18-04-2015، 20:34
اگر نگاهی به اشکال امروزین پوشش در جامعه ایران بیاندازیم، روند تصاعدی استفاده از رنگهای بیشتر و همینطور لباسهایی با طرحهایی به اصطلاح "سنتی" را میبینیم که در زنان و مردان (و بیشتر در زنان) خود را نشان داده است. انعکاس این امر را میتوان در ازدیاد مغازههایی که با اسامی مختلف به توزیع لباسهایی با اشکال سنتی میپردازند، دید.
استقبال روزافزون از پوششی به اصطلاح "سنتی"، موضوعی است که میتواند دلایل مختلفی در ابعاد فرهنگی و اجتماعی داشته باشد، این موضوع که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است، ما را بر آن داشت تا به سراغ کارشناس و فعالی در حوزه اجتماعی و فرهنگی برویم تا به ابعاد اجتماعی-فرهنگی این امر بپردازیم.
فاطمه سیارپور* در گفتگویی با فرارو، به روند مثبت استفاده مردم از طرح های سنتی و البته لزوم توجه به همسانسازی پوشش سنتی و مدرن اشاره داشت و گسترش طرحهای سنتی را گریزگاهی برای جبران کمبود لباسهای رنگی تا پیش از این در جامعه دانست.
تاریخچه پوشش ایرانی و تاثیرات رنگی!
فاطمه سیارپور در رابطه با تاریخچه پوشش در ایران و تاثیرپذیری آن از فرهنگهای محتلف توضیح داد: امر بدیهی آن است که ایران همواره بر سر راه و گذر فرهنگها و تمدنهای مختلف قرار داشته است. بنابراین طبیعی است که ما با جامعهای سروکار داشته باشیم که بیش از هر جامعهی دیگری در چرخهی تأثیرپذیری و تأثیرگذاری همزمان نسبت به فرهنگ غیرخودی بوده باشد. تأثیرپذیری فرهنگ خودی بدون تأثیرگذاری در فرهنگ غیرخودی در دوران متقدم امری شبیه به محال است.
وی در ادامه گفت: بنابراین شباهتهای زیای در تاریخ پوشش ایرانیها با سایر ملل در کنار تفاوتهای زیاد در دوران قدیم وجود دارد.
نقش رسانه در پوشش ایرانی
وی گفت: اما در حال حاضر نقشی را که رسانهها اعم از تلویزیون ملی، ماهوارهها و غیره بازی میکنند آن است که به عنوان منبعی برای تغذیهی الگوی پوشش ایرانیها وارد کنش اجتماعی در سطح وسیعی شدهاند. به این ترتیب ما تأثیرگذاری را به نفع تأثیرپذیری از دست دادهایم.
پوشش و مدرنیزاسیون ایرانی
سیارپور در ارتباط با این امر توضیح داد: از سوی دیگر یک سری اتفاقات و حوادث تاریخی در ایران به وقوع پیوسته که نقش مهمتری در طول زمان در تأثیرگذاری داشته است. شما اگر به شروع فرایند مدرنیزاسیون در ایران بپردازید، میبینید که این تجربهی نوگرایانه بیش از هر چیز یک تجربهی کالبدی است. به این معنی که ذهن قاجاریها برای ورود به مدرنیته و تلاش برای نوگرایی ایران، بیش از هر جای دیگر روی کالبد ایرانیان - ابتدا مردان و سپس زنان- متمرکز شده و همان زمان است که مثلاً کت و شلوار به طور چشمگیری وارد ایران میشود. زیرا بدن در دسترسترین رسانهای بوده و هست که میتوانسته و میتواند این فرایند را نشان دهد.
کفه سنگین تاثیرپذیری در امر پوشش
این کارشناس ادامه داد: از این جا به بعد دیگر تأثیرپذیری آن قدر زیاد است که دیگر سنبهی تأثیرگزاری به آن شکل قبلی پرزور نیست. حتی برای مثال در این روزها که بر استفاده از لباس سنتی تأکید زیادی وجود دارد، با تنوعی از اشکال هنری روی لباسهای سنتی مواجهیم که لزوماً نقشمایههای هنر و سنت ایرانی نیست و در یک طیف وسیع از هنر آفریقایی تا هنر هندی و چینی و غیره را پوشش میدهد.
