10-05-2015، 8:00
جوانی که متهم است زن همسایه را حین سرقت به قتل رسانده، اتهامش را انکار و شخص دیگری را به عنوان عامل جنایت معرفی کرد.
بعد از پایان گفتههای متهم وکیلمدافع او در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد.
هیأت قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
به گزارش شرق ، مرتضی، متهم ٢٣ساله که دیروز در شعبه ٨٤ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشد، مدعی شد عامل قتل، یکی از اقوام مقتول است.
نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده کیفرخواست را خواند و در توضیح جزئیات قتل گفت: «مرتضی یک سال قبل بعد از اینکه مشروب الکلی استفاده کرد، وارد خانه زن تنهایی که در همسایگی آنها زندگی میکرد، شد و جواهرات و پولهای او را به سرقت برد و زن تنها را به قتل رساند. با توجه به اعترافات متهم و درخواست اولیایدم خواستار مجازات متهم هستم».
در ادامه خواهران و برادران مقتول بهعنوان ولی دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. آنها گفتند جواهراتی که از خواهرشان سرقتشده چندین میلیون تومان ارزش داشت و متهم دو قطعه از این جواهرات را پس نداده و یک قطعه نیز تقلبی است، ضمن اینکه پولهای نقد نیز اصلا بازگردانده نشده است. برادر مقتول گفت: «خواهرم بعد از فوت شوهرش در خانه من زندگی میکرد. ما هرگز او را تنها نمیگذاشتیم بعضی وقتها آخر هفته به خانهاش میرفت، در آن صورت هم حتما یکی به او سر میزد و کارهایش را انجام میداد، ضمن اینکه ما بههیچوجه شب او را تنها نمیگذاشتیم». سپس نوبت به متهم رسید او بعد از معرفی خود به دلیل اضطراب شدید و مشکل لکنت زبان نتوانست صحبت کند، در این هنگام هیأت قضائی اعلام کردند هرطور که متهم راحت است از او سؤال میپرسند، سپس پاسخها توسط متهم نوشته شد و منشی آنها را خواند.
متهم در این نوشتهها ضمن رد اتهام قتل و پذیرش اتهام شرب خمر، گفت: زمانی که این اتفاق افتاد من مشروب زیادی استفاده کرده بودم و حال درستی نداشتم. جلو درِ خانه نشسته بودم که کاظم را دیدم. او جوانی از اقوام مقتول بود. به من گفت پیرزن تنهاست و مرا دعوت کرد با هم به خانهاش برویم. من هم قبول کردم، او جلوتر رفت. در حیاط خانه بودیم که صدای درگیری شنیدم، خیلی ترسیدم. چند بار کاظم را صدا زدم، اما جواب نداد. بعد از چند دقیقه کاظم آمد و به من گفت وارد خانه شوم. وقتی وارد شدم دیدم زن تنها کشته شده است. کاظم گفت او خیلی پولدار است و ما میتوانیم پولها و طلاهایش را برداریم و بفروشیم. ما با هم طلاهای زن تنها را سرقت کردیم و بعد کاظم از من جدا شد و حالا هم بخشی از طلاها نزد کاظم است و آنهایی که دست من بود را پس دادم.
قاضی در این هنگام گفت: این ادعا قبلا هم از طرف تو مطرح شد و در چند جلسه بازجویی اعلام کردهای کاظم عامل قتل است و همین هم باعث بازداشت کاظم شد. از او سه ماه بازجویی شد و قتل را انکار کرد و مدعی شد زمان قتل در محل حادثه نبوده است. این ادعا تأیید شد. مأموران، تلفن همراه او را ردیابی کردند و متوجه شدند کاظم زمان قتل جایی دیگر بوده است. ضمن اینکه او شاهدانی نیز معرفی کرد. او مدتی بعد از حادثه متوجه قتل زن تنها شده و خانوادهاش این را تأیید کردهاند. ضمن اینکه خانهاش بازرسی شد و چیزی پیدا نشد. نبود مدارک باعث شد تو در آخرین دفاعیات در مرحله بازجویی به قتل اعتراف کنی.
گفتهای بهدلیل عذاب وجدان شدیدی که داری، به قتل اعتراف میکنی و نحوه کشتن متهم را هم توضیح دادی، اما دوباره ادعای قبلی را مطرح میکنی. اگر گفتههای قبلیات درست است، اولا چرا در آخرین دفاعیات حرف دیگری زدی و دوم اینکه چرا ردیابیهای مأموران، ادعای کاظم را تأیید کرده است؟ متهم پاسخ داد: «گفتههایم در مرحله دادسرا درست بود، اما زمان آخرین دفاع در وضعیت روحی بدی بودم، به همین دلیل چنین ادعایی را مطرح کردم. ضمن اینکه من نمیدانم چرا ردیابیها حرف مرا تأیید نکرده است. کاظم زمان حادثه کنار من بود و او قتل را مرتکب شد. بعد هم به من گفت زن تنها را کشته است».
بعد از پایان گفتههای متهم وکیلمدافع او در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد.
هیأت قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.