امتیاز موضوع:
  • 8 رأی - میانگین امتیازات: 3.75
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نـقد دآستـان آکادمـی ومپـایرز(شروع فصل دوم )

عجب:|
منتظر ادامه می باشیم
خیلی خوب بود این قسمت(:
 سپاس شده توسط omidkaqaz ، # αпGεʟ ، Berserk ، Silver Sun ، ✘Nina✘ ، Faust
آگهی
رزی مرد ؟ :|
خوب بود اهورا .. یکم سریع داری پیش میری !
البته اگه داستان های مهیج تر در انتظار باشن موردی نداره .. به هر حال قشنگ بود و لذت بردم . افرین بر نگارشت !
خوب، ولی اشتباه...
 سپاس شده توسط Berserk ، omidkaqaz ، Silver Sun ، Δ.н.ο.υ.я.Δ ، # αпGεʟ ، ✘Nina✘ ، sober ، Faust
رزی نمیره آ :|||
عجب خر تو خری بود امشب ..
مرضی الی رو سرویس کرد مهتاب منو |:
من مگه بدم ؟ =|
باورم نمیشه ی جوجه خون آشام منو زد -___-
غرورم جریحه دار شد -____-
چرا وقتی از ماه اومدین بیرون نخوردین زمین ؟ D:
مگه خون آشام آ پرواز میکنن؟ ,':|
 سپاس شده توسط omidkaqaz ، Silver Sun ، Δ.н.ο.υ.я.Δ ، # αпGεʟ ، Apathetic ، ✘Nina✘ ، Faust
خیلی داستانتو دوست می دارم
منتظر ادامه هستم(:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نـقد دآستـان آکادمـی ومپـایرز(شروع فصل دوم ) 29
 سپاس شده توسط omidkaqaz ، # αпGεʟ ، ✘Nina✘ ، Berserk
(09-12-2015، 5:39)αρнσтιc نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
رزی نمیره آ :|||
عجب خر تو خری بود امشب ..
مرضی الی رو سرویس کرد مهتاب منو |:
من مگه بدم ؟ =|
باورم نمیشه ی جوجه خون آشام منو زد -___-
غرورم جریحه دار شد -____-
چرا وقتی از ماه اومدین بیرون نخوردین زمین ؟ D:
مگه خون آشام آ پرواز میکنن؟ ,':|

ظاهر شدن زمین نخوردن ._.
+
سعی کردم داستان رو سریع تر پیش ببرم .. حواشی جذابیت داستان رو کم میکنن و فصل اول فقط داشت الکی کش میومد
یه توضیحیم راجبع فصل دوم میدم :
خوناشامامون برای تعطیلات بهاری دارن از هم جدا میشن و هر کدوم به یه جا سفر میکنن ..
تو این فصل اتفاقات مهیج و شخصیتای جدید داریم ..
انسانها و گرگینه ها به داستان اصافه میشن ..

تیکه ای از قسمت پانزدهم که مقدمه فصل دومه :

چند ماه بعد :

پسرا توی کافه ای در شهر جمع شده بودند..
امیر لیوان خون رو بالا برد و گفت : به سلامتی همه خوناشامای قهرمان !
پسرا جرعه از خون نوشیدند ..
امیرعلی گفت : هی خون گراز فرانسویه نه ؟
امیر جواب داد : هرچی هست خیلی نابه ! دارم عشق میکنم ..
سپس به پارسون اشاره کرد و گفت : هی شش تا دیگه لطفا
فرید گفت : امیر این دوزادهمین پیکه .. من که دیگه ظرفیتشو ندارم :|
مهرزاد خمیازه ای کشید و گفت : بعد این همه امتحان و درس این واقعا لازمه پسر !
احسان جرعه ای خون نوشید و گفت : اسم امتحان که میاد حس میکنم قدرتم ضعف میره .. 
امید در حالی که داشت سیگار میکشید گفت : من فهمیدیم واقعا توی زیست و اناتومی استعدادی ندارم
امیر : هی هی .. این غم و ناله رو کنار بزارید ! به تعطیلات بهاری فکر کنید ..
میتونیم هممون بگردیم به شهر ! دیسکو .. دخترا .. 
پسرا خندیدند ..  امیرعلی گفت : تو داداش خودمی مرد 
فرید کتابش رو ورق زد و گفت : من و مرضیه قراره این تعطلات رو با هم باشیم .. داریم میریم مکزیک تا راجبع گیاهان دارویی تحقیق کنیم .. 
پسرا با تعجب به فرید نگاه کردند و احسان پس گردنی ای به فرید زد و گفت : تو میخوای تو تعطیلات درس بخونی؟
فرید اخی گفت و جواب داد : خب اره مگه چیه ؟ من از دیسکو و این چیزا خوشم نمیاد ..
احسان پوفی کشید و گفت : من قراره با برادرام برم قطب شمال
امیر که در حال خوردن خون بود به سرفه افتاد و گفت : چی ؟ قطب شمال ؟ میدونید این یعنی چی؟
پسرا تایید کردند و فرید گفت : معلومه که یعنی چی .. یعنی ماهیگیری .. خرسای قطبی و پنگوئنا
امیر به احسان اشاره کرد و احسان بار دیگه پس گردنی ای به فرید زد .. فرید گفت : این دیگه برای چی بود؟
مهرزاد جواب داد : بخاطر اینکه عقل تو کلت نیست
امیر علی ادامه داد : قطب شمال یعنی دخترای اسکیمو جذاب ..
فرید جواب داد : ولی اونا که خوناشام نیستن !
امید گفت : به نظر من انسان ها جذابترن ..
 سپاس شده توسط ( lιεβ ) ، omidkaqaz ، Berserk ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، # αпGεʟ ، Silver Sun ، Apathetic ، bieber fan ، ✘Nina✘ ، sober ، Faust ، ḲℑℳℐÅ
دو قسمت اخر فوق العاده بود اهورا. Heart

