گـُـفـتـُـــگـوےِ آزاد 【258】

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

علی پسری در مزرعه !! .__.

اینُ من گُفتهـ بودمـ غزل خانومـ ._.
غزل دُختری دَر مَزرعه!

[( lιεβ )]

دارمـ فکر میکردمـ داستان فردا رو چطوری بنویسَم؟ ._.

ببین اون آواتارو من بهت دادم پسر خوب ! ^__^

با بچه های مدرسه پیش به سوی دربند !! :|

[sober]

دارمـ فکر میکردمـ داستان فردا رو چطوری بنویسَم؟ ._.

جمله تون از لحاظ قواعدی اشکال داره
داشتم....

[~ُُBön َBáŠŦ~]

دارمـ فکر میکردمـ داستان فردا رو چطوری بنویسَم؟ ._.

بیـا Pv -_____- 

[( lιεβ )]

ایمان ؟ امضات چی بوده ؟    

یه مرده بود که همه جاش خالکوبی بود بعد از پشت اون دختر خوشگله رو گرفته بود و دست تو دهنش کرده بود :| 

عکس مورد نداشت :| متن یکم مورد داشت .. دو از کلمه ی کـ& استفاده شده بود :| یه تهدید بود :| 

پس اونوخ انتطار داری بزارن امضات بمونه ؟ :||

[Cigarettes.at.daybreak]

ايمــآن؟ تكست پيدآ كردي؟ .-.

یـکم :| ولی ردیف میکنم (: تو چه کردی ؟ :\ 

آوآ حذف شُد ._. ME & U 

هــان ._.

من ك هيچيـ .-.

چيزي ب مخمـ نميرسهـ :‌|

آوآ؟؟ تُ ك گُفتهـ بود مليكـ ..!

خب اگهـ يكممـ نوشتي برآمـ پ.خ كن .-.

[Δ.н.ο.υ.я.Δ]

ایمان ؟ امضات چی بوده ؟    

یه مرده بود که همه جاش خالکوبی بود بعد از پشت اون دختر خوشگله رو گرفته بود و دست تو دهنش کرده بود :| 

عکس مورد نداشت :| متن یکم مورد داشت .. دو از کلمه ی کـ& استفاده شده بود :| یه تهدید بود :| 

ب من بود اینم مورد نداشت ولی خب محدودیت داریم دیگه ..

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

دارمـ فکر میکردمـ داستان فردا رو چطوری بنویسَم؟ ._.

ببین اون آواتارو من بهت دادم پسر خوب ! ^__^

با بچه های مدرسه پیش به سوی دربند !! :|

نه غزل (:
اینُ داشتمـ ولی گُزاشتم گفتن خلاف قوانینه قبلا« ولی الان دیگـ ـه خَلاف نیس (;

---

دارمـ فکر میکردمـ داستان فردا رو چطوری بنویسَم؟ ._.

بیـا Pv -_____- 

نُچ -___-
حالمـ امروز خیلی بَدهـ یکمـ با این غزل دعوا کنمـ خوب میشمـ ((;

[Δ.н.ο.υ.я.Δ]

نسخه بعدیُ من میزنمـ ._. ..

غلط کردی ._.
اقا بنفشه چیکارست ._.

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

میخوامـ برمـ ._.!
خُدافظـ