17-08-2015، 20:23
يكار كن اون وي رو من بكشم |:
|
نـقد دآستـان آکادمـی ومپـایرز(شروع فصل دوم ) |
||||||||||||||||||||||||||||||||
17-08-2015، 20:23
يكار كن اون وي رو من بكشم |:
17-08-2015، 20:43
این تو بحث و گفتگو باشه؟ مطمینی؟
تخیلی دوست ندارم. فقط کمی تخیل رو می پسندم. زیاد بشه خوشم نمیاد. ینی سورئالیسم رو ترجیه میدم به داستان های این جوری. با وجود این به علاقت احترام می ذارم و داستانتو می خونم چون بامزه هست.
17-08-2015، 20:47
(17-08-2015، 20:43)F A R I D نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. فرید این داستان ی جوریه وسطاش از خود بچه ها کمک میگیرم تو گ.ا باشه بهتره .. باس خوشت بیاد من نمیدونم جزو شخصیتای اصلی هستی :|
17-08-2015، 21:03
خسته نباشین
فضاسازی تون خوب بود داستان جالبی بود با اینکه خیلی تخیلی بود ولی قلم خوبی دارید و آدمو جذب می کنه پ.ن:فکر کن بایه عالمه خون آشام تو یه انجمن بودم :|
17-08-2015، 23:56
(17-08-2015، 19:59)omidcr7 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. مگه همه ی کسایی که میمیرن باید دامبلدور باشن ؟ :| راستی یکی این صابر رو تگ کنه .. حتما باید همیشه خودم همه ی کارا رو انجام بدم دیگه اره ؟ @SABER درضمن اهورا این چن تا ویژگی رو در من رعایت کن قربونت برم : من خون اشام خیلی احساسی ای هستم .. موهام شوکولاتیه .. چشمام نارنجیه ( من در واقعیت چشمام عسلیه ولی وختی بچه بودم چشمام تقریبا نارنجی بود ^_^ ) پوستم سفیده .. صدام نازکه .. اگه از چیزی ناراحت بشم فقط سکوت میکنم .. مهارت های نظامی هم بلدم .. خیلی خون اشام بد ذاتی نیستم .. سنم رو هم گفتی میخوای در حد دانشجو بزاری ؛ پس هفده سال بزار . البته فک نکنم خیلی مهم باشه ! خلاصه اره دیگه ^_^
18-08-2015، 0:33
آقا ی خورده نوشته آ رو بزرگ تر کن کور شدم =| !
با تچکر .__. داستان خیلی خوبه
18-08-2015، 3:54
ای جوووووووووووووووووون
دارم میام تو آکادمی با ی کاراکتر خفففففن
18-08-2015، 9:58
داستانت برای فردی خیال پردازی مث من عالیه وهیچ مشکل خاصی نداره ادامه بده داش ما پشتتیم(هههه)
+ فقط اگه احیانا آوردیمون تو داستان یه نقش خوب بدی ها + خواستی قسمت دوم رو بنویسی تایپیک میزنی یا پشت بندش همینجا مینویسی؟ + فدات قربانت داستان بنویسی داستانتو تخیلی کنی بوس بوس
18-08-2015، 11:56
خوب بود .. ولی یه جورایی بیشتر شبیه کارتونِ ..
مثل هتل ترنسیلوانیا .. :| ولی خب قسمت دوم بهتر از اول بود .. فکر کنم بازم بهتر شه.. ادامه بده آفرین.. ((:
18-08-2015، 11:57
جووون به شخصیت خشن خودم ! :v
نگارشت خیلی خوبه اهورا .. فقط گفتم بند بند بنویس ک ننوشتی :| عالی بود
| ||||||||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|