نـقد دآستـان آکادمـی ومپـایرز(شروع فصل دوم )

[ḲℑℳℐÅ]

251 شوهررررررررر؟ یا خداااااااااا
+
داستانت خیلی قشنگ بود....امیدوارم بقیشم قشنگ باشه (:

[Apathetic]

اهورا چن تا سوال دارم ؛
 مگه نفس عشق سابق صابر بوده ؟ o_O
ملیکا مگه چن سالشه که 251 تا شوهر داشته ؟ o_O
استاد امیر کیه ؟ همون smooook هست ؟ o_O
اخرین سوالمم اینه که من چرا خود به خود تو تاپیکت مشترک شدم ؟ هم تو این ، هم توی تاپیک اصلی ! با یه کامنت گذاشتن مشترک شدم .. چه طوریه ؟
راستی خیلی هر قسمت کوتاهه و زود تموم میشه .. شاید خودت متوجه نمیشی چون تو داری مینویسیش ؛ ولی برای ما خواننده ها یکم کوتاه به نظر میاد .. !
داره جالب میشه .. زودتر بنویس :|
جواب سوالامام بده ..

[Δ.н.ο.υ.я.Δ]

اهورا چن تا سوال دارم ؛
 مگه نفس عشق سابق صابر بوده ؟ o_O
ملیکا مگه چن سالشه که 251 تا شوهر داشته ؟ o_O
استاد امیر کیه ؟ همون smooook هست ؟ o_O
اخرین سوالمم اینه که من چرا خود به خود تو تاپیکت مشترک شدم ؟ هم تو این ، هم توی تاپیک اصلی ! با یه کامنت گذاشتن مشترک شدم .. چه طوریه ؟
راستی خیلی هر قسمت کوتاهه و زود تموم میشه .. شاید خودت متوجه نمیشی چون تو داری مینویسیش ؛ ولی برای ما خواننده ها یکم کوتاه به نظر میاد .. !
داره جالب میشه .. زودتر بنویس :|
جواب سوالامام بده ..

در جواب سوالت 1 باس بگم ادمه داستان میفهمیم که صابر و نفس قبل از اینکه استاد بشن همو میخواستن:v
در جواب سوال دوم .. ملیکا پونصد و خورده ای سالشه !
استاد امیر همون اسموکه ..
والا نمیدونم چرا خود ب خود مشترک شدی جالبه :|
قسمتا کوتاهن چون ی سریا حوصلشون نمیکشه بخونن .. سعی میکنم بلندتر بنویسم !

[( lιεβ )]

پس من یه جورایی شخصیت بد داستان میشم دیگه نه ؟ ._.

ملی چیشد آخر ؟ :|

[Apathetic]

پس من یه جورایی شخصیت بد داستان میشم دیگه نه ؟ ._.

ملی چیشد آخر ؟ :|

مراقب باش زیاد جلوی نفس افتابی نشی ! ازت کینه به دل داره   
صابرشُ دزدیدی غزل .. دختر بد :|

[Berserk]

نه ب بی شوهری الان نه ب 251 شوهر من :>>> 

پشتون درآد  

[Δ.н.ο.υ.я.Δ]

پس من یه جورایی شخصیت بد داستان میشم دیگه نه ؟ ._.

ملی چیشد آخر ؟ :|

این داستان چندتا معما داره ک تو ادامه قسمتا حل میشن ..
جریان ملی هم یه معماست !

[ϟ Gσтнıc ναмρıяє Gıяʟ ϟ]

بـه نظـر من بجـای قرص آفتـاب از همـون انگشتـر استفـاده میکـردی بهتر میـشد


ولـی خوب ایـده جدیدیـه ایـنم جالبـه...

[Δ.н.ο.υ.я.Δ]

بـه نظـر من بجـای قرص آفتـاب از همـون انگشتـر استفـاده میکـردی بهتر میـشد


ولـی خوب ایـده جدیدیـه ایـنم جالبـه...

اسکی رفتن رو دوست ندارم ..
اگه از انگشتر استفاده میکردم میگفتن داری از ومپایر دایرز اسکی میری ..

[ḲℑℳℐÅ]

ب نظره من قرص آفتاب یه ایده ی جدید و باحاله....
اهورا راستی غزل اولین و تنها زن صابره؟؟؟