بهترین داستان ماورا طبیعی که خوندم این بود Angel

تک تک لحضه هاش خاصن و هیجان انگیز Sleepy

کل دعوا ها هم خیلی خوب بودن  همشون خر تو خر بود Angel

جییییییییییییییییییییییییییییغ . تحت تاثیر قرار گرفتم. :bighug:

یه پیشنهاد(اگه داستانت و هنوز تو ذهنت کامل نکردی میتونی از جادوگر ها هم استفاده کنی و یکی دو نفر و بیشتر وارد داستانت کنی) Wink
راستی من جاودانه میشم یا نه ، بمیرم بهتر از اینه که یه پیر زشت باشم Sad
?Isn't it lovely, all alone
...Heart made of glass, my mind of stone
 سپاس شده توسط Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، sober ، Δ.н.ο.υ.я.Δ ، Apathetic ، ( lιεβ ) ، Berserk ، # αпGεʟ ، Faust ، Silver Sun
عین موش و گربه همه جا به جون هم میوتید !


غلط املایی ^-^

نیمه ؟ :|
چ باحال ^-^ .. 
آخیش ی لحظه فک کردم آدم بدم .. -_-
خیلی خوب بود این قسمت آورین |:❤
 سپاس شده توسط Δ.н.ο.υ.я.Δ ، omidkaqaz ، # αпGεʟ ، Faust ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، Silver Sun ، ✘Nina✘
بسی عالی بود
نـقد دآستـان آکادمـی ومپـایرز(شروع فصل دوم ) 29
 سپاس شده توسط omidkaqaz ، # αпGεʟ ، Silver Sun ، ✘Nina✘
بعد یه مدت گذاشتی 

قرار بود سه روز پیش میزاشتی ولی بازم دمت گرم

دوست داشتم برم اروپا ولی بردیم مصر عالیه خوب بود

ایا بقیه داستانو نوشتی؟ یا بازم فی البداهه؟

درکل 19/5
 سپاس شده توسط Berserk ، # αпGεʟ ، Δ.н.ο.υ.я.Δ ، ✘Nina✘ ، Silver Sun
تو این قسمت اگه من بهت دستمال کاغذی نمیدادم اصن خوب نمیشد ! 18

نویسنده ی خوبی هستی .. ♥



nky
 سپاس شده توسط omidkaqaz ، Berserk ، # αпGεʟ ، Δ.н.ο.υ.я.Δ ، Silver Sun ، ✘Nina✘


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  اسم عشقت با چه حرفی شروع میشه؟ ... خیلی جالبه
  قصه تولید مبلمان در عطاآباد از کجا شروع شد؟
  اسم عشقت با چه حرفی شروع میشه؟؟؟ خیلی جالبه بخونید...بدوووو بیا توووووو
  عکس نوشته های شروع امتحانااااااا
  محرم 12شروع میشه؟چه حسی داری نسبت به شروع محرم؟
  امروزت رو با کدوم رنگ شروع میکنی؟؟؟
  آکادمـی ومپــایــرز | vampires Academy *قسمت 2 فصل 2*
  یـ ِ دآستـان ِ کوتـآه امّـا واقعـی ...
  ♫♫♪♪مســآبقــه مــــوسیقی و تـــصویر ♫♫♪♪(مــــــــــــهم مسابقه شروع شد)
  بازی شعر یادت نره شروع شد!!!(قابل توجه شرکت کننده ها)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان