02-12-2015، 18:34
نوشته و عکس: مهندس رضا انصاری فرد/ «مجله ماشین» - دانمارک و کشورهای شمال غرب اروپا دارای آب و هوایی سرد هستند و آنچنان نمیشود روی تابستان این کشورها حساب کرد. دانمارک در بهترین حالت یک تابستان نسبتاً گرم ۳ هفتهای دارد و از آنجا که تابستان این کشور میتواند با باد و باران و هوای نسبتاً سرد همراه باشد، مردم این کشور در فصل بهار به رزرو هتل در کشورهای گرمتر اروپایی، آفریقایی و آسیایی میپردازند. نگارنده که سالهاست در دانمارک سکونت دارم نیز امسال راه افتادیم و نخست به اتریش و سپس به ایتالیا و آلمان راندیم و نوشتاری که در پی میخوانید بر آمد این سفر پر ماجراست.
برنامه ریزی سفر
یکی دو ماه پیش از آغاز سفر، به جستجو برای یافتن خانه و ویلا در کشورهای اتریش، ایتالیا و آلمان پرداختیم که خوشبختانه توانستیم در هر ۳ کشور مکانهای مناسبی پیدا کنیم. بدین روی باید با رسیدن به اتریش ۵ روز را در خانهای کوهستانی در نزدیکی شهر سالزبورگ به سر برده و با رسیدن به ایتالیا یک هفته را در یک ویلا در شهر Bibione در شمال ایتالیا میماندیم. در راه بازگشت نیز میبایست تقریباً در نیمه راه یک شب را در مونیخ آلمان میگذراندیم. برای هرچه کوتاهتر کردن راه و افزودن بر زمان استراحت خود، این بار راندن از مسیر بندر Röstok آلمان را برگزیدیم که راه را نزدیک به ۱۵۰ کیلومتر کوتاهتر میکرد.
نخست با راندن به بندر Gedser در جنوب جزیره شلند در دانمارک و ورود به یک کشتی، پس از ۲ ساعت به بندر روستاک رسیدیم. رانندگان هر دو ماشین در کشتی به یک استراحت کوتاه پرداختند. پس از پیاده شدن از کشتی و برنامهریزی سامانههای رهیاب هر دو ماشین، نزدیک ساعت ۶ بامداد مسیر ۹۶۷ کیلومتری به سوی اتریش را آغاز کردیم. مسیر از خانه تا مقصد با احتساب مسیر کشتی روی آب برابر با ۱۱۰۵ کیلومتر بود.
شرکتهایی که چنین ویلاهایی را در دانمارک اجاره میدهند، هم آدرس کامل ویلا و هم آدرس مختصات طول و عرض جغرافیایی مقصد را برای مشتری میفرستند که اگر یک دستگاه رهیاب آدرس را نمیشناخت، از روی مختصات جغرافیایی به رهیابی و راهنمایی بپردازد. ما نخست میبایست در اتوبان E55 میراندیم. در ادامه راه هم در آلمان میبایست پس از گذشتن از برلین در اتوبان A10 و در راه به سوی مونیخ، لایپزیک و نورنبرگ از اتوبانهای A9، E45 و در اتریش در اتوبان A99، A8 و A1 میراندیم.
در این میان هر کدام از ما دو خانواده با یک بیسیم واکیتاکی با برد بیش از ۲ کیلومتر با یکدیگر در ارتباط بودیم. با رسیدن به یکی از استراحتگاههای اتوبان و خوردن صبحانه و تعویض رانندهها، به راه ادامه دادیم. در ادامه راه پس از پیمودن هر ۲۰۰ کیلومتر و یا نزدیک به ۲ ساعت رانندگی، در یکی از استراحتگاههای اتوبان، اندکی استراحت میکردیم و دوباره به راه میافتادیم. خوشبختانه در مسیر، هیچ راهبندان نداشتیم و در ساعت ۱۷، با رسیدن به خاک اتریش، در نخستین رستوران غذا خوردیم و پس از خرید برچسب عوارض راههای اتریش و چسباندن آن به گوشه سمت راست بالای شیشه جلو، به سوی خانه کوهستانی راندیم.
