03-08-2015، 16:12
نهضت ملی شدن صنعت نفت ، بعنوان یکی از نقاط مهم و برجسته تاریخ تحولات سیاسی ایران محسوب می شود که همواره مورد توجه محققین و صاحب نظران بوده است.
در این میان روایت ها و تحلیل های متفاوتی از شخصیت دکتر مصدق ، بعنوان یکی از شخصیت های اثرگذار و معروف آن دوران مطرح شده است.
اما معمولا این بحث های علمی و تاریخی ، در لابلای سروصدا ها ، جاروجنجال های بیهوده و گاهی تعصب های جاهلانه مدفون می شود .
بنابراین ، این تاپیک را با این هدف ایجاد کردم که بصورت مشخص در مورد "گزاره های مشخصی" بحث شود .
وقتی دامنه موضوع بحث بشود بررسی چند جمله کوتاه (اما کلیدی) دیگر نمی توان حقایق را در زیر عوام فریبی و کلی گویی و جیغ و داد پنهان کرد.
بنابراین کل بحث و محدوده این تاپیک ، بررسی صحت جملات زیر است . دوستان با استدلال فقط در مورد اینکه این جملات صحیح هستند یا خیر ، خیلی کوتاه و مستدل ، بدون حاشیه رفتن های اضافه و شرح و بحث بی مورد ، پاسخ بدهند.
مثلا به این شکل که ، از نظر من جمله شماره 5 غلط است به این دلیل : ...
بنابراین دوستان نظر بدهند ببینیم آیا این مطالب در مورد مصدق درست هستند یا نه . کدامشان صحت دارند کدامشان غلط هستند ...
حقایقی در مورد مصدق :
1- حقیقت اول : برخلاف آنچه شهرت دارد مصدق از یک خانواده فقیر و یا حتی متوسط نبود. او در یک خانواده اشرافی قاجاری (مستوفیان آشتیانی) بدنیا آمد و املاک بسیار زیادی از این خانواده قاجار به او به ارث رسید.بستگان و خویشاوندان وی جزء وابستگان و دولتمردان درباری بوده اند. (قریه احمد آباد و بخش های از تهران از املاک مصدق بود که تا پایان عمرش محفوظ ماند. )
2- حقیقت دوم : نام خانوادگی کامل وی ، "مصدق السلطنه" است که از سوی ناصرالدین شاه به وی اعطا شد.
3-حقیقت سوم : دایی او شخصی بنام وثوق الدوله ، فرماندار فارس بود . شخص بدنامی که مورد حمایت انگلیسی ها و مورد نفرت مردم منطقه قرار داشت.
4- حقیقت چهارم : مصدق السلطنه ، در نوجوانی بعنوان جایگزین دایی بدنام خود ، والی شیراز شد و نقش اساسی در سرکوب "جنبش دلیران تنگستان" علیه انگلیس داشت.وی بارها به همکاری و روابط خوبی که با انگلیسی ها در قضایای جنوب داشته است اعتراف نموده است.
5- حقیقت پنجم : مصدق السلطنه ، از جانب حکومت سلطنتی قاجار ، پست های مهمی را پذیرفته بود که از جمله آنها می توان به "والی فارس" ، "والی خراسان" ، "والی آذربایجان" ، "معاون وزیر مالیه" ، "وزیر خارجه" و ... اشاره کرد
6- حقیقت ششم : در سن 24 سالگی با نفوذ و ارتباطی که با اعیان و ثروتمندان اصفهان داشت ، از طرف آنها بعنوان نماینده مردم اصفهان منصوب شد اما بدلیل کمی سن و سال اعتبارنامه اش رد و عزل گردید.
7-حقیقت هفتم : مصدق در سال 1286 به عضویت شبکه فراماسونری بنام "جامع آدمیت" درآمد.
