پــرسش و پاسـخ هـآی دینی شمــآ

[313135]

چرا صحبت بی مورد(یعنی بدون نیاز یعنی اگه انجام نشه مشکلی پیش نمیاد) با نامحرم حرام است

پاسخ:
گفتگو و هر گونه صحبت با نامحرم، اگر به قصد لذت نباشد و ترس از گناه نباشد اشکال ندارد.
پس اگر قصد لذت نداشته باشد، ولي بترسد که به وسيله حرف زدن به گناه آلوده شود، صحبت کردن جايز نيست

➖آیا چت کردن با نامحرم حرام است❓

 برخی مراجع در خصوص چت[با نامحرم] فتوا به ?حرمت داده
و گفته اند: با توجه به اینکه? ارتباط و نامه نگاری دختر ?و پسر? نامحرم، چه از طریق شبکه اینترنت? و چت?، چه از راهای دیگر غالباً? منشأ فساد است، جایز نیست.
چت کردن با نامحرم? بدون ضرورت ?اشکال دارد و گناه است.

? اکثر مراجع به صورت یک حکم کلی فرموده اند:
چت کردن همانند دیگر صورت های صحبت کردن زن و مرد یا دختر و پسر نا محرم، اگر? مفسده‏ اى نداشته باشد و ?خوف وقوع در حرام نباشد و ?از روى شهوت صورت نگیرد،⬅ اشکالى ندارد.

? آیت الله مکارم: با توجّه به این که این گونه ارتباط ها غالباً ?منشأ مفاسدى مى‏شود، ?جایز نیست.

?آیت الله خامنه ای: چت کردن با نامحرم، در صورتی که ?نیاز و ضرورت در بین باشد و ارتباط چَت? بدون قصد لذت و ?بدون حرف های تحریک کننده و ?به مقدار ضرورت باشد، اشکال ندارد.✅

 اگر ارتباط با? قصد لذت جنسی باشد و یا ?حرف های تحریک کننده گفته شود و یا ?مفسده ای ایجاد کند، حرام است.✖
هم چنین ارتباط عادی با نامحرم درصورتی که ?ضرورت در بین نباشد، با توجه به این که هر نوع ارتباط دختر و پسر نامحرم، چه از طریق شبکه اینترنت? و چت ?و چه از راهای دیگر غالبا منشأ فساد است، جایز نیست.✖

? مرحوم آیت الله بهجت: با توجه به این که ارتباط دختر ?و پسر? نامحرم، بدون ضرورت چه از طریق تلفن☎، موبایل ?یا از طریق شبکه اینترنت? و چت و چه از راهای دیگر باشد، غالبا منشأ فساد است و جایز نیست.✖
و اگر? صحبت ها تحریک کننده باشد،? حرام است.
⬅⬅ البته اگر برای ارتباط و صحبت کردن با نامحرم? ضرورتی در بین باشد،
مانند:
?? سؤال کردن مسائل شرعی از نامحرم و امثال این مورد و? قصد لذت و شهوت هم در بین نباشد و ?مفسده هم نداشته باشد، اشکال ندارد✅؛

ولی به شرط آن که این نوع ارتباط نیز?? دوام دار نباشد.

----------------
?

[سرباز خدا]

من معنی حکمت 16 نهج البلاغه رو نمیفهمم...
اگه کسی میدونه بگه
لطفا منطقی جواب بده نره تفسیر علوم حوزوی رو که مقاله اس بیاره!
حکمت اینه:
کار ها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی منجر به مرگ میشود

سلام
من زیاد وارد نیستم و اونجور که برداشت کردمو میگم
سروقت یه تحقیق میکنم به شما اطلاع میدم..

......

ببین ما انسانا مختاریم اما نه در همه ی شرایط مثلا بعضی اتفاق ها حتمیه و بعضیاش غیر حتمی
فک کنم این حکمت به اتفاقای حتمی اشاره داره که تغییر دادانش از عهده انسان خارجه
ینی اصلا در دایره ی سیطره انسان نمیگنجه و اگه بخواد تغییرش بده نمیتونه(فک کنم منظور از مرگ ینی از تسلط انسان خارج بودنه)

سلام

نگفته بعضی کارها...
گفته کارها
یعنی همه چیز

انسان طبق شریعت تشیع کاملا مختاره
از اون طرف علم الهی هم دور از دست انسانه که بخواد چیزی ازش بدونه
در نتیجه معنی نمیده این چیزی که شما گفتید

واقعا حکمت عجیبیه...

[L²evi]

من معنی حکمت 16 نهج البلاغه رو نمیفهمم...
اگه کسی میدونه بگه
لطفا منطقی جواب بده نره تفسیر علوم حوزوی رو که مقاله اس بیاره!
حکمت اینه:
کار ها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی منجر به مرگ میشود

سلام
من زیاد وارد نیستم و اونجور که برداشت کردمو میگم
سروقت یه تحقیق میکنم به شما اطلاع میدم..

......

ببین ما انسانا مختاریم اما نه در همه ی شرایط مثلا بعضی اتفاق ها حتمیه و بعضیاش غیر حتمی
فک کنم این حکمت به اتفاقای حتمی اشاره داره که تغییر دادانش از عهده انسان خارجه
ینی اصلا در دایره ی سیطره انسان نمیگنجه و اگه بخواد تغییرش بده نمیتونه(فک کنم منظور از مرگ ینی از تسلط انسان خارج بودنه)

سلام

نگفته بعضی کارها...
گفته کارها
یعنی همه چیز

انسان طبق شریعت تشیع کاملا مختاره
از اون طرف علم الهی هم دور از دست انسانه که بخواد چیزی ازش بدونه
در نتیجه معنی نمیده این چیزی که شما گفتید

واقعا حکمت عجیبیه...

اگه انسان کاملا مختاره پس خیلے کارها رو میتونست انجام بده
کسی که میخواد برهمه چیز مسلط باشه و به اختیارش باشه فهم و درکشم باید بالا باشع
حرفتون صحیح نیست!
اختیار انسان راجع به تصمیماتش نامحدوده نه در همه ویا بعضے امور!
اختیار و فهم انسان ها محدوده خوشیبختانه! !!!

[ترنج 15]

منو معتقد کنید خدا وجود داره.

[L²evi]

منو معتقد کنید خدا وجود داره.

فقط چندتا سوال کافیه برا جوابت

ایا مادرت تورو افرید؟
یا مادربزرگت مادرتو افرید؟
یا مادرِمادربزرگت مادربزرگتو افرید؟ و..
تو یکیو باید داشته باشے که از جنس تو نباشه!چون اگه از جنس تو باشه یعنی انسان باشه هم اختیارش محدوده هم میمیره
چون انسان ها نه میتونن کسی رو بیافرینن و نه اینکه عمر ابدے داشته باشن

پس کسی وجود داره که قدرتمنده (ینے وجودش از خودش نیست و نیستے در اون راه نداره) و اون خداست

انسان ها الکے الکے به وجود نیومدن که عزیزم ..خدایے بوده که خلقشون کنه

خدا وجوده و ما موجودیم یعنے پدیده ایمـ..

[سرباز خدا]

من معنی حکمت 16 نهج البلاغه رو نمیفهمم...
اگه کسی میدونه بگه
لطفا منطقی جواب بده نره تفسیر علوم حوزوی رو که مقاله اس بیاره!
حکمت اینه:
کار ها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی منجر به مرگ میشود

سلام
من زیاد وارد نیستم و اونجور که برداشت کردمو میگم
سروقت یه تحقیق میکنم به شما اطلاع میدم..

......

ببین ما انسانا مختاریم اما نه در همه ی شرایط مثلا بعضی اتفاق ها حتمیه و بعضیاش غیر حتمی
فک کنم این حکمت به اتفاقای حتمی اشاره داره که تغییر دادانش از عهده انسان خارجه
ینی اصلا در دایره ی سیطره انسان نمیگنجه و اگه بخواد تغییرش بده نمیتونه(فک کنم منظور از مرگ ینی از تسلط انسان خارج بودنه)

سلام

نگفته بعضی کارها...
گفته کارها
یعنی همه چیز

انسان طبق شریعت تشیع کاملا مختاره
از اون طرف علم الهی هم دور از دست انسانه که بخواد چیزی ازش بدونه
در نتیجه معنی نمیده این چیزی که شما گفتید

واقعا حکمت عجیبیه...

اگه انسان کاملا مختاره پس خیلے کارها رو میتونست انجام بده
کسی که میخواد برهمه چیز مسلط باشه و به اختیارش باشه فهم و درکشم باید بالا باشع
حرفتون صحیح نیست!
اختیار انسان راجع به تصمیماتش نامحدوده نه در همه ویا بعضے امور!
اختیار و فهم انسان ها محدوده خوشیبختانه! !!!

اگه میدوستم کار به این جا میکشه نمیپرسیدم...
خانوم محترم
دین جای لجبازی نیست
کل مفاهیم شریعت اسلامی بر پایه اختیار انسان بنا شده
اگر اختیار وجود نداشت کفر چی بود پس؟
جهل چی بود پس؟
حتی جهنم چی بود...

ولش کنید جواب نمیخوام

---

منو معتقد کنید خدا وجود داره.

دوست عزیز...
اگه از علم زیست شناسی و علم فیزیک و چشم و لامسه و حواس پنج گانه و امثال اینا میخوای خدای یکتا و نامحدود رو اثبات کنیم در اشتباهی...

خداوند بی نهایته و ما محدود
خداوند علم زیست شناسی رو آفرید بگیم با زیست شناسی خدا رو اثبات کنیم؟؟
ضمنا
اگه خدا با زیست اثبات شد بدونید خدا ایراد داره

خدایی رو که بشه با فیزیک به سخره گرفت خدا نیست!

خدا دارای جسم نیست و موجود مثل ما نیست که با زیست اثبات شه
همین طور دارای حرکت و سکون نیست که بشه با علم فیزیک اثباتش کرد
 و چه جالب که خدا خودش این ها رو آفریده

اگه کسی بگه خدا تو آسمون هفتمه جایی رو براش فرض کرده
و اگه جایی رو فرض کنه جایی رو ازش خالی گرفته...
اگه اشاره کنیم به آسمون و بگیم خدا نظاره گر ما در آسمون خدا رو کوچک و محدود فرض کرد...
و هرگاه بگیم خدا تنهاست معنی نمیده...

تمام اینا رو گفتم ذهنتون آماده شه برای اصل کلام...

خدا نه موجوده
نه شخصیه
نه جسم

بلکه خدا حقیقتی است در دل انسان ها...
انسان ها به وسعت دلشون خدا رو درک میکنن

دعای حضرت موسی این بود: خدایا سینه ام را بگشای...
یعنی تاب درک حقیقت خودت رو در دلم بیشتر کن...

یعنی چی که پیامبر میگن درباره ذات و چیستی خدا فکر نکنید
بلکه خدا رو از پدیده هاش بشناسید...

مورچه ای که روی دیوار راه میره چه میدونه ارتفاع این دیوار 400 متره یا ده هزار متر...

عقل قاصره از وصف خدا

سبحان الله عما یصفون...

خدا رو از ریختن برگ درختان هم میشه دید!
منتها با چشم دل!

خدا هست فقط چشم بینا میخواد و اندکی تفکر

برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست معرفت کردگار

[L²evi]

شما اصلا منظور بنده رو متوجه نشدید=|
هر موقع متوجه شدید جواب منطقے بدید(=

[ترنج 15]

منو معتقد کنید خدا وجود داره.

فقط چندتا سوال کافیه برا جوابت

ایا مادرت تورو افرید؟
یا مادربزرگت مادرتو افرید؟
یا مادرِمادربزرگت مادربزرگتو افرید؟ و..  
تو یکیو باید داشته باشے که از جنس تو نباشه!چون اگه از جنس تو باشه یعنی انسان باشه هم اختیارش محدوده هم میمیره
چون انسان ها نه میتونن کسی رو بیافرینن و نه اینکه عمر ابدے داشته باشن

پس کسی وجود داره که قدرتمنده (ینے وجودش از خودش نیست و نیستے در اون راه نداره) و اون خداست

انسان ها الکے الکے به وجود نیومدن که عزیزم ..خدایے بوده که خلقشون کنه

خدا وجوده و ما موجودیم یعنے پدیده ایمـ..

میدونی به نظر من ما اصن افریده نشدیم.
حس میکنم ما اون انسانی که میدونیم نیستیم.
من هم یه زمانی اعتقادات محکمی داشتم ولی بهش شک دارم.

---

من معنی حکمت 16 نهج البلاغه رو نمیفهمم...
اگه کسی میدونه بگه
لطفا منطقی جواب بده نره تفسیر علوم حوزوی رو که مقاله اس بیاره!
حکمت اینه:
کار ها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی منجر به مرگ میشود

سلام
من زیاد وارد نیستم و اونجور که برداشت کردمو میگم
سروقت یه تحقیق میکنم به شما اطلاع میدم..

......

ببین ما انسانا مختاریم اما نه در همه ی شرایط مثلا بعضی اتفاق ها حتمیه و بعضیاش غیر حتمی
فک کنم این حکمت به اتفاقای حتمی اشاره داره که تغییر دادانش از عهده انسان خارجه
ینی اصلا در دایره ی سیطره انسان نمیگنجه و اگه بخواد تغییرش بده نمیتونه(فک کنم منظور از مرگ ینی از تسلط انسان خارج بودنه)

سلام

نگفته بعضی کارها...
گفته کارها
یعنی همه چیز

انسان طبق شریعت تشیع کاملا مختاره
از اون طرف علم الهی هم دور از دست انسانه که بخواد چیزی ازش بدونه
در نتیجه معنی نمیده این چیزی که شما گفتید

واقعا حکمت عجیبیه...

اگه انسان کاملا مختاره پس خیلے کارها رو میتونست انجام بده
کسی که میخواد برهمه چیز مسلط باشه و به اختیارش باشه فهم و درکشم باید بالا باشع
حرفتون صحیح نیست!
اختیار انسان راجع به تصمیماتش نامحدوده نه در همه ویا بعضے امور!
اختیار و فهم انسان ها محدوده خوشیبختانه! !!!

اگه میدوستم کار به این جا میکشه نمیپرسیدم...
خانوم محترم
دین جای لجبازی نیست
کل مفاهیم شریعت اسلامی بر پایه اختیار انسان بنا شده
اگر اختیار وجود نداشت کفر چی بود پس؟
جهل چی بود پس؟
حتی جهنم چی بود...

ولش کنید جواب نمیخوام

---

منو معتقد کنید خدا وجود داره.

دوست عزیز...
اگه از علم زیست شناسی و علم فیزیک و چشم و لامسه و حواس پنج گانه و امثال اینا میخوای خدای یکتا و نامحدود رو اثبات کنیم در اشتباهی...

خداوند بی نهایته و ما محدود
خداوند علم زیست شناسی رو آفرید بگیم با زیست شناسی خدا رو اثبات کنیم؟؟
ضمنا
اگه خدا با زیست اثبات شد بدونید خدا ایراد داره

خدایی رو که بشه با فیزیک به سخره گرفت خدا نیست!

خدا دارای جسم نیست و موجود مثل ما نیست که با زیست اثبات شه
همین طور دارای حرکت و سکون نیست که بشه با علم فیزیک اثباتش کرد
 و چه جالب که خدا خودش این ها رو آفریده

اگه کسی بگه خدا تو آسمون هفتمه جایی رو براش فرض کرده
و اگه جایی رو فرض کنه جایی رو ازش خالی گرفته...
اگه اشاره کنیم به آسمون و بگیم خدا نظاره گر ما در آسمون خدا رو کوچک و محدود فرض کرد...
و هرگاه بگیم خدا تنهاست معنی نمیده...

تمام اینا رو گفتم ذهنتون آماده شه برای اصل کلام...

خدا نه موجوده
نه شخصیه
نه جسم

بلکه خدا حقیقتی است در دل انسان ها...
انسان ها به وسعت دلشون خدا رو درک میکنن

دعای حضرت موسی این بود: خدایا سینه ام را بگشای...
یعنی تاب درک حقیقت خودت رو در دلم بیشتر کن...

یعنی چی که پیامبر میگن درباره ذات و چیستی خدا فکر نکنید
بلکه خدا رو از پدیده هاش بشناسید...

مورچه ای که روی دیوار راه میره چه میدونه ارتفاع این دیوار 400 متره یا ده هزار متر...

عقل قاصره از وصف خدا

سبحان الله عما یصفون...

خدا رو از ریختن برگ درختان هم میشه دید!
منتها با چشم دل!

خدا هست فقط چشم بینا میخواد و اندکی تفکر

برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست معرفت کردگار

پس خدا چیه جچوری مارو افریده؟
یا مثلا بهشت و جهنمی جود داره؟
ایا این منطقیه که ما همیشه زندگی میکنیم؟
مگه میشه ما تا ابد زنگی کنیم اصن اخرش کی هست کی همه چی تموم میشه؟
یه زره فکر کنی میبینی
ما اصن تاکی توی اون دنیا باید زندگی کنیم پس ابد کی هست؟
اخر دنیا کی هست؟
گیریم ماهم تموم شدیم بعدش چی میشه؟
یعنی ما همیشه زندگی میکنیم و هیچ وقت هیچی تموم نمیشه؟
یعنی واقعا اینه؟>
من به وجود خدا شک دارم
تابحال هم کسی نتونسته قانعم کنه
حس میکنم یه سری دارن مارو مدریت میکنن نه خدا
یه جواب عاقلانه میخوام
هر کی تونست پیدا کنه واقعا خبره است
اصن تو خودت به وجود خدا اقتقاد داری؟

[Dead Silence]

من به وجود خدا شک دارم
یه جواب عاقلانه میخوام

این  جهان هستی .. با وجود این همه نعمت بازم وجود خدا رو انکار میکنید؟
با همون عقلی که دارید فک کنید ببینید افراد هم سطح خودتون میتونن این همه نعمت بهتوون بدن ؟  عقلتون چی حکم میکنهـ(:
جوابم عاقلانه ست ،  بستگی به فرد داره که با این همه بازم بگه خدا وجود نداره ..
قرآن رو مطالعه کنید  (  :

[سرباز خدا]

منو معتقد کنید خدا وجود داره.

فقط چندتا سوال کافیه برا جوابت

ایا مادرت تورو افرید؟
یا مادربزرگت مادرتو افرید؟
یا مادرِمادربزرگت مادربزرگتو افرید؟ و..  
تو یکیو باید داشته باشے که از جنس تو نباشه!چون اگه از جنس تو باشه یعنی انسان باشه هم اختیارش محدوده هم میمیره
چون انسان ها نه میتونن کسی رو بیافرینن و نه اینکه عمر ابدے داشته باشن

پس کسی وجود داره که قدرتمنده (ینے وجودش از خودش نیست و نیستے در اون راه نداره) و اون خداست

انسان ها الکے الکے به وجود نیومدن که عزیزم ..خدایے بوده که خلقشون کنه

خدا وجوده و ما موجودیم یعنے پدیده ایمـ..

میدونی به نظر من ما اصن افریده نشدیم.
حس میکنم ما اون انسانی که میدونیم نیستیم.
من هم یه زمانی اعتقادات محکمی داشتم ولی بهش شک دارم.

---

سلام
من زیاد وارد نیستم و اونجور که برداشت کردمو میگم
سروقت یه تحقیق میکنم به شما اطلاع میدم..

......

ببین ما انسانا مختاریم اما نه در همه ی شرایط مثلا بعضی اتفاق ها حتمیه و بعضیاش غیر حتمی
فک کنم این حکمت به اتفاقای حتمی اشاره داره که تغییر دادانش از عهده انسان خارجه
ینی اصلا در دایره ی سیطره انسان نمیگنجه و اگه بخواد تغییرش بده نمیتونه(فک کنم منظور از مرگ ینی از تسلط انسان خارج بودنه)

سلام

نگفته بعضی کارها...
گفته کارها
یعنی همه چیز

انسان طبق شریعت تشیع کاملا مختاره
از اون طرف علم الهی هم دور از دست انسانه که بخواد چیزی ازش بدونه
در نتیجه معنی نمیده این چیزی که شما گفتید

واقعا حکمت عجیبیه...

اگه انسان کاملا مختاره پس خیلے کارها رو میتونست انجام بده
کسی که میخواد برهمه چیز مسلط باشه و به اختیارش باشه فهم و درکشم باید بالا باشع
حرفتون صحیح نیست!
اختیار انسان راجع به تصمیماتش نامحدوده نه در همه ویا بعضے امور!
اختیار و فهم انسان ها محدوده خوشیبختانه! !!!

اگه میدوستم کار به این جا میکشه نمیپرسیدم...
خانوم محترم
دین جای لجبازی نیست
کل مفاهیم شریعت اسلامی بر پایه اختیار انسان بنا شده
اگر اختیار وجود نداشت کفر چی بود پس؟
جهل چی بود پس؟
حتی جهنم چی بود...

ولش کنید جواب نمیخوام

---

منو معتقد کنید خدا وجود داره.

دوست عزیز...
اگه از علم زیست شناسی و علم فیزیک و چشم و لامسه و حواس پنج گانه و امثال اینا میخوای خدای یکتا و نامحدود رو اثبات کنیم در اشتباهی...

خداوند بی نهایته و ما محدود
خداوند علم زیست شناسی رو آفرید بگیم با زیست شناسی خدا رو اثبات کنیم؟؟
ضمنا
اگه خدا با زیست اثبات شد بدونید خدا ایراد داره

خدایی رو که بشه با فیزیک به سخره گرفت خدا نیست!

خدا دارای جسم نیست و موجود مثل ما نیست که با زیست اثبات شه
همین طور دارای حرکت و سکون نیست که بشه با علم فیزیک اثباتش کرد
 و چه جالب که خدا خودش این ها رو آفریده

اگه کسی بگه خدا تو آسمون هفتمه جایی رو براش فرض کرده
و اگه جایی رو فرض کنه جایی رو ازش خالی گرفته...
اگه اشاره کنیم به آسمون و بگیم خدا نظاره گر ما در آسمون خدا رو کوچک و محدود فرض کرد...
و هرگاه بگیم خدا تنهاست معنی نمیده...

تمام اینا رو گفتم ذهنتون آماده شه برای اصل کلام...

خدا نه موجوده
نه شخصیه
نه جسم

بلکه خدا حقیقتی است در دل انسان ها...
انسان ها به وسعت دلشون خدا رو درک میکنن

دعای حضرت موسی این بود: خدایا سینه ام را بگشای...
یعنی تاب درک حقیقت خودت رو در دلم بیشتر کن...

یعنی چی که پیامبر میگن درباره ذات و چیستی خدا فکر نکنید
بلکه خدا رو از پدیده هاش بشناسید...

مورچه ای که روی دیوار راه میره چه میدونه ارتفاع این دیوار 400 متره یا ده هزار متر...

عقل قاصره از وصف خدا

سبحان الله عما یصفون...

خدا رو از ریختن برگ درختان هم میشه دید!
منتها با چشم دل!