از آنجا نزدیک به ۲۰۰ کیلومتر دیگر راه داشتیم. ناگفته نماند که در چنین مسافرتهایی که شما باید در خاک ۳ کشور رانندگی کنید، همواره باید فرهنگهای گوناگون رانندگی را بدانید و از این گذشته از آنجا که آلمان یکی از صنعتیترین کشورهای جهان است و از اتوبانهای سراسری آن برای حمل بار و مسافر از شمال به جنوب اروپا و بر عکس استفاده میشود، همواره ترافیک سنگینی از کامیونهای بزرگ و تریلی به چشم میخورد.
در این میان برخی از این تریلیها نیز خود را مالک راه میدانند و به آسانی راه را برای ماشینهای کوچکتر باز نمیکنند. در ساعت ۱۹ همان روز به خانه زیبایی که در اتریش اجاره کرده بودیم رسیدیم.
پس از گذشت ۵ روز به سوی ایتالیا به راه افتادیم.
ایتالیا
برای رسیدن به ویلای رزرو شده در ایتالیا، باید ۳۴۰ کیلومتر در اتوبانهای اتریش و ایتالیا میراندیم. این دوّمین تجربه رانندگی طولانی من با مزدا ۶ اتوماتیک بود. این اتومبیل با گیربکس اتوماتیک ۶ سرعته تیپترونیک خود که دارای تعویضهای دقیق، تند و بیتکان است، رانندگی را آسان میسازد. این گیربکس همواره بهترین و کممصرفترین دنده را به کار گرفته و در سر بالاییهای پیدرپی در اتوبانهای آلمان، اتریش و ایتالیا با هماهنگی با سامانه کروز کنترل بهترین دنده را بر میگزید و در کوتاهترین زمان دنده را از ۶ به ۵ و یا ۴ تعویض میکرد.
پیش از رسیدن به ورودی اتوبان در ایتالیا، کارت هوشمند عوارض اتوبان دریافت کردیم که میبایست این کارت را هنگام خروج به کارمند عوارض میدادیم. از آنجا که امسال توریست زیادی به ایتالیا رفته بود، بیش از یک ساعت در راهبندان پرداخت عوارض ماندیم.
با رسیدن به ویلای رزرو شده، میبایست مواد خوراکی را از سوپرمارکتهای اطراف خریداری میکردیم. مردم این کشور بسیار شبیه ما ایرانیها در هنگام سخن گفتن بسیار از حرکت دستان خود استفاده میکنند و مانند برخی از ما پُرچانه هستند.
در یکی از روزهای اقامتمان در ایتالیا، در حین رانندگی و در هنگام دور زدن، ناگهان یک موتورسوار که از سمت مخالف، در حال سبقت غیرمجاز بود با ترمزگیری شدید، ۲ متر مانده به نیسان قشقایی دوست ما، کنترلش را از دست داد و همراه ترکنشین، بر زمین افتادند. ما برای کمک پیاده شدیم و به انگلیسی از وضعیت آن ها جویا شدیم و پیشنهاد دادیم که موتورسیکلت را بلند کرده و به کناره راه ببریم (کاری که در دانمارک میکنیم، یعنی حفظ آرامش، کمک به مصدوم و باز کردن راه)، ولی آنها با انگلیسی دست و پا شکستهای گفتند که میخواهند منتظر شوند تا پلیس بیاید. در این میان یکی دو راننده دیگر مشغول نظر دادن بودند و فردی را هم دیدم که به دیگران میگفت مواظب باشید که اینها (ما) در نروند! تا او رفته و پلیس را به صحنه تصادفی که در آن هیچ برخوردی صورت نگرفته بیاورد! پس از نیم ساعت که ما مشغول دلداری دادن به موتورسوار و ترکنشینی بودیم که حتی یک خراش هم بر نداشته بودند (دائم در بدن خود دنبال شکستگی میگشتند) پلیس آمد و پس از بازدید ماشین و موتورسیکلت از موتورسوار پرسید شما که برخوردی نکرده اید چرا ما را به اینجا فرا خواندهاید؟ سپس با نوشتن یک گزارش کوتاه، محل را ترک کردند.
بازگشت به دانمارک
پس از یک هفته اقامت در هوای 40 درجه ایتالیا، به سوی شهر مونیخ به راه افتادیم. باز هم در مسیر، راهبندان عوارض را داشتیم. پس از گذشتن از عوارضی در یک پمپ بنزین در عقب سمت راست ماشین همسفر ما به یک وانت مسقف ایتالیایی خورد. راننده که اگر اشتباه نکنم اهل بوسنی بود، با زبان بیزبانی با آمیزهای از زبان بوسنی، ایتالیایی و کمی انگلیسی میگفت که باید ماشین را به رئیسش سالم تحویل دهد.
با نگاه کردن به ماشین ایتالیایی، دریافتم که چیز مهمی نشده ولی راننده میگفت که ماشین تو رفتگی پیدا کرده است! با نگاهی ژرفتر دریافتم که ماشینش چیزی نزدیک به یک میلیمتر نیز تو رفتگی پیدا کرده است. آن راننده روی تکه کاغذی نوشت که خرج صافکاری ماشین نزدیک به ۲۰۰ یورو است و به هیچ عنوان هم کوتاه نمیآمد. او میگفت که به پلیس هم زنگ زده، ولی ما یک ساعت در گرمای ۴۰ درجه صبر کردیم که پلیس بیاید، در اینجا بود متوجه شدیم که راننده اصلاً به پلیس زنگ نزده است! در اینجا یک خانواده ایتالیایی به ما گفتند که برای شرکت بیمه خودمان از ماشین او عکسی بگیریم و برویم. ما هم این کار را کردیم و راننده مورد نظر نیز از پلاک هر دو ماشین ما عکس گرفت که در صورت لزوم خسارت را از بیمه ما بگیرد.
به گزارش پایگاه خبری «مجله ماشین»، در اتوبانهای اتریش و ایتالیا که از کوههای آلپ میگذرند، تونلهای بزرگ و کوچک فراوانی وجود دارند که البته در اتریش مدرنتر و پُر نورتر هستند. درون این تونلها منطقههایی وجود دارد که در صورت خراب شدن ماشین و یا ریزش احتمالی تونل، میتوان به آنجا راند، به تعمیر ماشین پرداخت و یا از راه خروج اضطراری تونل بیرون رفت.
از این گذشته در دو طرف دیوارهای تونلهای کشور اتریش چراغهای نارنجی رنگی نصب شده که در صورت سانحه، شروع به چشمک زدن میکنند. در هنگام رانندگی در یکی از این تونلها، ناگهان همه چراغهای نارنجی تونل در وضعیت چشمک زن قرار گرفتند. چند صد متر آن طرفتر دیدیم که ماشینی پنچر شده و به درون یکی از مکانهای توقف رانده است.
با رسیدن به مونیخ، خستگی در کردیم. شیوه رانندگی آلمانیها و ایتالیاییها نزدیک به هم است، هر دو، تند و بیاحتیاط میرانند، ولی در دانمارک بدینگونه نیست و مردم با احتیاط بیشتر و با احترام به قانون و یکدیگر میرانند. در مونیخ، یک ولوو استیشن چنان با سرعت از نزدیک من که کنار صندوق اتومبیلم ایستاده بودم راند که آینه سمت راست ماشین با آرنجم برخورد کرد. جالبتر اینکه راننده هم به راه خود ادامه داد و رفت!
پایان سخن
ساعت ۸ بامداد روز بعد، با احتیاط کامل از مونیخ به سوی Puttgardn در شمال آلمان راندیم و در ساعت ۲۰، پس از پیمودن ۹۷۷ کیلومتر، در هوای بارانی ۱۷ درجه، به این بندر رسیدیم. در راه رسیدن به این مقصد، یک ساعت هم در ترافیک تعمیر راه بودیم و ساعتی هم به خوردن شام گذشت. در درازای این مسیر، اتریش از بهترین راهها برخوردار بود که تا اندازه زیادی دارای همان راههای استاندارد شبیه دانمارک است و پس از آن، راههای آلمان استاندارد هستند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
برنامه ریزی سفر
یکی دو ماه پیش از آغاز سفر، به جستجو برای یافتن خانه و ویلا در کشورهای اتریش، ایتالیا و آلمان پرداختیم که خوشبختانه توانستیم در هر ۳ کشور مکانهای مناسبی پیدا کنیم. بدین روی باید با رسیدن به اتریش ۵ روز را در خانهای کوهستانی در نزدیکی شهر سالزبورگ به سر برده و با رسیدن به ایتالیا یک هفته را در یک ویلا در شهر Bibione در شمال ایتالیا میماندیم. در راه بازگشت نیز میبایست تقریباً در نیمه راه یک شب را در مونیخ آلمان میگذراندیم. برای هرچه کوتاهتر کردن راه و افزودن بر زمان استراحت خود، این بار راندن از مسیر بندر Röstok آلمان را برگزیدیم که راه را نزدیک به ۱۵۰ کیلومتر کوتاهتر میکرد.
نخست با راندن به بندر Gedser در جنوب جزیره شلند در دانمارک و ورود به یک کشتی، پس از ۲ ساعت به بندر روستاک رسیدیم. رانندگان هر دو ماشین در کشتی به یک استراحت کوتاه پرداختند. پس از پیاده شدن از کشتی و برنامهریزی سامانههای رهیاب هر دو ماشین، نزدیک ساعت ۶ بامداد مسیر ۹۶۷ کیلومتری به سوی اتریش را آغاز کردیم. مسیر از خانه تا مقصد با احتساب مسیر کشتی روی آب برابر با ۱۱۰۵ کیلومتر بود.
شرکتهایی که چنین ویلاهایی را در دانمارک اجاره میدهند، هم آدرس کامل ویلا و هم آدرس مختصات طول و عرض جغرافیایی مقصد را برای مشتری میفرستند که اگر یک دستگاه رهیاب آدرس را نمیشناخت، از روی مختصات جغرافیایی به رهیابی و راهنمایی بپردازد. ما نخست میبایست در اتوبان E55 میراندیم. در ادامه راه هم در آلمان میبایست پس از گذشتن از برلین در اتوبان A10 و در راه به سوی مونیخ، لایپزیک و نورنبرگ از اتوبانهای A9، E45 و در اتریش در اتوبان A99، A8 و A1 میراندیم.
در این میان هر کدام از ما دو خانواده با یک بیسیم واکیتاکی با برد بیش از ۲ کیلومتر با یکدیگر در ارتباط بودیم. با رسیدن به یکی از استراحتگاههای اتوبان و خوردن صبحانه و تعویض رانندهها، به راه ادامه دادیم. در ادامه راه پس از پیمودن هر ۲۰۰ کیلومتر و یا نزدیک به ۲ ساعت رانندگی، در یکی از استراحتگاههای اتوبان، اندکی استراحت میکردیم و دوباره به راه میافتادیم. خوشبختانه در مسیر، هیچ راهبندان نداشتیم و در ساعت ۱۷، با رسیدن به خاک اتریش، در نخستین رستوران غذا خوردیم و پس از خرید برچسب عوارض راههای اتریش و چسباندن آن به گوشه سمت راست بالای شیشه جلو، به سوی خانه کوهستانی راندیم.
از آنجا نزدیک به ۲۰۰ کیلومتر دیگر راه داشتیم. ناگفته نماند که در چنین مسافرتهایی که شما باید در خاک ۳ کشور رانندگی کنید، همواره باید فرهنگهای گوناگون رانندگی را بدانید و از این گذشته از آنجا که آلمان یکی از صنعتیترین کشورهای جهان است و از اتوبانهای سراسری آن برای حمل بار و مسافر از شمال به جنوب اروپا و بر عکس استفاده میشود، همواره ترافیک سنگینی از کامیونهای بزرگ و تریلی به چشم میخورد.
در این میان برخی از این تریلیها نیز خود را مالک راه میدانند و به آسانی راه را برای ماشینهای کوچکتر باز نمیکنند. در ساعت ۱۹ همان روز به خانه زیبایی که در اتریش اجاره کرده بودیم رسیدیم.
پس از گذشت ۵ روز به سوی ایتالیا به راه افتادیم.
ایتالیا
برای رسیدن به ویلای رزرو شده در ایتالیا، باید ۳۴۰ کیلومتر در اتوبانهای اتریش و ایتالیا میراندیم. این دوّمین تجربه رانندگی طولانی من با مزدا ۶ اتوماتیک بود. این اتومبیل با گیربکس اتوماتیک ۶ سرعته تیپترونیک خود که دارای تعویضهای دقیق، تند و بیتکان است، رانندگی را آسان میسازد. این گیربکس همواره بهترین و کممصرفترین دنده را به کار گرفته و در سر بالاییهای پیدرپی در اتوبانهای آلمان، اتریش و ایتالیا با هماهنگی با سامانه کروز کنترل بهترین دنده را بر میگزید و در کوتاهترین زمان دنده را از ۶ به ۵ و یا ۴ تعویض میکرد.
پیش از رسیدن به ورودی اتوبان در ایتالیا، کارت هوشمند عوارض اتوبان دریافت کردیم که میبایست این کارت را هنگام خروج به کارمند عوارض میدادیم. از آنجا که امسال توریست زیادی به ایتالیا رفته بود، بیش از یک ساعت در راهبندان پرداخت عوارض ماندیم.
با رسیدن به ویلای رزرو شده، میبایست مواد خوراکی را از سوپرمارکتهای اطراف خریداری میکردیم. مردم این کشور بسیار شبیه ما ایرانیها در هنگام سخن گفتن بسیار از حرکت دستان خود استفاده میکنند و مانند برخی از ما پُرچانه هستند.
در یکی از روزهای اقامتمان در ایتالیا، در حین رانندگی و در هنگام دور زدن، ناگهان یک موتورسوار که از سمت مخالف، در حال سبقت غیرمجاز بود با ترمزگیری شدید، ۲ متر مانده به نیسان قشقایی دوست ما، کنترلش را از دست داد و همراه ترکنشین، بر زمین افتادند. ما برای کمک پیاده شدیم و به انگلیسی از وضعیت آن ها جویا شدیم و پیشنهاد دادیم که موتورسیکلت را بلند کرده و به کناره راه ببریم (کاری که در دانمارک میکنیم، یعنی حفظ آرامش، کمک به مصدوم و باز کردن راه)، ولی آنها با انگلیسی دست و پا شکستهای گفتند که میخواهند منتظر شوند تا پلیس بیاید. در این میان یکی دو راننده دیگر مشغول نظر دادن بودند و فردی را هم دیدم که به دیگران میگفت مواظب باشید که اینها (ما) در نروند! تا او رفته و پلیس را به صحنه تصادفی که در آن هیچ برخوردی صورت نگرفته بیاورد! پس از نیم ساعت که ما مشغول دلداری دادن به موتورسوار و ترکنشینی بودیم که حتی یک خراش هم بر نداشته بودند (دائم در بدن خود دنبال شکستگی میگشتند) پلیس آمد و پس از بازدید ماشین و موتورسیکلت از موتورسوار پرسید شما که برخوردی نکرده اید چرا ما را به اینجا فرا خواندهاید؟ سپس با نوشتن یک گزارش کوتاه، محل را ترک کردند.
