♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥

[best~girl]

می دانی؟

یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است

و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

... ... باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.

[melodi+]

خیــــــال می کــــــردمــ عشــــــق عــــــروسکـی هستـــ که می تـوان با ان بــازیــــ کــــــرد

ولــــــی افسوســ کــــــه اکنــــــون معنــــــی عشــــــق را درکـــ کــــــرده امــ

فهمیده امــ کــــــه خــــــود عروســــــکــی هســــــمــ بازیچــــــه در دستــ ســــــرنوشتـــ

[_VaMPiRe_]

دست هایم را نمیخواهم

وقتی دوریمان آنقدر می شود

که بوی دستانت را

نمیدهند.......

[best~girl]

دل اگر بستی

محکم نبند

مراقب باش گره کور نزنی

او میرود

تو می مانی و یک گره کور.....

[_VaMPiRe_]

صبر کردن دردناک است

و فراموش کردن دردناک تر

ولی از این دو دردناک تر این است که ندانی باید صبر كنی یا فراموش

[melodi+]

گاهی آدم احتیاج داره یکی بیاد بزنه رو شونه ش و بگه : هی رفـ ـیـ ـق!

از چیزی ناراحتی؟

اونوقت آدم برگرده بگه:

آره رفیق،ازهـمه چـی ...!

[best~girl]

دل به دريا میزنم


دريا خروشان است...می میرم...


مگر در وقت جان دادن،تنت را سخت در آغوش خود گیرم


به دريا میزنم


دريا مرا سوی تو می آرد


اگرچه بوسه های سنگی اش بر قلب زارم زخم می کارد

[_VaMPiRe_]

روزی اگر نبودم،

تنها آرزوی ساده ام این است;

زیرلب بگویى:

“یادش بخیر”

[best~girl]

پايان سخن اينکه

باورت نخواهم داشت ديگر

آخر تو بگو...

مگر رويا را هم مي توان باور کرد ؟

[melodi+]

زمان به من آموخت که دست دادن معنى رفاقت نیست…

بوسیدن قول ماندن نیست…

و عشق ورزیدن ضمانت تنها شدن نیست