15-09-2015، 9:21
یارب دل پاك و جان آگاهم ده
آه شب و گریه سحرگاهم ده
آه شب و گریه سحرگاهم ده
|
مشاعره (نسخه دوم) |
||||||||||||||
15-09-2015، 9:21
یارب دل پاك و جان آگاهم ده
آه شب و گریه سحرگاهم ده
15-09-2015، 11:51
هر نا کس و کس مي کند آزار دل من
با آنکه به گيتي سر آزار کسم نيست
15-09-2015، 13:58
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
15-09-2015، 14:05
دعا کن به شب چون گدایان بسوز
اگر میکنی پادشاهی به روز
15-09-2015، 14:21
زلف او دام است و خالش دانه ی آن دام و من
بر امید دانه ای افتاده ام در دام دوست
15-09-2015، 14:25
تو ای تنها تر از تنها به دنبال تو می گردم
توای پیدا و ناپیدا به دنبال تو می گردم
ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون
او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم
15-09-2015، 14:29
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
15-09-2015، 14:32
من آن مجنون صحرا گرد تنها در بیابانم
که حتی در بیابانها به دنبال تو می گردم
15-09-2015، 14:32
مرا در این پریشانی کسی جز من نمی فهمد
شکستنهای روحم را به غیر از من نمی فهمد | ||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|