8-حقیقت هشتم : مصدق در مواقع مختلفی در مجلس از جایگاه سلطنت و شاه دفاع نمود و این جملات در تمجیدو ابراز وفاداری نسبت به محمدرضا شاه از اوست :
مذاکرات مجلس چهاردهم : «بنده میخواهم اینجا عرض کنم که من در این مجلس از همه بیشتر شاه را دوست دارم... ما امروز یک شاه خوب داریم و شاه خوب را باید نگاه داریم… خدا شاهد است آقایان این شاه وطن خودش را دوست دارد با حسن نیت است و والله شاید کسی از ما بقدر او حسن نیّت ندارد»
«در این مجلس به شاهنشاه جوانبخت خود قسم خوردهام و یک آدم بیشرافت نیستم که به این شاه جوانبخت… خیانت بکنم و یا اگر بخواهند به این شاه خیانت بکنند من از آنها جلوگیری و یا او را محکوم به آن مجازاتی که لازم است نکنم»
9-حقیقت نهم : زمانیکه نفت جنوب کشور طی قرارداد گس-گلشاییان به تاراج انگلیسی ها رفته بود ، روسها در حال مذاکره با شاه برای غارت منابع نفتی شمال و تصویب قرارداد مشابه بودند . در این زمان مصدق در مجلس چهاردهم با نطق های آتشین خود موجب تصویب طرحی شد که از آن به بعد مذاکره دولت های خارجی برای بدست آوردن امتیاز نفت را ممنوع می کرد. (و بدین ترتیب آمریکایی ها و روسها را از بدست آوردن امتیازات نفتی مشابه انگلیس محروم می ساخت)
اما در اقدامی عجیب ، مصدق با طرح ماده واحده پیشنهادی یکی از نمایندگان (بنام غلامحسین رحیمیان) که امتیاز نفتی انگلیس را ملغا اعلام می نمود ، شدیدا مخالفت کرد و مانع تصویب آن شد و مجلس را قانع کرد که صرفا اصلاحات کوچکی در این قرارداد ایجاد کرده و مثلا انگلیسی ها بجای اسکناس ، طلا بدهند.. (و بدین ترتیب مصدق مانع لغو امتیاز نفتی انگلیس شد)
10- حقیقت دهم : مصدق السلطنه با بهایی ها رابطه خوب و دوستانه ای داشت:
در زمانی که دکتر مصدق در آمریکا به سر میبرد، نمایندگان محفل ملی بهائیان امریکا به ملاقات او میروند و از او برای دادخواهی و آزادی بهائیان بیگناه استمداد میجویند. از این ملاقات گزارشی تهیه شده که در کتاب مصدق و بهائیان نوشته فرشته تیفوری در صفحات ۳۵ تا ۳۹ شرح آن آورده شده است. فرشته تیفوری مینویسد: ، «ملاقات رسمی نخست وزیر ایران دکتر محمد مصدق با بهائیان در فضایی بسیار دوستانه انجام گرفته است. دکتر مصدق به درستی میداند که ستمهای! وارده بر بهائیان به دوران نخست وزیری او مربوط نمیشود و امیدوار است، در آینده این ستم و آزار تکرار نشود و به بهائیان قول میدهد، تا آنجا که بتواند، از کمک به آنها دریغ ننماید و از هر فرصتی برای اجرای عدالت استفاده نماید.»
11- حقیقت یازدهم : مصدق در زمان نخست وزیری خود با ممنوعیت فروش مشروبات الکلی با این استدلال که "سالیانه مبلغ قابل توجهی از طریق مالیات بر مشروبات الکلی عاید خزانه خالی دولت میشود" مخالفت نمود.
در این میان روایت ها و تحلیل های متفاوتی از شخصیت دکتر مصدق ، بعنوان یکی از شخصیت های اثرگذار و معروف آن دوران مطرح شده است.
اما معمولا این بحث های علمی و تاریخی ، در لابلای سروصدا ها ، جاروجنجال های بیهوده و گاهی تعصب های جاهلانه مدفون می شود .
بنابراین ، این تاپیک را با این هدف ایجاد کردم که بصورت مشخص در مورد "گزاره های مشخصی" بحث شود .
وقتی دامنه موضوع بحث بشود بررسی چند جمله کوتاه (اما کلیدی) دیگر نمی توان حقایق را در زیر عوام فریبی و کلی گویی و جیغ و داد پنهان کرد.
بنابراین کل بحث و محدوده این تاپیک ، بررسی صحت جملات زیر است . دوستان با استدلال فقط در مورد اینکه این جملات صحیح هستند یا خیر ، خیلی کوتاه و مستدل ، بدون حاشیه رفتن های اضافه و شرح و بحث بی مورد ، پاسخ بدهند.
مثلا به این شکل که ، از نظر من جمله شماره 5 غلط است به این دلیل : ...
بنابراین دوستان نظر بدهند ببینیم آیا این مطالب در مورد مصدق درست هستند یا نه . کدامشان صحت دارند کدامشان غلط هستند ...
حقایقی در مورد مصدق :
1- حقیقت اول : برخلاف آنچه شهرت دارد مصدق از یک خانواده فقیر و یا حتی متوسط نبود. او در یک خانواده اشرافی قاجاری (مستوفیان آشتیانی) بدنیا آمد و املاک بسیار زیادی از این خانواده قاجار به او به ارث رسید.بستگان و خویشاوندان وی جزء وابستگان و دولتمردان درباری بوده اند. (قریه احمد آباد و بخش های از تهران از املاک مصدق بود که تا پایان عمرش محفوظ ماند. )
2- حقیقت دوم : نام خانوادگی کامل وی ، "مصدق السلطنه" است که از سوی ناصرالدین شاه به وی اعطا شد.
3-حقیقت سوم : دایی او شخصی بنام وثوق الدوله ، فرماندار فارس بود . شخص بدنامی که مورد حمایت انگلیسی ها و مورد نفرت مردم منطقه قرار داشت.
4- حقیقت چهارم : مصدق السلطنه ، در نوجوانی بعنوان جایگزین دایی بدنام خود ، والی شیراز شد و نقش اساسی در سرکوب "جنبش دلیران تنگستان" علیه انگلیس داشت.وی بارها به همکاری و روابط خوبی که با انگلیسی ها در قضایای جنوب داشته است اعتراف نموده است.
5- حقیقت پنجم : مصدق السلطنه ، از جانب حکومت سلطنتی قاجار ، پست های مهمی را پذیرفته بود که از جمله آنها می توان به "والی فارس" ، "والی خراسان" ، "والی آذربایجان" ، "معاون وزیر مالیه" ، "وزیر خارجه" و ... اشاره کرد
6- حقیقت ششم : در سن 24 سالگی با نفوذ و ارتباطی که با اعیان و ثروتمندان اصفهان داشت ، از طرف آنها بعنوان نماینده مردم اصفهان منصوب شد اما بدلیل کمی سن و سال اعتبارنامه اش رد و عزل گردید.
7-حقیقت هفتم : مصدق در سال 1286 به عضویت شبکه فراماسونری بنام "جامع آدمیت" درآمد.
8-حقیقت هشتم : مصدق در مواقع مختلفی در مجلس از جایگاه سلطنت و شاه دفاع نمود و این جملات در تمجیدو ابراز وفاداری نسبت به محمدرضا شاه از اوست :
مذاکرات مجلس چهاردهم : «بنده میخواهم اینجا عرض کنم که من در این مجلس از همه بیشتر شاه را دوست دارم... ما امروز یک شاه خوب داریم و شاه خوب را باید نگاه داریم… خدا شاهد است آقایان این شاه وطن خودش را دوست دارد با حسن نیت است و والله شاید کسی از ما بقدر او حسن نیّت ندارد»
«در این مجلس به شاهنشاه جوانبخت خود قسم خوردهام و یک آدم بیشرافت نیستم که به این شاه جوانبخت… خیانت بکنم و یا اگر بخواهند به این شاه خیانت بکنند من از آنها جلوگیری و یا او را محکوم به آن مجازاتی که لازم است نکنم»
9-حقیقت نهم : زمانیکه نفت جنوب کشور طی قرارداد گس-گلشاییان به تاراج انگلیسی ها رفته بود ، روسها در حال مذاکره با شاه برای غارت منابع نفتی شمال و تصویب قرارداد مشابه بودند . در این زمان مصدق در مجلس چهاردهم با نطق های آتشین خود موجب تصویب طرحی شد که از آن به بعد مذاکره دولت های خارجی برای بدست آوردن امتیاز نفت را ممنوع می کرد. (و بدین ترتیب آمریکایی ها و روسها را از بدست آوردن امتیازات نفتی مشابه انگلیس محروم می ساخت)
اما در اقدامی عجیب ، مصدق با طرح ماده واحده پیشنهادی یکی از نمایندگان (بنام غلامحسین رحیمیان) که امتیاز نفتی انگلیس را ملغا اعلام می نمود ، شدیدا مخالفت کرد و مانع تصویب آن شد و مجلس را قانع کرد که صرفا اصلاحات کوچکی در این قرارداد ایجاد کرده و مثلا انگلیسی ها بجای اسکناس ، طلا بدهند.. (و بدین ترتیب مصدق مانع لغو امتیاز نفتی انگلیس شد)
10- حقیقت دهم : مصدق السلطنه با بهایی ها رابطه خوب و دوستانه ای داشت:
در زمانی که دکتر مصدق در آمریکا به سر میبرد، نمایندگان محفل ملی بهائیان امریکا به ملاقات او میروند و از او برای دادخواهی و آزادی بهائیان بیگناه استمداد میجویند. از این ملاقات گزارشی تهیه شده که در کتاب مصدق و بهائیان نوشته فرشته تیفوری در صفحات ۳۵ تا ۳۹ شرح آن آورده شده است. فرشته تیفوری مینویسد: ، «ملاقات رسمی نخست وزیر ایران دکتر محمد مصدق با بهائیان در فضایی بسیار دوستانه انجام گرفته است. دکتر مصدق به درستی میداند که ستمهای! وارده بر بهائیان به دوران نخست وزیری او مربوط نمیشود و امیدوار است، در آینده این ستم و آزار تکرار نشود و به بهائیان قول میدهد، تا آنجا که بتواند، از کمک به آنها دریغ ننماید و از هر فرصتی برای اجرای عدالت استفاده نماید.»
11- حقیقت یازدهم : مصدق در زمان نخست وزیری خود با ممنوعیت فروش مشروبات الکلی با این استدلال که "سالیانه مبلغ قابل توجهی از طریق مالیات بر مشروبات الکلی عاید خزانه خالی دولت میشود" مخالفت نمود.