ارتباط میان پوشش و فرهنگ
این کارشناس در پاسخ به این سئوال که منابع فرهنگی پوشش تا چه در تقویت فرهنگ ایرانی موثر است، پاسخ داد: ابتدا باید گفت منابع فرهنگی مورد تغذیهی ما بسیار گوناگون است. ما از یک سو کشوری با تنوع اقلیمی فراوان هستیم و از سوی دیگر در منطقهای واقع شدهایم که بسیار مذهبی است. تعامل با فرهنگهای مجاور هم که جای خود را دارد. بنابراین چنین وضعیتی به خودی خود موجب تنوع است که خود را در قومیتها، زبانها، مذاهب، اقلیتها، ویژگیهای جسمانی و غیره متنوعی نشان میدهد.
زنده نگه داشتن طبیعت در پوشش سنتی
وی در ادامه و در توضیح این که منابع فرهنگی چگونه در پوشش بروز پیدا میکنند، گفت: یکی از مهمترین ابعاد بروز فرهنگی مسئلهی پوشش را تأثیرپذیری زیاد البسهی سنتی ما از نقشمایههای طبیعت و رنگهای آن میدانم. چیزی که در لباسهای شهری جدیدتر نمیبینیم. به نوعی که تنوع اقلیمی و پوشش گیاهی و حتی جانوری ایران به خوبی روی نقشونگارهای پارچهها، تنوع رنگها و در برخی موارد روی مدل لباسها تقریباً در همهی اقوام دیده میشود. این بازنمایی نوعی زندهنگهداشتن مسئلهی اقلیم و محدودهی جغرافیایی به لحاظ فرهنگی است.
سیارپور در رابطه با پوششهای قومی ادامه داد: در فرهنگ قومی نیز یکی از مهمترین مشخصهها لباس افراد است. در ایران به تعداد تنوع قومی، تنوع لباس هم داریم. برای مثال لباس یک قشقایی علیرغم نزدیکی جغرافیایی با لباس یک بختیاری بسیار متفاوت است.
تاثیر مذهب بر روی پوشش
سیار پور در ادامه افزود: مسئلهی دیگر تأثیر مذهب است. ایرانیان فارغ از نوع مذهب، از قدیمالایام مردمانی مذهبی بودهاند و آن طور که در بیشتر مذاهب قبل از اسلام در ایران و اسلام بر پوشیدهشدن و پوشیدهبودن کالبد تأکید زیادی شده است، در پوشش سنتی ما مهمترین چیزی که خود را نشان میدهد پوشیدگی کالبد است.
وی ادامه داد: شما اگر به البسهی قومیتها نگاه کنید، با چند ویژگی نسبتاً مشترک مواجه میشوید: پوشیدگی، بلندی و گشادی لباس. این یک نگاه فرهنگی متأثر از مذهب است.
بیاعتنایی به ویژگیهای کالبدی در پوشش سنتی
سیارپور توضیح داد: البته این مسئله از یک منظر، بیاعتنایی به ویژگیهای کالبدی مثل چاقی و لاغری را هم نشان میدهد. طبیعتاً لباس گشاد و بلند و پوشیده، چاقی و لاغری را نشان نمیدهد، در حالی که اکنون با افزایش بعد رسانهای زندگی ما، به طور چشمگیری این مسئله مورد توجه قرارگرفته و طبیعی است که لباسها هم متناسب با این تبلیغات به سمت کوتاه و تنگشدن میروند و ما با نوع دیگری از بازنمایی و بروز فرهنگی در قالب لباس و پوشش مواجه شدهایم که در جای خود قابل بررسی است.
این کارشناس اجتماعی در رابطه با اشکال جدیدی از پوشش که با طرحهای سنتی در بازار حضور پیدا کردهاند، گفت: این مسئله یعنی به کارگرفتن عناصر و نقشمایهها و حتی مدلهای لباس قدیمی برای بازآفرینی به شرطی که متناسب با فرهنگ مدرنتر (نه لزوماً مدرن) باشد امر پسندیدهای است
پوشش سنتی باید به روز باشد
وی در تکمیل ادامه داد: باید دقت کرد که انتقال فرهنگ سنتی و کهن به دوران جدید فقط و صرفاً نباید منوط به همان عناصر سنتی و کهن باشد. بلکه تا نتواند با شرایط بروز ما وفق یابد و متناسب شود، به نظرم نه تنها فرهنگ کهن را منتقل نمیکند، بلکه به دلیل ناسازگاری سنت و مدرنیته در برخی موارد، به ضرر سنت و بافت فرهنگی کهن ما بوده که خود آسیبی جدی است. مثلاً بسیاری از مانتوهای سنتی که امروز میبینیم بسیار گشاد است. خب اگر در جای خودش استفاده نشود، باعث دستوپاگیری بانوان شده و خودش به این طرح آسیب جدی میزند. بانوان شاغل کمتر میتوانند اینگونه لباسها را بپوشند. بنابراین مشتری از دست میرود.
وی در ادامه گفت: در کنار استفاده از طرحهای سنتی بابد حواسمان باشد که تنوع مورد استفاده را هم رعایت کنیم و برای شرایط مختلف پوشش با ویژگیهای مختلف مثل گشادی/تنگی، بلندی/کوتاهی و غیره داشته باشیم. شما نگاه کنید، اکنون طرحهای سنتی به شکل چشمگیرتر در مانتوها پیاده شده و هنوز در لباسهای دیگر مثل لباسهای مجلسی و یا غیررسمی دیگر کمتر دیده میشود. بنابراین در کنار سازگاری با شرایط باید تنوع استفاده را هم داشته باشد تا بتواند در کنار کاربردیشدن روزمره و فراوان با پوشیدن آنها، نه فقط به طور ساختاری و صوری که به شکل محتوایی نیز فرهنگ کهن ما در آن بازنمایی شود.
فقر "رنگ" مشوق استفاده مردم از طرحهای سنتی است
این کارشناس در پاسخ به این سئوال، که آیا گسترش استفاده از پوششهایی با طرحهای سنتی در جامعه امروزی، انتخابی آگاهانه است، توضیح داد: یکی از دلایل همهگیرشدن پوشش با طرحهای سنتی فقر رنگ به معنی عدم استفاده از رنگهای گوناگون و متنوع در جامعه به ویژه جامعهی شهری در موارد گوناگون از جمله لباس ماست. از سوی دیگر این لباسها به دلیل استفاده از منابع بینهایت گوناگون سنت، در کاربرد رنگهای متنوع، پتانسیل فراوان دارند. بنابراین در این بعد شاید جامعه ناخودآگاه به سمت جبران یک جور کمبود میرود. این کمبود که از اوایل دههی 60 به دلیل پوشیدن لباسهای تیره و ساده به عنوان نمادی برای انقلابیبودن و مذهبیبودن برای نسلهای بعد از انقلاب پدید آمده، امروز خودش را در انتخاب چنین پوششهایی نشان میدهد و البته باید ذکر شود که این امر مخصوص به لباسهای زنانه خصوصاً مانتوها نیست. لباسهای مردانه هم متنوع شده است. لباسهای سنتی مردانه با نقاشیخط، خط نستعلیق و غیره با تنوع رنگی فراوان به بازار آمده است. این هم به دلیل جبران یک نوع کمبود است. کمبودی که لباس مردان شهری را در یک پیراهن و کت و شلوار و این اواخر تیشرت خلاصه کرده است.
لزوم احیای پوشش سنتی در جامعه
فاطمه سیارپور در پاسخ به این سئوال که آیا لزومی به احیای پوشش سنتی از نظر فرهنگی وجود دارد یا خیر، گفت: به عنوان یک انسانشناس که دائم برای شناخت فرهنگ به بُعد تاریخی آن رجوع میکند، این امر را پسندیده میدانم. زیرا جامعه در هر حالی به بازنگری منابع هویتی خویش نیاز دارد و اگر به سوی منابع هویتی خودش نرود، قاعدتاً باید آن را در جای دیگری جستجو کند. در هر حال جامعه هیچ وقت بدون هویت نمیماند. هویت یک نیاز است.
راه احیای پوشش سنتی
وی در پاسخ به این سئوال که راه احیای پوشش سنتی چیست، توضیح داد: برای احیای پوشش سنتی نباید همان پوشش را دقیقاً پوشید و در حوزههای عمومی و کاری و غیره تردد کرد. این پوششهای سنتی باید کارایی استفاده در دوران مدرن را داشته باشد. این یک کار پژوهشی است که چندی است توسط طراحان لباس شروع شده اما باید توسط متخصصان علوم اجتماعی اعم از انسانشناسان نیز مورد بررسی قرار گیرد. ایران یک کشور با تنوع اقلیمی فراوان است. این تنوع اقلیمی منابع فرهنگی بیشماری را در اختیار ما قرار میدهد و باید علاوه بر شناخت این تنوع، راهکارهای تبدیل به یک پوشش کارآمد و در عین حال دارای بعد نمادین هویتی به دست آید.