22-09-2015، 21:37
می گویند فروید یکی از سه شخصی بود که با سیلی بشر را از خواب چند هزار ساله اش بیدار کردند. اولین ضربه را کوپرنیک نواخت او ثابت کرد که زمین مرکز کائنات نیست بلکه سیاره ی کوچکی است که گرد خورشید می گردد. پس از آن نوبت به چارلز داروین رسید تا به اشرف مخلوقات نشان دهد که چندان اختلافی با سایر جانوران ندارد و سر انجام آخرین سیلی را فروید به گوش انسان زد: عقل پادشاه پادشاه انسان نیست؛ رفتار و گفتار بشر سرچشمه ی مهم تری دارد و آن «ناخودآگاه» است.
زیگموند فروید، در سال 1856، در استان موراویا واقع درامپراتوری اتریش-هنگری به دنیا آمد. این سرزمین هم اکنون بخشی از جمهوری چک است. زیگموند چهار ساله بود که خانواده اش به وین مهاجرت کردند. او بسیار شاگرد با استعدادی بود در طی دوران تحصیل معمولاً شاگرد اول می شد. در طول دوره دبیرستان فروید موفق شد بر چند زبان اروپایی: انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی تسلط پیدا کند.
در سال 1873، تحصیلات دانشگاهی خود را با انتخاب رشته پزشکی در دانشگاه وین شروع کرد و پس از هشت سال فارغ التحصیل شد. در سال 1885، با استفاده از بورس تحصیلی برای یک سال به پاریس رفت و دستیار ژان شارکو شد. شارکو در آن دوران به سبب درمان از طریق هیپنوتیزم و تحقیق درباره ی هیستری شهرت داشت. فروید پس از بازگشت به عنوان متخصص اعصاب مطب باز کرد.
پس از به قدرت رسیدن هیتلر، فروید به شدت مورد آزار نازی ها قرار گرفت. در سال 1932 اعضای حزب نازی چندین مرتبه کتاب های فروید را آتش زدند. در سال 1938 پس از اشغال اتریش توسط نیروهای نازی، به انگلیس مهاجرت کرد. فروید از سال 1923 به سرطان گلو و چانه مبتلا شده بود و با این که 33 مرتبه جراحی شده بود عاقبت سرطان بر او فائق شد. او در سال 1939 یک سال پس از مهاجرت به انگلیس درگذشت.
فروید اولین کسی نیست که پی برد روان انسان دارای لایه های ناخودآگاه است بلکه او اولین نفری است که این رشته اطلاعات پراکنده را تبدیل به یک نظریه کرد. بنا بر نظر فروید، رویا شاهراهی است برای دستیابی به ناخودآگاه.
فروید با تفسیر رویا تلاش کرد پی به علت روان رنجوری ببرد. نتیجه ی این پژوهش ها کتاب «تفسیر رویا» شد که از آن به عنوان یکی از دوران سازترین کتاب های قرن بیستم نام می برند.
زندگی پژوهشی فروید سه مرحله داشت. در مرحله ی اول تحقیقات او بیشر جنبه ی بالینی دارد. نتیجه آن آثاری است مانند «تفسیر رویا»در دوره ی دوم بیشتر به مباحث فرهنگی می پردازد که نتیجه ی آن آثاری مانند توتم و تابو است. در سومین دوره تأملات او فلسفی و فرا روانشاختی هستند که از آنها می توان به تمدن و ملالت های آن اشاره کرد.
فروید درباره امکان دستیابی انسان به خوشبختی تردید داشت. او بین غریزه های بشری و نیروی بازدارنده ی جامعه تعارضی جاودانه می دید. اگرچه فروید خوشبختی را هدفی غیر واقع بینانه می دید اما روان کاوی را وسیله ای برای کاهش اضطراب و روان رنجوری بشر می دید.
نظریه فروید منتقدان بسیاری پیدا کرد. از جمله ی آنها یکی از بزرگترین شاگردان او کارل یونگ است که خودش پایه گذار مکتب روان شناسی تحلیلی شد. مکتب های روان شناسی اگزیستانسیالیست و روان شناسان اومانیست از بزرگترین منتقدان روان کاوی هستند.
گزیده ی آثار فروید به فارسی
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
زیگموند فروید، در سال 1856، در استان موراویا واقع درامپراتوری اتریش-هنگری به دنیا آمد. این سرزمین هم اکنون بخشی از جمهوری چک است. زیگموند چهار ساله بود که خانواده اش به وین مهاجرت کردند. او بسیار شاگرد با استعدادی بود در طی دوران تحصیل معمولاً شاگرد اول می شد. در طول دوره دبیرستان فروید موفق شد بر چند زبان اروپایی: انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی تسلط پیدا کند.
در سال 1873، تحصیلات دانشگاهی خود را با انتخاب رشته پزشکی در دانشگاه وین شروع کرد و پس از هشت سال فارغ التحصیل شد. در سال 1885، با استفاده از بورس تحصیلی برای یک سال به پاریس رفت و دستیار ژان شارکو شد. شارکو در آن دوران به سبب درمان از طریق هیپنوتیزم و تحقیق درباره ی هیستری شهرت داشت. فروید پس از بازگشت به عنوان متخصص اعصاب مطب باز کرد.
پس از به قدرت رسیدن هیتلر، فروید به شدت مورد آزار نازی ها قرار گرفت. در سال 1932 اعضای حزب نازی چندین مرتبه کتاب های فروید را آتش زدند. در سال 1938 پس از اشغال اتریش توسط نیروهای نازی، به انگلیس مهاجرت کرد. فروید از سال 1923 به سرطان گلو و چانه مبتلا شده بود و با این که 33 مرتبه جراحی شده بود عاقبت سرطان بر او فائق شد. او در سال 1939 یک سال پس از مهاجرت به انگلیس درگذشت.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فروید اولین کسی نیست که پی برد روان انسان دارای لایه های ناخودآگاه است بلکه او اولین نفری است که این رشته اطلاعات پراکنده را تبدیل به یک نظریه کرد. بنا بر نظر فروید، رویا شاهراهی است برای دستیابی به ناخودآگاه.
فروید با تفسیر رویا تلاش کرد پی به علت روان رنجوری ببرد. نتیجه ی این پژوهش ها کتاب «تفسیر رویا» شد که از آن به عنوان یکی از دوران سازترین کتاب های قرن بیستم نام می برند.
زندگی پژوهشی فروید سه مرحله داشت. در مرحله ی اول تحقیقات او بیشر جنبه ی بالینی دارد. نتیجه آن آثاری است مانند «تفسیر رویا»در دوره ی دوم بیشتر به مباحث فرهنگی می پردازد که نتیجه ی آن آثاری مانند توتم و تابو است. در سومین دوره تأملات او فلسفی و فرا روانشاختی هستند که از آنها می توان به تمدن و ملالت های آن اشاره کرد.
فروید درباره امکان دستیابی انسان به خوشبختی تردید داشت. او بین غریزه های بشری و نیروی بازدارنده ی جامعه تعارضی جاودانه می دید. اگرچه فروید خوشبختی را هدفی غیر واقع بینانه می دید اما روان کاوی را وسیله ای برای کاهش اضطراب و روان رنجوری بشر می دید.
نظریه فروید منتقدان بسیاری پیدا کرد. از جمله ی آنها یکی از بزرگترین شاگردان او کارل یونگ است که خودش پایه گذار مکتب روان شناسی تحلیلی شد. مکتب های روان شناسی اگزیستانسیالیست و روان شناسان اومانیست از بزرگترین منتقدان روان کاوی هستند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
گزیده ی آثار فروید به فارسی
- تفسیر خواب، شیوا رویگریان، نشر مرکز، 1381
- اصول روانکاوی بالینی، سعید شجاع شفتی، انتشارات ققنوس، 1377
- فصل نامه ارغنون، شماره 21 (مجموعه مقالاتی از فروید)، بهار 1382
- تمدن و ملالت های آن، محمد مبشری، نشر ماهی، 1383
- خودآموز فروید، رود اسنودن، ترجمه ی نورالدین رحمانیان، نشر آشیان، 1388
- زیگموند فروید، پتریک جی. ماهونی، ترجمه ی خشایار دیهیمی، نشر ماهی، 1389
- افول امپراتوری فرویدی، هانس جی. آیسنک، ترجمه دکتر یوسف کریمی، انشارات سمت،