04-09-2012، 15:02
برای کی؟
برای چی؟
اصلا چرا اخرین حرفمو بزنم؟
من هنوز جوانم:cr
چچرا
؟ying:
برای چی؟
اصلا چرا اخرین حرفمو بزنم؟
من هنوز جوانم:cr
چچرا
؟ying:
|
ܓܨبُـ ـغض قلََََـ ــ ـم ܓܨ |
||||||||||||||||||||
04-09-2012، 15:02
برای کی؟
برای چی؟ اصلا چرا اخرین حرفمو بزنم؟ من هنوز جوانم:cr چچرا ؟ying:
11-09-2012، 14:18
از آدمها دلگیر نشو
نیش زدن طبیعت شونه سال هاست که به هوای بارونی می گن: خــــــراب... !!!!
11-09-2012، 14:24
(30-06-2012، 15:53)armina نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.آخرین حرف من اینه که چرا از روی امضای من تقلب کردی؟؟؟!!
11-09-2012، 14:40
اول زبونتو گاز بگیر 2- اسم عشقمو به مامانم میگم
لبخـــندمـــ را بریـ ــ ــدم قــاب گــرفتمــــ بــ ــه صـورتـم آویختــم ! حــالا بـا خیــال راحــت هــر وقتـــ دلـــــمـــ گـــرفتـــ ” بغـــض ” مـیکنمــــ … نقل قول: آخرین حرف من اینه که چرا از روی امضای من تقلب کردی؟؟؟!!بیشین بینیم باوووو بعداز یک سال که این موضوع روگذاشتم تازه یاروجوگیرشده
12-09-2012، 12:03
(11-09-2012، 18:11)armina نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.راست می گی.من اشتباه کردم.حق با تو بود معذررررررررررت
12-09-2012، 13:09
حـــــرفی نیستــ
فـــقط میــنـــویســــمـ "رفـــــــت" حســـــی کـه تـــو را دوســــت مــیـ داشـــــت . . .
13-09-2012، 15:33
هنــــدســـه ﮮ زنــــــدگے ام را تغییــــــــر مے دهـی
پـــــا برهنـــــه به جهــــان کــــوچــــکم وارد میشــــــــوﮮ در را میبنـــــــدﮮ و من اعتـــــراض نمے کنــــــم...
14-09-2012، 15:09
هـنـوز هـم گـاهیــ
بی آنکـه بـخـواهَمْ... دلـتـَنـگـت میـ شَـوَم... دلـتـنـگِ بـودنَـتْ........ حـَتـی هـَمـان بــودنِ کمْ رنـگـت... خـیـلیــ وقْـت بـود کـه دلـَم میـ خـواست بـگویـم دوسـتـَتْ دارَم........ تــــو که غَـریـبـه نیــستـیــ دیــگر نـمیـ توانم خودم را به آن راهی که نمیـ دانـم کـجـاسـت بــــزنـــم... دلــم هـمـان راهیــ را میـ خـواهـد که تــــــــو در امــتـدادش ایـستــاده بـــاشی. هــمـانْ تـمـامِ راه هـایی کـه میـ گـویـنـد به عــِـــــشـــــــقْ خــتـــم میـ شــود. . .
14-09-2012، 15:44
دا نوشته از ارکیده
هیچ رفتنی در کار نیست فقط فاصله ها زیاد شدن که دستانم دیگر دستانت را نمیابد و هرگز بویی از محبت بر مشامم نمیرسد انقدر فاصله گرفتی که دیگر نه صدایت را میشنوم نه رخسارت را من هم برچسب بر لبانم زدم و خاموش در کنار تک درخت آرزوها منتظرت میمانم.......
| ||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|