالی نیست، و اگر فرض شود که از آن هم در امان باشد، از غفلت و قصور در شناخت و معرفت حق تعالی و صفات و آثار او خالی نیست، و همه اینها نقصی است که بازگشت از آنها که توبه باشد را در هر حال لازم میکند؛ لذا سالکان الی الله و اولیای الهی هر آن، در حال توبه بودند.
در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) روزی هفتاد بار توبه میکرد: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً، فَقُلْتُ أَ کَانَ یَقُولُ- أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ، قَالَ لَا وَ لَکِنْ کَانَ یَقُولُ- أَتُوبُ إِلَى اللَّهِ .....».[1]
اگرچه واژه شناسان توبه را رجوع و بازگشت از گناه معنا نمودهاند، اما روشن است که این معنا در حق پیامبران و اوصیای آنها مفهوم پیدا نمیکند؛ چرا که آن بزرگوران مصون از خطا و گناهاند.
در روایت آمده است: «قال کان رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) یتوب الى اللّه ص فى کل یوم سبعین مرة من غیر ذنب»؛[2] رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روزی هفتاد بار توبه میکرد، در حالیکه گناهی مرتکب نشده بود.
بنابر این، روشن است که توبه پیامبران و جانشینان آنها به جهت نزولشان در این دنیای مادی و جسمانی و اشتغال آنان به مباحات و خواب و خوراک که ناگزیر از آن بودهاند میباشد. و این اشتغالات گاهی آنها را از مقام شهود و غرق شدن در آن باز میداشت و باعث بازماندنشان از ذکر دائم میشد؛ لذا توبه و استغفار آنان از این جهت بود؛ چرا که «حسنات الابرار سیئات المقربین» است. بسیاری از کارها برای ابرار و نیکان طاعت است، اما همین کارها برای مقربان معصیت شمرده میشود.[3]
با این توضیحات باید گفت؛ نه تنها هر روز که هر آن و هر لحظه باید در حال توبه -که همان بازگشت و رجوع از دوری به قرب و نزدیکی است- بود. حتی اگر انسان مرتکب هیچ گناهی نشود، اشتغالات به مسائل روز مره باعث غفلت انسان از خدای متعال خواهد شد، همین مقدار دوری نیز اقتضای رجوع و بازگشت را دارد.
[rtl]هر قدر انسان از گناهان خود به طور جدى پشیمان شده و با تضرع و التجاى بیشترى خدا را بخواند توبه او مقبولتر است. بنابراین میزان انقلاب روحى انسان در حال استغفار نیز مىتواند به عنوان یک علامتى به کار آید
[/rtl]
[rtl]از چه توبه كنیم؟[/rtl]
انسان می بایست از خیلی از رفتارهای نادرست خودداری كند؛ زیرا او را در شرایطی قرار می دهد كه توفیق توبه از وی سلب می شود.
ما انسان ها باید از خیلی كارهای روزانه خویش توبه كنیم و به انجام آن مبادرت نورزیم. از جمله این كارها می توان به اسراف در خوردنی ها (طه آیات 81 و 82) افشای رازهای دیگران (تحریم آیه 3 و 4) استهزا و تمسخر دیگران (حجرات آیه 11) دادن القاب زشت و ناخوشایند به مردم (حجرات آیه 11) بخل و خساست (قلم آیات 17 تا 32) تجسس درباره عیب ها و كاستی های مومنان (حجرات آیه 12) رباخواری (بقره آیه 275 و 178 و 179) تهمت به ویژه تهمت های ناموسی و جنسی (نور آیه 14) عیب جویی (حجرات آیه 11) و قذف (نور آیه 4 و 5) و حتی كتمان حق (بقره آیه 159 و 160) و مانند آن اشاره كرد.
[rtl]علامت پذیرش توبه[/rtl]
اگر توبه حقیقی باشد به طور قطع پذیرفته خواهد شد و خدای متعال توبه بنده خود را رد نمی کند، اما در عین حال از چند طریق انسان مىتواند تا حدودى دریابد که توبه او مورد پذیرش واقع گردیده است:
الف) احساس بهجت و آرامش خاصى که پس از دعا و توبه به انسان دست مىدهد یا به تعبیر دیگر احساس سبکى از گناهان و آلودگىها.
[rtl]نه تنها هر روز که هر آن و هر لحظه باید در حال توبه -که همان بازگشت و رجوع از دوری به قرب و نزدیکی است- بود. حتی اگر انسان مرتکب هیچ گناهی نشود، اشتغالات به مسائل روز مره باعث غفلت انسان از خدای متعال خواهد شد، همین مقدار دوری نیز اقتضای رجوع و بازگشت را دارد
ب ) هر قدر انسان از گناهان خود به طور جدى پشیمان شده و با تضرع و التجاى بیشترى خدا را بخواند توبه او مقبولتر است. بنابراین میزان انقلاب روحى انسان در حال استغفار نیز مىتواند به عنوان یک علامتى به کار آید.
[/rtl]
ج ) میزان اعتماد به وعدههاى نیکوى الهى قابلیت و عنایات الهى را افزون مىسازد. بنابر این هر اندازه خدا باورى و توکل و اعتماد به وعدههاى اورا در خود افزون یافتیم مىتوانیم بیشتر امید یابیم که ما را پذیرا گشته است.
د ) هر قدر آثار واقعى توبه در اعمال و کنشهاى ما بیشتر هویدا گردد. یعنى رغبت کمترى به گناه و اراده و عزم راسخترى در اطاعت پروردگاریابیم نشان مىدهد که توبه ما توبه واقعىترى بود و به همین نسبت مقبولتر واقع گردیده است. امام امت (ره) مىفرمودند: اگر بعد از ماه مبارک رمضان تغییرى در حالات خود یافتید به همان نسبت وارد ضیافتالله شدهاید ولى اگر دگرگونى در شما پدید نیامد از آن بىبهره ماندید.
پی نوشت ها:
[1]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 438، (باب الاستغفار)، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. عده اى از علماء، الأصول الستة عشر، ص 158، دار الشبستری للمطبوعات، قم، چاپ اول، 1363ش.
[3]. ر. ک: نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، ج 2، ص 234- 246، اسماعیلیان، قم، 1368ش؛ نراقی، ملا احمد، معراج السعاة، ص 527- 532، انتشارات امین و رشیدی، تهران، بیتا. [1]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 438، (باب الاستغفار)، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان