امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

✘✘ - تلنگر -✘✘[ update ]

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
~1~
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
~2~
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
~3~
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
~4~
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
~5~
پاسخ
 سپاس شده توسط omidkaqaz ، nanali ، ḲℑℳℐÅ ، L²evi ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ ، @پوریا@
آگهی
خیلی چیزا تو زندگی ها هست که غیرقابل تغییره...
آدمهای شجاع اونایی هستن که این غیرقابل تغییرهارو درک کنند و باهاش کنار بیان..
پاسخ
 سپاس شده توسط nanali ، L²evi ، MS.angel ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ ، mr.destiny ، @پوریا@
✘✘ - تلنگر -✘✘[ update ] 17
این روزها؛
نمازهای یومیه ی مردم مسلمانِ غزه؛
پنج گانه نیست، شش گانه است؛
صبح ...، ظهر ...، عصر ...، مغرب ...، عشاء ...؛
و میّت ...!
 
+فقط یک صلوات برای آرامش دوباره غزه...
 





دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
✘✘ - تلنگر -✘✘[ update ] 17

                       
پاسخ
 سپاس شده توسط sober ، AعطریناA ، L²evi ، MS.angel ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ ، mr.destiny ، @پوریا@ ، saeid
ﺟﯿﻨﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪ ﺑﺪﻟﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۱۰/۵ ﺩﻻﺭ ﺑﻮﺩ، ﺩﻟﺶ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺁﻥ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﭘﯿﺶ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺑﺨﺮﺩ. ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ:ﺧﻮﺏ! ﺍﯾﻦ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺘﺶ ﺯﯾﺎﺩﻩ ، ﺧﻮﺏ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﮑﻨﯿﻢ! ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﺕ ﻣﯽ ﺧﺮﻡ ﺍﻣﺎ ﺷﺮﻁ ﺩﺍﺭﻩ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ، ﯾﮏ ﻟﯿﺴﺖ ﻣﺮﺗﺐ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺎﻥ ﺑﺪﻫﯽ ﺭﻭ ﺑﻬﺖ ﻣﯽ ﺩﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﭘﻮﻝ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪﺕ ﺭﻭ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﻼﻧﺖ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﭼﻨﺪ ﺩﻻﺭ ﺗﺤﻔﻪ ﻣﯽ ﺩﻩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻪ. ﺟﻨﯽ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ…

ﺍﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺟﺪﯾﺖ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻣﺤﻮﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﺶ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪﺵ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﻮﻝ ﻫﺪﯾﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ. ﺑﺰﻭﺩﯼ ﺟﯿﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﻬﺎﯼ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ. ﻭﺍﯼ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺁﻥ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ. ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻧﺶ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ؛ ﮐﻮﺩﮐﺴﺘﺎﻥ، ﺑﺴﺘﺮ ﺧﻮﺍﺏ، ﻭﻗـﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ، ﺗﻨﻬﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﻧﺶ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ‌ﮐﺮﺩ ﺣﻤﺎﻡ ﺑﻮﺩ، ﭼﻮﻥ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺭﻧﮕﺶ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﻮﺩ! ﭘﺪﺭ ﺟﯿﻨﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ. ﻫﺮ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺟﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﺑﺴﺘﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ، ﭘﺪﺭﺵ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺴﺘﺮﺵ ﺭﻭﯼ ﮐﺮﺳﯽ ﻣﺨﺼﻮﺻﺶ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺩﻟﺨﻮﺍﻩ ﺟﯿﻨﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ.ﯾﮏ ﺷﺐ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﭘﺪﺭﺟﯿﻨﯽ ﮔﻔﺖ:ﺟﯿﻨﯽ ! ﺗﻮ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ؟

- ﺍﻭﻩ، ﺍﻟﺒﺘﻪ ﭘﺪﺭ! ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ.

- ﭘﺲ ﺍﻭ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪﺕ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ!!!