بازگشت به دانمارک
پس از یک هفته اقامت در هوای 40 درجه ایتالیا، به سوی شهر مونیخ به راه افتادیم. باز هم در مسیر، راهبندان عوارض را داشتیم. پس از گذشتن از عوارضی در یک پمپ بنزین در عقب سمت راست ماشین همسفر ما به یک وانت مسقف ایتالیایی خورد. راننده که اگر اشتباه نکنم اهل بوسنی بود، با زبان بیزبانی با آمیزهای از زبان بوسنی، ایتالیایی و کمی انگلیسی میگفت که باید ماشین را به رئیسش سالم تحویل دهد.
با نگاه کردن به ماشین ایتالیایی، دریافتم که چیز مهمی نشده ولی راننده میگفت که ماشین تو رفتگی پیدا کرده است! با نگاهی ژرفتر دریافتم که ماشینش چیزی نزدیک به یک میلیمتر نیز تو رفتگی پیدا کرده است. آن راننده روی تکه کاغذی نوشت که خرج صافکاری ماشین نزدیک به ۲۰۰ یورو است و به هیچ عنوان هم کوتاه نمیآمد. او میگفت که به پلیس هم زنگ زده، ولی ما یک ساعت در گرمای ۴۰ درجه صبر کردیم که پلیس بیاید، در اینجا بود متوجه شدیم که راننده اصلاً به پلیس زنگ نزده است! در اینجا یک خانواده ایتالیایی به ما گفتند که برای شرکت بیمه خودمان از ماشین او عکسی بگیریم و برویم. ما هم این کار را کردیم و راننده مورد نظر نیز از پلاک هر دو ماشین ما عکس گرفت که در صورت لزوم خسارت را از بیمه ما بگیرد.
به گزارش پایگاه خبری «مجله ماشین»، در اتوبانهای اتریش و ایتالیا که از کوههای آلپ میگذرند، تونلهای بزرگ و کوچک فراوانی وجود دارند که البته در اتریش مدرنتر و پُر نورتر هستند. درون این تونلها منطقههایی وجود دارد که در صورت خراب شدن ماشین و یا ریزش احتمالی تونل، میتوان به آنجا راند، به تعمیر ماشین پرداخت و یا از راه خروج اضطراری تونل بیرون رفت.
از این گذشته در دو طرف دیوارهای تونلهای کشور اتریش چراغهای نارنجی رنگی نصب شده که در صورت سانحه، شروع به چشمک زدن میکنند. در هنگام رانندگی در یکی از این تونلها، ناگهان همه چراغهای نارنجی تونل در وضعیت چشمک زن قرار گرفتند. چند صد متر آن طرفتر دیدیم که ماشینی پنچر شده و به درون یکی از مکانهای توقف رانده است.
با رسیدن به مونیخ، خستگی در کردیم. شیوه رانندگی آلمانیها و ایتالیاییها نزدیک به هم است، هر دو، تند و بیاحتیاط میرانند، ولی در دانمارک بدینگونه نیست و مردم با احتیاط بیشتر و با احترام به قانون و یکدیگر میرانند. در مونیخ، یک ولوو استیشن چنان با سرعت از نزدیک من که کنار صندوق اتومبیلم ایستاده بودم راند که آینه سمت راست ماشین با آرنجم برخورد کرد. جالبتر اینکه راننده هم به راه خود ادامه داد و رفت!
پایان سخن
ساعت ۸ بامداد روز بعد، با احتیاط کامل از مونیخ به سوی Puttgardn در شمال آلمان راندیم و در ساعت ۲۰، پس از پیمودن ۹۷۷ کیلومتر، در هوای بارانی ۱۷ درجه، به این بندر رسیدیم. در راه رسیدن به این مقصد، یک ساعت هم در ترافیک تعمیر راه بودیم و ساعتی هم به خوردن شام گذشت. در درازای این مسیر، اتریش از بهترین راهها برخوردار بود که تا اندازه زیادی دارای همان راههای استاندارد شبیه دانمارک است و پس از آن، راههای آلمان استاندارد هستند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.