24-05-2015، 12:36
دلتنگ که میشوی ,
دیگر انتظار معنا ندارد!
یک نگاه کمی نامهربان
یک واژه ی کمی دور از انتظار،
یک لحظه فاصله،
میشکند بغضت را...
گوشهایم را می گیرم
چشم هایم را می بندم
و زبانم را گاز می گیرم
ولــــی حـــریـــفِ افکارم نمی شوم
چقـــدر دردنــــاک است
فــهــمــیــدن !
قلبـــــم را عصــب کشــــــی کرده ام !
دیگــــر نـــه از ســــردی نگــــاهــی میلــــــرزد
و نــــه از گــرمـــی آغــوشـــــی میتـپــــــد ...
تلخ میگذرد…
این روزها را میگویم که قرار است از تو …
که آرام جان لحظه هایم بوده ای
برای دلم یک انسان معمولی بسازم
در زنـدگی
برای هر آدمی
از یک روز....
از یک جا...
از یک نفر به بعد...
دیگر هیچ چیز مثل ِ قبل نیست...
نه روزها...
نه رنگ ها...
نه خیابان ها.
"فکرشم نکن
دوباره مثل اون روزا
یه عالم حرفای دوتایی باشه بین ما دوتا..."