- ﻧﻪ ﭘﺪﺭ، ﺍﻭﻥ ﺭﻭ ﻧﻪ! ﺍﻣﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﻡ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻡ، ﺍﻭﻥ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ، ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎﺕ ﺩﻋﻮﺗﺶ ﮐﻨﯽ، ﻗﺒﻮﻟﻪ؟

- ﻧﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﺑﺎﺷﻪ، ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﯿﺴﺖ… ﭘﺪﺭﺵ ﺭﻭﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ” ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﻋﺰﯾﺰﻡ.” ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﭘﺪﺭﺵ ﻣﺠﺪﺩﺍ ً ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ، ﺍﺯ ﺟﯿﻨﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ:ﺟﯿﻨﯽ ! ﺗﻮ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ؟

- ﺍﻭﻩ، ﺍﻟﺒﺘﻪ ﭘﺪﺭ! ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ.

- ﭘﺲ ﺍﻭ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪﺕ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ!!!

- ﻧﻪ ﭘﺪﺭ، ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪﻡ ﺭﻭ ﻧﻪ، ﺍﻣﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺍﺳﺐ ﮐﻮﭼﮏ ﻭ ﻗﺸﻨﮕﻢ ﺭﻭ ﺑﻬﺖ ﺑﺪﻡ، ﺍﻭ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺮﻡ ﻭ ﻟﻄﯿﻔﻪ، ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺑﺎﻍ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻧﯽ، ﻗﺒﻮﻟﻪ؟

- ﻧﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﺑﺎﺷﻪ، ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﯿﺴﺖ… ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻭﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ” ﺧﺪﺍ ﺣﻔﻈﺖ ﮐﻨﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻣﻦ، ﺧﻮﺍﺑﻬﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﺒﯿﻨﯽ. “

ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺪﺭ ﺟﯿﻨﯽ ﺁﻣﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ، ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺟﯿﻨﯽ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻟﺐ ﻫﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺩ. ﺟﯿﻨﯽ ﮔﻔﺖ : ”ﭘﺪﺭ، ﺑﯿﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ “ ، ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﺮﺩ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺸﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪﺵ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﭘﺪﺭﺵ ﺩﺍﺩ. ﭘﺪﺭ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺩﺳﺘﺶ ﺁﻥ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﺑﺪﻟﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﺵ، ﺍﺯ ﺟﯿﺒﺶ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﻣﺨﻤﻞ ﺁﺑﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ. ﺩﺍﺧﻞ ﻗﻮﻃﯽ، ﯾﮏ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺍﺻﻞ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪ ﺑﻮﺩ!!! ﭘﺪﺭﺵ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺟﯿﻨﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﺑﺪﻟﯽ ﺻﺮﻑ ﻧﻈﺮ ﮐﺮﺩ، ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻨﺪ ﺍﺻﻞ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺪﻫﺪ …

« ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺩﻗﯿﻘﺎً ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﺪ! ﺍﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺎ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﭼﺴبیدیم ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ، ﺗﺎ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﮔﻨﺞ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺪﻫﺪ. ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺳﺒﺐ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﭼﺴﭙﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ … ﺳﺒﺐ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﯾﺎﺩ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺑﯽ ﺍﻓﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻣﺎ ﺧﺪﺍﯼ ﺑﺰﺭﮒ، ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺁﻥ ﻫﺎ، ﻫﺰﺍﺭ ﭼﯿﺰ ﺑﻬﺘﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ....
پاسخ
 سپاس شده توسط L²evi ، MS.angel ، ×Aramis× ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ ، nanali ، ຖēŞค๑໓ ، mr.destiny ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ ، L²evi
لطفا غرب زده باشید!
چطور يك غربزده شويم؟

١- يك غربى معمولا بطرى آبش را از خودش جدا نميكند. استاد هم با بطرى آب درس ميدهد،و آب تنها چيزى است كه غربيها به شدت ميخورند و ما نه!

٢- هر چقدر ما ايرانيها يك دست جام باده و يك دست زلف يار هستيم اين خارجيها كتاب در دست و هندزفرى در گوش هستند. كتاب و موسيقى دو جزء لاينفك زندگى اين مردم است.

٣- در جواب پرسيدن حالشان به جاى "قربان شما"و "نوكرتم" جواب روشن ميدهند و شما در جريان حالشان قرار ميگيريد مثلا ميگويند: خوبم، كمى مريضم، خسته ام، بد نيستم، عالى ام،....

٤- وقتى لطفى ميكنيد مثلا از غذايتان به كسى تعارف ميكنيد به جاى گفتن "الهى فدات بشم"و "دورت بگردم" خيلى واضح ميگويند : تو مهربانى.... و شما روزى را تصور كنيد كه به خاطر كارهاى معمولى چند بار به شما گفته شده"مهربان هستيد" آيا به سمت مهربان تر شدن نمى رويد؟!

٥- بين مشاغل مختلف "تفاوت جايگاهى" نيست. استاد، روز اول ميگويد من نه پرفسورم، نه sir، نه مسيو؛ من فقط"مت" ( اسم كوچك) هستم.

۶- مردم ورزش ميكنند... به معناى واقعى كلمه! نه به شرايط خاصى احتياج دارند نه باشگاه، نه وقت كافى.... با دوچرخه سر كار ميروند... بارها كسانى را ديده ام كه كالسكه به دست، ميدويدند! دوستى در باشگاه ، كارمندان جايى را ديده بود كه وقت ناهارشان را به باشگاه مى آيند و ورزش ميكنند.

٧- وقتى نگاهشان به كسى ميافتاد سريع لبخندميزنندو احتمالا "روز خوش!" ميگويند. ما چرا آنقدر با نگاه همديگر مشكل داريم و چرا آنقدر به هم زل ميزنيم؟!

٨- از چه زمانى ما كمتر در مترو و اتوبوس براى مسن ها، صندلى خالى كرديم؟درغرب اگر براى مسن ها و باردارهاو بچه ها صندلى خالى نكنيد، علنا ديگران به شما تذكر ميدهند.

٩- با بچه ها ،حيوانات و طبيعت مهربانند  که چنین بودن نشان از انسان تر بودن دارد.

١٠-بدون ترحم و تحقير به ضعيف تر ها كمك ميكنند. كسى احساس برتر بودن به شما نميدهد.

۱۱-در رفتارشان خود را درگیر قید و بندهای حاصل از آداب و تشریفات نمی کنند، خودشان هستند و فکرشان را صرف ارائه  ماسک اجتماعی نمی کنند چون از اینکه خودشان باشند هراسی ندارند.

ودر اخر اینکه:
۱۲-زنان ودختران غربی بسیار ساده و با لباس ساده وبدون آرایش زننده در مجامع و دانشگاه وغیره حاضر میشوند وفقط زنان مسن کمی ارایش میکنند.


پس لطفا اینگونه غربزده باشيم...




نمیخوام فرهنگ غرب رو ترویج کنم اما وقتی از بدی هاش میگیم باید از خوبی هاش هم گفت!
پاسخ
 سپاس شده توسط saeid ، MS.angel ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، ×Aramis× ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ ، **zeinab** ، nanali ، ຖēŞค๑໓ ، mr.destiny ، @پوریا@ ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ ، MS.angel
✘✘ - تلنگر -✘✘[ update ] 17
خواجه عبدالله انصاری فرمود:

[b]بدانکه، نماز زیاده خواندن، کار پیرزنان است
و روزه فزون داشتن، صرفه ی نان است
و حج نمودن، تماشای جهان است.

اما نان دادن، کار مردان است…[/b]
پاسخ
 سپاس شده توسط L²evi ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، ×Aramis× ، nanali ، mr.destiny ، @پوریا@ ، sober
محرم هم تمام می شود…

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
✘✘ - تلنگر -✘✘[ update ] 17

به خانه هایمان میرویم و
مهیا میشویم برای همه انچه که بوده ایم.

حسین را هم درون پستو هایتان پنهان کنید تا سال دیگر .
چون علم و کتل ونخل و زنجیرهایتان.

اکبر و اصغر و قاسم و عباس را هم!

عباس را نه!
به کارتان می اید .

برای قسم خوردنتان هنگام دروغ.
برای گاه خطر هایتان .
زمانی که می خواهید سر دیگری کلاه بگذارید وشاهدی می خواهید

فردا صبح هم کرکره مغازه هایتان را بالا بدهید.
دربنگاهایتان را باز کنید و یک لایتان را چهار لا حساب کنید.
کلاه هایتان را آماده کنید برای اینکه دوباره تا خرخره سر مردم بگذارید.

آنچه را این روز ها خرج نذریهایتان کردید .
خرج شربت چای مرغ وبرنجتان
به یک باره جبران کنید .
بروید و حسین و دردهایش را به حال خود بگذارید…!!!
 





دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
✘✘ - تلنگر -✘✘[ update ] 17

                       
پاسخ
 سپاس شده توسط Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، ×Aramis× ، L²evi ، MS.angel ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ ، nanali ، alirezatha ، mr.destiny ، @پوریا@ ، L²evi
✘✘ - تلنگر -✘✘[ update ] 17




پاسخ
 سپاس شده توسط MS.angel ، ḲℑℳℐÅ ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ ، oprah vinfrey ، nanali ، ຖēŞค๑໓ ، @پوریا@ ، L²evi
✿✿✿       ✿✿✿     ✿✿✿      ✿✿✿   ✿✿✿   ✿✿✿    ✿✿✿   ✿✿✿

ڪسانیـ را میـ شناسم ڪهـ با صدایـ بلند دعا میـ خوانند
ولیـ
دستشاטּ بهـ ستارهـ ایـ هــم نمیـ رسد
اما
ڪسانیـ هــستند ڪهـ بیـ صدا با خدا دست میـ دهــند.....    


✿✿✿       ✿✿✿     ✿✿✿      ✿✿✿   ✿✿✿   ✿✿✿    ✿✿✿   ✿✿✿
پاسخ
 سپاس شده توسط MS.angel ، ḲℑℳℐÅ ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، ຖēŞค๑໓ ، @پوریا@ ، L²evi
یا أَیُّهَا الْاِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ .آیه (6) سوره انفطار

ای انسان چه چیزی تورا در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته؟

این عکس خیلی پر معناست!
[ltr]اگر بهترین اندام، بهترین صدا و بهترین ظاهر و تیپ رو داشته باشیم[/ltr]

✘✘ - تلنگر -✘✘[ update ] 17

بازم فانیه و از بین میره…
مهم اعمال ما ،خوبی و بدی ها و طرز زندگیه ماست که میمونه….
پس به هیچیمون ننازیم…

✘✘ - تلنگر -✘✘[ update ] 17


یا ایهاالانسان ما غرک بربک الکریم الذی خلقک فسواک فعدلک فی ای صوره ما شاء رکبک. 
انسان ! چه چیز تو را در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته است و در حق او گولت زده است ( که چنان بی‌باکانه نافرمانی می‌کنی و خود را به گناهان آلوده می‌سازی‌ ؟ ! ) .‏پروردگاری که تو را آفریده است و سپس سر و سامانت داده است و بعد معتدل و متناسبت کرده است .‏
 





دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
✘✘ - تلنگر -✘✘[ update ] 17

                       
پاسخ
 سپاس شده توسط sober ، MS.angel ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ ، serpent ، nanali ، ຖēŞค๑໓ ، mr.destiny ، @پوریا@


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان