25-05-2015، 7:34
|
امتیاز موضوع:
عکس نوشته های مذهبی |
||||||||||||||||||||||||||
29-05-2015، 18:39
(03-04-2015، 9:10)ارش خان نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. -------------------------------------------------------------- جناب،هیچ جای اسلام گفته نشده شادی حرامه،خنده حرام.حرام که نیست هیچ به شاد بودن توصیه هم شده.اما رقص و غنا زنان(رقاصی . آواز خواندن)در برابر مردان نا محرم حرامه.. و برای این حرامه که مرد بیمار دل به او ن زن طمع نکن و منجر به فساد نشه. (03-04-2015، 11:35)saeedrajabzade نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.-------------------------------------------------------- مثالی که دوستمون زدن زیاد درست نبود(اگه اینی که شما میگید درست باشه پس مداحی و نوحه خونیم حرامه چون ادمو از حالت طبیعی خارج میکنه میبره تو فاز غم... حالا زنجیر زنی و سینه زنی بماند )،خارج شدن از حالت عادی به این معناست که از یاد خدا غافل نشید.باعث نشه به گناهبیفتید.بعضی از رپر ها اهنگ نمیخونند فحاشی میکنند اون حرامه،اهنگ های شادی که باعث میشه انسان کنترل خودشو از دست بده حرامه(یعنی نتونه خودشو کنترل کنه در هر مکانی شروع میکنه قر دادن)نوحه و مداحی انسان رو به یاد مصیبت های بزرگان دینی میندازه و باعث میشه در برابر مشکلات زندگی صبور تر شن ،نوحه باعث میشه انسان به یاد خدا بیفته و عظمتش،بخشش بی حد و اندازه خدا،به یاد اینکه خدا چقدر توی مشکلات یاری رسونه
09-06-2015، 11:12
10-06-2015، 1:49
ادغام شد ..
11-06-2015، 10:37
آلبر کامو :
خدا به انسان می گوید : من خانه هستم .. ، در بزن . با هم چای میخوریم و گپ میزنیم تو سبُک میشوی ..و .. و من نظرم را در مورد تو عوض میکنم و کاری میکنم تا دلت گرم شود . لازم نیست سر سجادۀ نماز باشی می توانی همانطور که در حال چاي خوردن هستی با من حرف بزنی یا .. همانطور که در حال گوش دادن به موسیقی هستی منهم از موزیک خوشم می آید خودم به انسانها آموزش داده ام بنوازند ، به بعضی از آنها الهام کردم چگونه ساز های متفاوت بسازند و نغمه های شورانگیز از آن بیرون بکشند ، با رقص هم مخالف نیستم . ببین پروانه ها چگونه می رقصند . گُل در حال رقص است . ابرها درحال رقصند. به کودکان نگاه کن ، پاک و معصومند و مدام درحال رقصند. گاهی خدا می گوید : مزاحم نیستی در بزن با هم یک چای بنوشیم و گپ بزنیم ... ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ، ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﻦ، ﻣﻦ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺑﺎﺵ ... چقدر زیباست، انسان با این تفکر زندگی کنه که همیشه و در هر حالت میتونه با خدای خودش حرف بزنه...
12-06-2015، 13:41
متاسفانه مطلب از همون اول بد بیان شد و باعث این سوء تفاهم شد.
این مبحث خارج شدن از حالت عادی رو لطفا جمعش کنید چونکه: موسیقی حرام انسان رو از حالت عادی خارج میکنه و به سمت تمایلات شهوانی میکشونه. در رساله های توضیح المسایل هم این دو شرط با هم اومده تا یک موسیقی حلال یا حرام اعلام بشه. البته اون قمه زنی و هوشنگ هوشنگ گفتن و لخت شدن هم بنا به یه حکم دیگه که هیچ ربطی به موسیقی نداره حرامه. این از این. حالا شما چه جوری میخوای در خونه ی خدا رو بزنی؟ اصلا میدونی در خونه ی خدا کدومه؟ معلومه که نمیدونی. هیچ کس نمیدونه. فقط خود خدا میدونه خونش کجاست. خودش هم آدرسشو داده. اونجایی که گفته از این راه بیاید تا به من برسید. اونجایی که خودش میگه نه اونجایی که کامو گفته. این آقای کامو از کجا میدونه در خونه ی خدا رو زده؟ منم میرقصم. راه رفتن من، غذا خوردن من، حتی نفس کشیدن من رقصه. اما رقص کامو، نه رقصی که مورد نظر فقهه. فقه اول یه چیزو تعریف میکنه بعد دربارش حکم میده. مشکل احکام ترس ها هم همینه. معیار فقط دانسته های خودشونه. حرام یعنی این، احتیاط واجب اینه، آهنگ یعنی اینی که من میگم، ... زنگ خونه ی خدای من نمازه، گپ و گفتم قرآنه و دعا این حرف من نیست. حرف خداست. اگه منبع دوستید میتونید تحقیق کنید. به شرط اینکه منبع شناس باشید
18-06-2015، 11:06
ا
اگه یکی از اعضای بدنت رو به دیگری اهداء کنی آن وقت اون عضو بر علیه تو شهادت میده یا اون فرد یا هردو یا هیچ کدوم اصلا هیسوریش پاک میشه یه نه؟
18-06-2015، 17:26
(18-06-2015، 11:06)NONAME نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ا) قبل از هر چيز بايد توجه داشت كه نظام موجود در قيامت را هرگز نمي شود با وضعيت اين دنيا مقايسه كرد چون در آن همه چيز بگونه اي اتفاق مي افتد كه بشر از درك نحوه آن كاملاً عاجز است و هيچ كسي نمي تواند ادعا كند كه به طور كامل از جزئيات مسايلي كه در قيامت و عالم آخرت براي انسان پيش مي آيد خبر دارد و مي تواند آن را به صورت روشن و محسوس و ملموس براي ديگران بيان كند. چون آن نشئة شرايط خاص خود را دارد. در متون ديني تنها برخي از مسايل كلي براي اين انسان كه در جريان عاقبت كارش مي باشد خبر داده شده و بسياري از جزئيات و اسرار نهفته در همه مسايل آن بازگو نشده است به عنوان نمونه همان طور كه در پرسش آمده جريان شهادت گواهي اعضاء انسان بر عليه اوست. در اين كار ترديدي نيست و قرآن كريم نيز فرمودند: (اليوم نختم علي افواههم و تكلمنا ايديهم و تشهد ارجلهم بما كانوا يكسبون) يعني آن روزي است كه بر لبان آنان مهر زده مي شود ودست ها و پاها به آنچه عمل كرده اند شهادت مي دهد. اصل گواهي دادن اعضاء انسان بر عليه او قطعي است، اما اين كه چگونه عضوي از انسان بر عليه او و در واقع بر عليه خودش گواهي مي دهد زياد براي بشر روشن نيست و هر چه در اين باره گفته شود تنها احتمالات است از واقعيت امر تنها خداوند آگاه است. 2) نكتة دوم آن است كه گرچه معاد جسماني است يعني در قيامت روح و بدن انسان بايد پاسخ گوي عمل كرد خويش باشند و پاداش و كيفر را با روح و بدن دريافت كند، اما نقش اصلي و عمده بر عهده روح و جان آدمي است و مهم آن است كه جان و روح به پاداش و كيفر برسد (البته بدن انسان نيز به نحوي كه خداوند ميداند در همه مراحل روح را همراهي مي كند.) اما عمده روح است و بدن طفيل آن است. و عمل كرد هر كسي در قدم اول به حساب روح او گذاشته مي شود كه حقيقت انسان همان روح اوست. لذا عمل كرد شخصي ارتباط زيادي به عضو پيوند شده ندارد و به حساب او گذاشته نمي شود. و برخي از بزرگان در اين باره مي گويند: لذايذ و رنج ها در حقيقت به روح بر مي گردد و بدن وسيله تعذيب و دريافت نعمت است لذا تعذيب فردي را عضو پيوند خورده نمي چشد. در هيچ دادگاه و محكمه اي سارقي را كه با دست پيوندي دزدي كرده به حال خود رها نكرده و كسي را كه عضوي اعطاء كرده مجازات نمي كنند. ) به نظر مي رسد اگر درباره جريان مرغ هاي حضرت ابراهيم دقت شود برخي ازاسرار