16-04-2015، 21:58
(آخرین ویرایش در این ارسال: 01-05-2015، 21:20، توسط ParvanehZard.)
فیلم خارق العاده سیاره میمونهای ایران در قیاس با نسخه هالیوودی آن!
اعلان جنگ و رقابت جدی سینمای ایران با هالیوود شروع شد!
وب سایت جلوه های ویژه AWN و CGSociety مقایسه ای بین دوفیلم ژانر علمی تخیلی میمونهای ایرانی و آمریکایی انجام داده در همین راستا شرکت فیلمسازی HSP چند پوستر از جدیدترین فیلم خود را به نام Dark Planet Of The Apes ساخته علی پوراحمد کارگردان و سوپر وایزر جلوه های ویژه منتشر کرد این فیلم که از نظر جلوه های ویژه کامپیوتری و کاراکترها بی شباهت به فیلم Dawn of the planet of the apes هالیوود هم نیست سازندگان هالیوودی را متعجب کرد از پیشرفت ایران در صنعت سینمای نوین Sci-Fi . با این تفاصیل دور از انتظار نیست اگه بگیم آینده سینمای علمی تخیلی در تصاحب کارگردانان و هنرمندان ایرانی خواهد بود!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
هر گونه استفاده از مطلب فوق تنها با ذکر منبع : نام آدرس وبلاگ و نگارنده آن(مسعود مظاهری) بلامانع می باشد.
- نام: مسعود مظاهری
- پیشینه: لیسانس کارگردانی, منتقد سینمای علمی تجربی و علمی تخیلی
- موضوع : بررسی مختصر عوامل و موانع ژانر علمی تخیلی در سینمای ایران و آثار ساخته شده از گذشته تا بحال در این ژانر
- یک سوال مطرح است که حقیقتا ژانر علمی تخیلی چیست؟ آیا فقط ایده پردازی می تواند برای قلمداد نمودن یک فیلم در ساختار علمی تخیلی کافی باشد یا خیر باید ساز و کارهای تصویر سازی مطابق با دنیای دست نیافتنی نیز در شکل گیری این دسته از فیلمها لحاظ شوند؟
هر گاه صحبت از ژانر علمی تخیلی میشود سریعا در اذهان عموم تصاویری از غیر ممکن ها و بالاخص فیلمهای عجیب و محصور کننده هالیوود نقش می بندد که طبعا این برداشت نزدیک به واقعیت هم هست چرا که در تعریف آکادمیک ژانر علمی تخیلی توصیف گر موقعیت های ناممکن و یا ظاهرا ناممکن ولی با حال و هوایی علمی است. به بیان دیگر یکسری اتفاقاتی که وقوع آن غیر ممکن به نظر می رسد اما با ظهور تکنولوژی و علم جدید و رو به پیشرفت بشر قریب الوقوع به نظر رسیده و دستیابی به آن ممکن می نمایاند.
فیلم تابور به کارگردانی وحید وکیلی فر را می توان نیم نگاهی به سوی ژانر علمی تخیلی دانست اما فقط از این نظر که نگاه و ایده کارگردان رئال نیست اما متاسفانه از نظر اجزا سازنده تصویر بشخصه معتقدم این فیلم را نمی توان یک فیلم علمی تخیلی قلمداد کرد. فی الواقع چیزی که مخاطب و بیننده ایرانی و خارج از ایران از فیلم تابو می بیند تصاویری رئال و واقعی و دست یافتنی است و این اولین نقص برای ژانر علمی تخیلی می باشد. صرفا داشتن تفکری علمی تخیلی بدون پرداختن به تصویر سازی آن نمی تواند کاری علمی تخیلی در بیاید چرا که خیلی از افراد جامعه نیز افکار تخیلانه دارند اما آیا همه آنها قادر به بیان تصویری آن برای القا به مخاطب هستند ؟مسلما خیر!
متاسفانه در ایران تعداد معدودی هم که در گذشته دست به ساخت فیلمی زده بودند و عنوان علمی تخیلی را به اشتباه برای آن در نظر گرفته بودند بدون توجه به ساختار یک فیلم علمی تخیلی و شاید نیز بدلیل عدم توانایی فنی و علمی لازم برای استفاده از تکنولوژی جدید جلوه های بصری فیلمهایی تنها رئال ساخته اند که فقط تفکری تخیل پرورانه دارد و خوب طبعا هیچگاه مخاطب جهانی و حتی داخل ایران هم آن را نمی تواند هضم نموده و تحت عنوان علمی تخیلی بپذیرد و در حقیقت مخاطب با دیدن تصاویر دست یافتنی و ایده دست نیافتنی یک نوع گیچی گرفته و بر سر دو راهی می ماند و روابط عمیق کلامی فیلم را نمی تواند منطبق با تصویر سازی ببیند.
نقل جالبی از اقای محسن دریالعل برایتان بازگو بکنم که در پنجمین جلسه از سلسله نشستهای «نسبت سینمای ایران و منافع ملی» گفته اند که با مقاله من نیز بی ارتباط نیست: اینکه سینمای شبهروشنفکری ما از سینمای اروپا تقلید میکند حرف درستی است و یکی از دلایلش هم این است که سینمای ما اساسا توان تولید سینمای آمریکا را ندارد. سینماگران ما نمیتوانند درست شخصیتپردازی کنند، نمیتوانند قهرمان بیافرینند و برای همین فیلمی میسازند که قهرمان نداشته باشد. بلد نیستند و میبینند تقلید از سینمای اروپا راحتتر است و به آن سمت میروند. نود درصد سینمای ایران قدرت ساخت چیزی جز این را ندارد. سختمان است که فیلمی خارج آپارتمان بسازیم.
امیر قادری هم در ادامه این نشست گفت: هالیوود به قهرمان اعتقاد دارند و این چیزی است که همیشه الگوهای فرهنگی این سرزمین آن را رد کردهاند. آنها میتوانند بیشترین سیاهنماییها را نشان بدهند ولی یک بتمن بگذارند و بگویند این بتمن این مشکل را حل میکند. ما همیشه از این قضیه فرار کردهایم چون گفتهایم فرد باعث استکبار میشود. ما همیشه به عقاید چپ کمونیستی سوسیالیستی بها دادهایم و به خاطر همین حالا این سیاهنمایی بحرانزا شده است. سیستم آمریکایی هرچقدر هم سیاهنمایی کند خیالش راحت است چون قهرمان میسازد و به فرد اهمیت میدهد و به جای قدرت دادن به گروههای خاص به مردم قدرت می دهد.
اینکه ما فیلمنامه نوشتن بلد نیستیم و برایش دلیل میتراشیم که من تجربهگرا هستم و ... اما به نظر من برای فیلمنامه درست نوشتن اول از همه باید ایمان داشت. این ایمان هم شعار نیست. شما باید به انسان، به پیشرفت او و اینکه او می تواند بر موانع غلبه کند ایمان داشته باشید. تا یک فرد در خودش احساس قهرمانی نکند، نمیتواند احساس قهرمانی را به داستان خودش و به جامعه خودش منتقل کند. تا ما مردم خودمان را قهرمان نکنیم نمیتوانیم در سینما قهرمان داشته باشیم.
نکته خیلی جالب دیگر و البته بسیار تاسف برانگیز در سینمای ما این است که اگرشما نیز آن سری برنامه های هدف دار "هفت" را دیده بودید هم مثل من متعجب می شدید و هم تاسف به حال این جماعت پیشکسوت که باورشان شده صاحب و سند دار سینمای ایران هستند!
در یکی دیگر از قسمتهای این برنامه سینمایی هفت، بهروز افخمی، سیروس الوند، اکبر نبوی و سعید راد دعوت میشوند تا سینمای نوین را به تمسخر و پوزخند گرفته و بر سینمای کهنه و ژانر های تکراری در سینمای ایران که حاصل خودشان است ببالند و بگویند که:
1- سینمای ایران دچار بحران مخاطب است. چون که فیلمهای کنونی قهرمان ندارند و مضامینی را دستمایه قرار میدهند که فاقد روایت به شکل ارسطویی و کلاسیک است.
2-با پوزخند و تمسخر به جامعه فیلمسازان جوان گفتند که حتی یک فیلم خوب هم در بین فیلمسازان جوان ندیده اند و فیلمسازان جوان و نابلدی به عرصه آمدهاند که فیلمسازی را سهل و آسان گرفتهاند و فیلمهایی ارائه میدهند که فاقد قهرمان و قصههای درگیرکننده است و با یک گوشی موبایل فیلم ساخته و به جشنواره آورده اند.
جالبتر اینجاست که تا آن حد خود را صاحب تمام و کمال سینمای ایران می دانند که آقای سعید راد بی پروا می گوید : چه کسی گفته که رسالتی بر عهده جوان فیلمساز است؟ چه کسی گفته فیلمساز جوان رسالت دارد در قبال سینمای ایران!؟
من واقعا بعد از اظهار نظر افرادی که سطح توانائی هایشان فقط در حد همان دهه 50 شمسی است اما خود را مافوق همه ی هنرمندان تصور می کنند به این موضوع فکر می کردم که صد البته فشار این افراد برای جلوگیری از ورود جوانان نابغه در فیلمسازی و بخصوص ژانر تخصصی و فنی علمی تخیلی برای این است که همان باریکه ی درآمد نیز از آنها گرفته شود چرا که مردم ما دیگر به دیدن آن تیپ فیلمهایی که آین آقایان می سازند خسته شده و در جستجوی دنیای تکنولوژی نوین هم عرض با حرکت نو و جدید سینمای علمی تخیلی در دنیا هستند نه آنکه از اول تا آخر فیلم بنشینند و به دیالوگ های آرمانگرا و شعاری این دسته از کارگردانان گوش بدهند.
در جواب آن پوزخند ها و تمسخر این افراد به فیلمسازان فیلم اولی و جوان باید بگویم شما چون علم و توانایی ساخت یک فیلم با متد جدید و روز را ندارید و حتی بعید می دانیم که خیلی از شما آقایان تعریف صحیحی از ژانر پر طرفدار و تخصصی "علمی تخیلی" و حتی نحوه کار با سیستم را بدانید و داشته باشید و فقط ساده ترین و بی دردسرترین نوع ساخت یک فیلم را بلد هستید طبعا هم باید پشت هم آمده و فقط از نسل خودتان تعریف و تمجید کنید و جوانترها را در یک رسانه ملی آنگونه زشت و ناشایست بکوبید!
بقول دوست عزیزم آقای بهزاد عشقی منقد خوب ایران: اگر این نگاه این چهار پیشکسوت مهمان در برنامه هفت در تمام تاریخ و در تمام جهان تسری مییافت، احتمالا بسیاری از فرمهای نوین فیلمسازی و فیلمهای مدرن و تجربیات تازه، امکان بروز پیدا نمیکردند. سینما به خون تازه نیازمند است و اگر در روی جوانان بسته میبود، بسیاری از سبکها و جریانهای جدید فیلمسازی، از اکسپرسیونیسم آلمان تا نئورئالیسم ایتالیا، از موج نوی فرانسه تا سینمای خیابانی آمریکا و... پدید نمیآمدند.
در میان میهمانان برنامه هفت، بانمکتر از همه حرفهای سعید راد بود که گاه با لحن عصبی و پرخاشگرانه از وضع موجود گلایه میکرد. از زاویه راد، کاستی مهم سینمای کنونی ایران فقدان قهرمان و نبود آرتیستهایی است که نمیتوانند در قالب قهرمان باورپذیر شوند.
البته بی اطلاعی سعید راد به آن لحاظ است که ایشان از قلعه کهنه و محصور خود بیرون نیامده تا ببیند که فیلمسازان جوان چقدر به موضوع قهرمان می پردازند و بر عکس تا دلتان بخواهد داریم آرتیست های که در قالب یک قهرمان باور پذیر هستند!
با این تفاصیل شاید فی الواقع پوراحمد اولین کارگردانی باشد که در سینمای تکراری ما دست به قهرمان پروری از نوع هالیوودی آن زده اما قهرمانی که از نوع نئوکانها و نئولیبرالها نیست و با ساخت شخصیتی ابر انسانی یک مدل قهرمان ایرانی را به دنیا معرفی کرده است. من معتقدم آویزان شدن تمامی سازندگان فیلم در سینمای ایران به فقط سینمای اجتماعی پویا، واقعگرا، آرمانگرا و متعهد نمی تواند بهانه ی خوبی برای شانه خالی کردن از حرکت و رشد سینمای علمی تخیلی در کشورمان باشد.
