22-07-2015، 14:46
مجتبی جباری در قطر پسر سر به راهی شده است. از او هیچ صدایی شنیده نمیشود. انگار نه انگار که او همان مجتبی جباری پرهیاهوی تیم استقلال است که به همه بینظمیها و بیانضباطیها و دیرکرد حق و حقوقها اعتراض داشت.
آري اين همان مجتبي جباري است كه يك فصل و نيم در قطر بازي ميكند و انگار نه انگار كه اصلاً او در دنياي فوتبال زندگي ميكند. كوچكترين خبري از جباري نميشنويد؛ نه خبر خوب نه خبر بد.
او بيوقفه تمرين ميكند. بيوقفه در تمرينات بدنسازي شركت ميكند. بيوقفه در همه بازيهاي الاهلي ظاهر ميشود. مهمتر از همه اما جباري اصلاً مصدوم نميشود. ما فصلي را سراغ نداريم كه جباري در استقلال بازي كرده و مصدوم نشده باشد. زانوي جباري كه هميشه يك پاي ثابت مصدوميتها در طول فصل بود. حتي شده كه او ۶ ماه تمرين و بازي نكرده باشد. آسيبديدگي جزو جداييناپذير فوتبال جباري بود.
جباري هميشه براي تمرين كردن همراه با ساير بازيكنان، مدرسهاش دير ميشد. او هميشه براي اين مسئله يك بهانه داشت. گاهي وقتها آسيبديدگي، خيلي وقتها تسويهحساب باشگاه و بدقولي در پرداختها؛ خلاصه به هر بهانهاي بود، در تمام فصول جباري ديرتر از موعد مقرر تمرين ميكرد.
بدنسازي هم كه در دستورکار است. کسی به یاد ندارد که مجتبی در استقلال بنسازی کرده باشد. اصلاً شايد يكي از علتهاي تداوم مصدوميتهاي او (منهاي زانوي ضعيفش) طي نكردن درست و اصولي دوران بدنسازي بود.
مجتبي جباري اما چرا در قطر اينگونه نيست؟ چرا او پسر منظمي است؟ چرا قبل از همه شروع به بدنسازي ميكند؟ در يك سيستم درست و اصولي، در يك ليگ حرفهاي، در تيمهايي كه نظم و انضباط و اصول در آنها حرف اول را ميزند، اين بازيكن است كه در استخدام باشگاه است، نه باشگاه در استخدام بازيكن.
باشگاه بازيكن را مستخدم خود ميداند و در ازاي پولي كه به او ميدهد، كار ميخواهد. حالا اين ليگ ميخواهد ليگ قطر باشد يا هر ليگ ديگري. بازيكن وقتي در اين سيستم قرار ميگيرد، ديگر نميتواند از دستور سرپيچي كند. بازيكن، ياغي بودن را فراموش ميكند و مثل بچههاي خوب تمرين ميكند. بدنسازي ميكند، بازي ميكند و در اين سيستم جا ميافتد. بخشي از حرفهاي جباري در مورد فوتبال بينظم ايران درست بود اما فوتبال قطر هم جلوي بسياري از بينظميها و خودمحوريهاي او را گرفت.