محسن فروزان در هفته سوم لیگ برتر پانزدهم خبرساز شد. او که در جریان بازی سیاهجامگان و نفت با مهار و دفع چند موقعیت شاگردان منصوریان دروازهبان هفته لقب گرفت، قبل و بعد از این بازی و بین دو نیمه رفتار صمیمانهای با بیرانوند داشت و همین رفتار همه را یاد ماجرای او و سیدمهدی رحمتی انداخت.
به گزارش وب سایت نود و به نقل از خبرورزشی، فروزان كه قبل از بازي سياهجامگان با استقلال حاضر نشد با رحمتي دست بدهد، اين هفته قبل از بازي سراغ بيرانوند رفت و به او خوشامد گفت. بين دو نيمه بابت گل بدي كه خورد، به او دلداري داد و آخر بازي هم با دروازهبان نفت تماس گرفت و براي بيرانوند در ليگ قهرمانان آسيا آرزوي موفقيت كرد. تمام اين اتفاقات بهانهاي شد براي تماس با محسن فروزان...
خيلي زود متحول شدي؟
تحول؟ از چه بابت؟
نه به آن حركت هفته اول كه رحمتي دست دراز كرد و با او دست ندادي و نه به اين هفته كه حسابي قربانصدقه بيرانوند رفتي؟
عليرضا (بيرانوند) رفيق صميميام است. در اردوهاي تيم ملي با هم بوديم... قبل از بازي با نفت چون ميزبان بوديم، سمت عليرضا رفتم و گفتم به مشهد خوش آمدي، بين دو نيمه هم كه گل بد خورده بود، به عنوان رفيق سمت او رفتم و گفتم عليرضا فداي سرت، هر دروازهباني ممكن است گل بد بخورد، فراموش كن و در نيمه دوم ثابت كن هنوز بهتريني... بازي هم كه تمام شد، با عليرضا تماس گرفتم و گفتم اگر در مشهد ميماني، در خدمتم و برايش در ليگ قهرمانان آسيا آرزوي موفقيت كردم. به عليرضا گفتم شرط ميبندم مقابل الاهلي امارات ستاره نفت ميشوي.
كار خوبي كردي اما مقابل استقلال هم ميزبان بوديد و ميتوانستي همين رفتار را با رحمتي داشته باشي.
ببخشيد، من هنرپيشه نيستم، فقط دروازهبانم!
ما هم نگفتيم فيلم بازي كني.
چرا ديگر، اگر با رحمتي هم مثل بيرانوند برخورد ميكردم، فيلم بود چون وقتي با كسي مشكل دارم، نميتوانم با او در ظاهر خوب باشم.
با رحمتي چه مشكلي داري؟
ايشان با من مشكل دارد. روزي كه به استقلال برگشت، از باشگاه تماس گرفتند و گفتند تو سر تمرين نيا تا تنش درست نشود.
بيانصاف نباش، همين رحمتي وقتي با استقلال قرارداد بست، مصاحبه كرد و گفت شرط گذاشتهام هم طالبلو بماند و هم فروزان.
پس چرا وقتي باشگاه با من تماس گرفت و گفت رحمتي آمده، تو نيا، ايشان پيگيري نكرد؟ من اگر شرطي بگذارم، حتماً پيگير شرط خودم ميشوم.
انگار از رحمتي كينه به دل گرفتهاي؟
اصلاً، من كينهاي نيستم. فقط تكليفم را با خودم روشن كردم. من وقتي به استقلال آمدم، با اين تيم قرارداد سه ساله بستم اما ميدانستم شايد فصل بعد در استقلال نباشم. روزي كه آمدم، نگفتم فلاني نبايد باشد. روزي هم كه طالبلو در نيمفصل به خانه خودش برگشت، نگفتم چرا برگشت... آن دروازه ارث پدري هيچكس نيست و تا ابد به هيچكس وفادار نميماند. دروازه هم مثل ميز مديريت، بيوفاست! اگر دروازه وفا داشت، به قبليها وفا ميكرد و به ما نميرسيد. من اينها را ميدانم اما با خودم قرار گذاشتم روراست باشم.
الان اين چه ربطي به رابطه تو و رحمتي داشت؟
شما دنبال ربطش نباشيد... براي رحمتي آرزوي موفقيت ميكنم و اميدوارم در استقلال مثل الماس بدرخشد. ايشان كار خودش را ميكند، من هم كار خودم را اما من اگر با كسي مشكل داشته باشم، فيلم بازي نميكنم.
اما همان دست ندادن باعث شد خيليها از تو انتقاد كنند.
براي تمام كساني كه از من انتقاد كردند، احترام قائل هستم اما آنها فقط ظاهر قضيه را ديدند. يعني اگر من ظاهرسازي كنم، خوب است؟ اگر فيلم بازي كنم، آدم خوبي هستم؟ من ظاهر و باطنم يكي است. منتقدان به من حق بدهند وقتي از دست كسي دلخورم، تظاهر به رفاقت نكنم.
راستي انگار بيرانوند هم قبل از بازي همين دست ندادن تو و رحمتي را سوژه كرده بود؟
(خنده) عليرضا به شوخي به من گفت اگر خودت سمت من نميآمدي و دست نميدادي، ميترسيدم دست دراز كنم. الان نصف دروازهبانهاي ليگ از دست دادن با تو ميترسند.
فداش شم
به گزارش وب سایت نود و به نقل از خبرورزشی، فروزان كه قبل از بازي سياهجامگان با استقلال حاضر نشد با رحمتي دست بدهد، اين هفته قبل از بازي سراغ بيرانوند رفت و به او خوشامد گفت. بين دو نيمه بابت گل بدي كه خورد، به او دلداري داد و آخر بازي هم با دروازهبان نفت تماس گرفت و براي بيرانوند در ليگ قهرمانان آسيا آرزوي موفقيت كرد. تمام اين اتفاقات بهانهاي شد براي تماس با محسن فروزان...
خيلي زود متحول شدي؟
تحول؟ از چه بابت؟
نه به آن حركت هفته اول كه رحمتي دست دراز كرد و با او دست ندادي و نه به اين هفته كه حسابي قربانصدقه بيرانوند رفتي؟
عليرضا (بيرانوند) رفيق صميميام است. در اردوهاي تيم ملي با هم بوديم... قبل از بازي با نفت چون ميزبان بوديم، سمت عليرضا رفتم و گفتم به مشهد خوش آمدي، بين دو نيمه هم كه گل بد خورده بود، به عنوان رفيق سمت او رفتم و گفتم عليرضا فداي سرت، هر دروازهباني ممكن است گل بد بخورد، فراموش كن و در نيمه دوم ثابت كن هنوز بهتريني... بازي هم كه تمام شد، با عليرضا تماس گرفتم و گفتم اگر در مشهد ميماني، در خدمتم و برايش در ليگ قهرمانان آسيا آرزوي موفقيت كردم. به عليرضا گفتم شرط ميبندم مقابل الاهلي امارات ستاره نفت ميشوي.
كار خوبي كردي اما مقابل استقلال هم ميزبان بوديد و ميتوانستي همين رفتار را با رحمتي داشته باشي.
ببخشيد، من هنرپيشه نيستم، فقط دروازهبانم!
ما هم نگفتيم فيلم بازي كني.
چرا ديگر، اگر با رحمتي هم مثل بيرانوند برخورد ميكردم، فيلم بود چون وقتي با كسي مشكل دارم، نميتوانم با او در ظاهر خوب باشم.
با رحمتي چه مشكلي داري؟
ايشان با من مشكل دارد. روزي كه به استقلال برگشت، از باشگاه تماس گرفتند و گفتند تو سر تمرين نيا تا تنش درست نشود.
بيانصاف نباش، همين رحمتي وقتي با استقلال قرارداد بست، مصاحبه كرد و گفت شرط گذاشتهام هم طالبلو بماند و هم فروزان.
پس چرا وقتي باشگاه با من تماس گرفت و گفت رحمتي آمده، تو نيا، ايشان پيگيري نكرد؟ من اگر شرطي بگذارم، حتماً پيگير شرط خودم ميشوم.
انگار از رحمتي كينه به دل گرفتهاي؟
اصلاً، من كينهاي نيستم. فقط تكليفم را با خودم روشن كردم. من وقتي به استقلال آمدم، با اين تيم قرارداد سه ساله بستم اما ميدانستم شايد فصل بعد در استقلال نباشم. روزي كه آمدم، نگفتم فلاني نبايد باشد. روزي هم كه طالبلو در نيمفصل به خانه خودش برگشت، نگفتم چرا برگشت... آن دروازه ارث پدري هيچكس نيست و تا ابد به هيچكس وفادار نميماند. دروازه هم مثل ميز مديريت، بيوفاست! اگر دروازه وفا داشت، به قبليها وفا ميكرد و به ما نميرسيد. من اينها را ميدانم اما با خودم قرار گذاشتم روراست باشم.
الان اين چه ربطي به رابطه تو و رحمتي داشت؟
شما دنبال ربطش نباشيد... براي رحمتي آرزوي موفقيت ميكنم و اميدوارم در استقلال مثل الماس بدرخشد. ايشان كار خودش را ميكند، من هم كار خودم را اما من اگر با كسي مشكل داشته باشم، فيلم بازي نميكنم.
اما همان دست ندادن باعث شد خيليها از تو انتقاد كنند.
براي تمام كساني كه از من انتقاد كردند، احترام قائل هستم اما آنها فقط ظاهر قضيه را ديدند. يعني اگر من ظاهرسازي كنم، خوب است؟ اگر فيلم بازي كنم، آدم خوبي هستم؟ من ظاهر و باطنم يكي است. منتقدان به من حق بدهند وقتي از دست كسي دلخورم، تظاهر به رفاقت نكنم.
راستي انگار بيرانوند هم قبل از بازي همين دست ندادن تو و رحمتي را سوژه كرده بود؟
(خنده) عليرضا به شوخي به من گفت اگر خودت سمت من نميآمدي و دست نميدادي، ميترسيدم دست دراز كنم. الان نصف دروازهبانهاي ليگ از دست دادن با تو ميترسند.
فداش شم