نهفته اين گونه مسايل بدست خواهد آمد. در قرآن آمده كه حضرت ابراهيم به خداوند عرض كرد كه به او نشان دهد كه چگونه مرده ها را زنده مي كند خداوند فرمود: چهار پرنده را بگير و آنها را پيش خود ريز ريز نما و بعد از آن كه آنها را در هم كوبيده و مخلوط كردي بر سر چند كوه پاره اي از آنها را بگذار، آنگاه آنان را فراخوان، شتابان به سوي تو مي آيند و بدان كه خداوند توانا و حكيم است. در جريان اين مرغ ها كه طبق روايات يكي كبوتر ديگري كلاغ و سومي طاووس و چهارمي خروس بوده است. اين نكته مطرح شده كه اعضاي بهم كوبيده و مخلوط شدة آن مرغ ها بعد از آن كه در فاصله هاي دور از هم هر قطعه اي بر كوهي قرار گرفت دوباره با اذن خداوند به صورت بسيار دقيق هر ذره اي از آنها با ذره هاي هم نوع خود جمع شدند و هيچگاه مثلاً ذره مربوط به طاووس به بدن كلاغ ملحق نشد و بالعكس بلكه هر كدام به نوع خود ملحق شدند. در جريان پيوند اعضاء بدن مثلاً علي به بدن رضا نيز مي تواند شبيه اين پيش آمد انجام شود و بعد از مرگ و در قيامت هر ذره اي به بدن مربوط به خودش بر گردد مثلاًاگر دست علي به بدن رضا پيوند داده شده در قيامت آن ذره هايي كه قبل از پيوند وجود داشته است به بدن علي ملحق مي شود چون دست علي بوده است، اما ذره هايي كه بعد از پيوند به آن دست افزوده شده به بدن رضا به نحوي ملحق مي شود چون آن ذره ها در حالي پديد آمده كه دست در بدن رضا بوده لذا مربوط به رضا است. بعد از الحاق ذره ها به بدن هاي مربوط طبيعي است كه هر كدام از ذره هاي اعضاء همراه با ساير اعضاء و نفس مربوطه پاسخ گوي عملكرد خويش است بنابراين هيچگاه عمل كرد رضا به حساب علي گذاشته نمي شود و بالعكس چون اعضاي پيوندي به همان صورتي كه بيان شد به بدن هاي مربوط بر مي گردد. (اين احتمال از برخي آثار بزرگان بخوبي بدست مي آيد و به نظر مي رسد راه حل مستند و خوبي است.) 4) پاسخ ديگر آن است كه برخي گفته اند: اگر كسي مثلاً كليه خود را به فردي بدهد و بر اثر عمل پيوند كليه هاو به فرد دوم متصل شد و جزء بدن او گرديد اگر آن فرد دوم بعد از خوب شدن عمل گناهي انجام داد و گرفتار عذاب شد عذاب او تنها از آن خودش است و ربطي به عضو پيوند شده و روح صاحب كليه ندارد. اين مثل آن است كه اگر بدن مؤمني را فرد كافري بخورد بي ترديد عذاب كافر موجب عذاب روح فرد مؤمن نمي شود 5) پاسخ ديگر آن است كه بر اساس ديدگاه متكلمين در قيامت اجزاء اصل اعضاء و بدن انسان بر مي گردد و حساب پس مي دهد و اين اجزاء اصلي از اول عمر تا آخر عمر باقي است نه آن كه با تمام جزئيات مادي خود، و اين اجزاء اصلي كه براي انسان وجود دارد اگر به بدن انسان ديگر ملحق شود از طريق خوردن و يا به هر نحو ديگر اين اجزاء نسبت به انسان دوم كه آن را دريافت كرده به هر نحوي جزء زوايد بدن او محسوب مي شود و فضلات بدن او شمرده مي شود نه اجزاء اصلي، لذا در قيامت چون اجزاءاصلي بر مي گردد لذا اجزايي كه از طريق خوردن و پيوند زدن به بدن او متصل شده اجزاء اصلي بدن او نيست بلكه جزء فضلات بدن اوست و اما نسبت به بدن اول (مثلاً بدن شخص مأكول و آن كه خورده شده) جزء اجزاء اصلي محسوب مي شود. از مجموع اين مطالب بخوبي معلوم مي شود: كه تمام پيش آمدهاي قيامت اعم از حشر و سوال و پاسخ و كيفر و پاداش در قيامت بگونه اي صورت مي گيرد كه هر كس مهمان عملكرد خودش است و هرگز عملكرد بد شخصي كه عضوي را از كس ديگر دريافت كرده به حساب فرد اول گذاشته نمي شود و بالعكس زيرا اولاً: آن كه عذاب مي چشد و يا ثواب و نعمت دريافت مي كند روح است و نه بدن و اعضاي جسمي بدن انسان. ثانياً: هر كدام از ذره هاي عضو پيوند شده كه قبل از پيوند موجود به فرد اول بر مي گردد، و ذره هايي كه بعد از پيوند به آن افزوده شده و با آن گناهي مثلاً انجام گرفته به فرد دوم كه پيوند دريافت كرده بر مي گردد.
19-06-2015، 11:17
ببخشید اگه بعضی هاش تکراریه
| ||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 9 مهمان