خدا هست فقط چشم بینا میخواد و اندکی تفکر

برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست معرفت کردگار

پس خدا چیه جچوری مارو افریده؟
یا مثلا بهشت و جهنمی جود داره؟
ایا این منطقیه که ما همیشه زندگی میکنیم؟
مگه میشه ما تا ابد زنگی کنیم اصن اخرش کی هست کی همه چی تموم میشه؟
یه زره فکر کنی میبینی
ما اصن تاکی توی اون دنیا باید زندگی کنیم پس ابد کی هست؟
اخر دنیا کی هست؟
گیریم ماهم تموم شدیم بعدش چی میشه؟
یعنی ما همیشه زندگی میکنیم و هیچ وقت هیچی تموم نمیشه؟
یعنی واقعا اینه؟>
من به وجود خدا شک دارم
تابحال هم کسی نتونسته قانعم کنه
حس میکنم یه سری دارن مارو مدریت میکنن نه خدا
یه جواب عاقلانه میخوام
هر کی تونست پیدا کنه واقعا خبره است
اصن تو خودت به وجود خدا اقتقاد داری؟

کاری ندارم قانع شدید یا نه...
چون انسان همیشه مقابل حقیقتی که براش مسئولیت میاره شونه خالی میکنه!

شماره ها جواب سوالاتون به ترتیبن

1)خدا ما رو از گل زمین ساخت
بعد از روح خودش در ما دمید و ما زنده شدیم و به سبب روح خداوند که در ماست
مسجود فرشتگان شدیم

خدا به ما گفت کل دنیا رو برای تو آفریدم و تو رو برای خودم
2)بله
بهشت و جهنم وجود داره

فرض کن صدام حسین رو...
چقدر جنایت کرد؟
چقدر ایرانی کشت
چقدر کرد کشت
چقد عرب کشت
چقدر شیعه کشت

آخرش با یه بار مرگ مرد...
به نظرت براش کافی بود؟؟

جواب مسلمه
اون دنیا در حالی که مرگی وجود نداره مجازات خواهد شد
درد و رنج رو اون جا تحمل خواهد کرد

یه مثال دیگه
شهدا همشون میمیرن...
کاملا مشخصه که هیچ پاداشی این دنیا نمیگیرن
تازه ورد هم کشیدن...
در نتیجه اون دنیا وارد میشن و پاداش میگیرن...

3)شما گفتید منطقیه ما تا همیشه وجود داشته باشیم...
خودتون جواب خودتونو دادید

ما در دنیایی زندگی میکنیم که همه چیز دستخوش تغییر میشه
انسان ها پیر
ماشین ها مستهلک
خود کره زمین تغییر شکل میده
مواد غذایی هم فاسد میشن...

ما در این دنیا هیچ چیز ابدی و زوال نا پذیری نداریم
هیچ چیز

حتی عقل انسان هم زوال میپذیره و اشتباه میکنه
ولی ذات خدا این جوری نیست

شما با عقل محدود و قاصر میخوای خدای نا محدود و ابدی رو ببینی
این غیر ممکنه...
ما نمیدونم ابدیت چیه
تا حالا مصداقشو ندیدیم

حتی معنی ابدیت رو نمیدونیم
دلیلش ناقص بودن ماست
نه کامل بودن

اگه واقعا ذهنت رو مشغول کرده خطبه 1 نهج البلاغه رو بخون


ما تموم نمیشیم هیچ وقت

اصلا زمانی وجود نداره اون دنیا که سوال تا کی جوابی داشته باشه
هر چیزی که رو که عقل ما محدودت که الان محدود هست رو تمنا کنی پیش خودت میبینی...


ما مدیریت نمیشیم
ما دارای اختیار هستیم در این دنیا
برای همینه که کفر وجود داره
بدی وجود داره
قطب منفی و مثبت وجود داره


بله من اعتقاد به وجود خدایی دارم که فنا پذیر نیست