- آیا واقعا در ایران هم کسی یک فیلم استاندارد علمی تخیلی ساخته است با نگاهی بر پتانسیل های کارگردانان موجود ایران در ژانر علمی و تخیلی با تکیه بر تکنیکهای حرفه ای جلوه های بصری(کامپیوتری)
متاسفانه تا چند سال گذشته در کشور عزیزمان به دلایل نبود نیروی متخصص و قابل برای تصویر سازی مناسب با استفاده از جلوه های بصری(کامپیوتری) فی الواقع این ژانر گمنام بود که می توان بطور خلاصه عدم دستیابی به تکنیک ها و تکنولوژی ساخت این چنین فیلمهایی را بعنوان دلیل اصلی و سپس پر هزینه بودن و بودجه کلان آن را عامل بعدی عدم استفاده از این ساختار در ایران دانست. اما حرکتهای جدید و نو آورانه ای هم به تازگی در ایران شده بعنوان مثال با ساخت فیلمهای ماورائی توسط دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شرکت ایرانی فیلمسازی و جلوه های ویژه HSP مجددا تب ساخت چنین فیلمهایی با تصویر سازیهای تخیلی ماورائی دوباره بالا گرفته است.
شاید بتوان دلیل موفقیت این شرکت را حضور علی پوراحمد و تسلط خیلی خوب بر تکنیکهای بصری و کا مپیوتری برای ساخت این ژانر عنوان نمود. اما باز فقط تعداد انگشت شماری در ایران هستند که توانایی استفاده حرفه ای از جلوه های بصری را برای این ژانر دارند و بعبارتی هنوز ایران از نظر پتانسیل و نیرو بسیار فقیر است و در قیاس با سینمای اروپا و آمریکا داشتن فقط چند نفر برای یک چنین ژانر پول ساز و پر مخاطبی یک فاجعه می باشد چرا که مثلا در آمریکا فقط در شهر سانفرانسیسکو چیزی حدود به 350 کارگردان ژانر علمی تخیلی در ساختارهای فیلم بلند و یا کوتاه وجود دارد!
حتی در سینمای هنر و تجربه ایران نیز فیلمهایی که از نظر تصویر سازی ضعیف هستند و از نظر تجاری نمی توانند مخاطب را بر صندلی بنشانند هیچگاه اکران نمی شوند که خوب کاملا طبیعی است فیلمی باید اکران شود که گیشه داشته باشد و جذاب باشد و مخاطب را به چالش بکشد صرفا داشتن فیلمنامه ای بر پایه دیالوگ های فلسفی و سنگین و یا متخیلانه نمی تواند مخاطب عام را راضی نگه دارد و به سمت گیشه ها بکشد.
این اولین خاصیت سینماست که پول ساز باشد برای برگشت بودجه مگر در موارد نادری که دست دولت یا شرکتهای بزرگی بعنوان اسپانسر در کار باشد و کاری به مخاطب عام نداشته باشند و فقط اهداف اسپانسر را به تصویر بکشند که این در تمام دنیا نیز مرسوم است تحت نام سینمای سفارشی.
مشکل بعدی که باز تا چند سال پیش و حتی هنوز هم گریبانگیر علاقمندان این ژانر و سازندگان فعلی نیز هست عدم داشتن یک داستان مناسب و تازه و نو و فیلمنامه ای جدید است تا از تکرار در سطح جهانی آن پرهیز شود هر چند هستند چند کارگردانی که ایده های نو و جدیدی پیاده کرده اند .
بهرحال تا همین چند سال پیش استفاده از جلوه های بصری کامپیوتری برای بسیاری از کارگردانان و سازندگان این دست از فیلمها در ایران بیگانه و غریب بود و نهایت استفاده از جلوه های بصری و کامپیوتری محدود میشد به ژانر های اکشن و سینمای دفاع مقدس آن هم در سطحی بسیار نازل و ظعیف در حد آتش و دود و شلیک گلوله!
بهرحال قرار نبود در ایران همیشه این وضع یکسان بماند و سازندگان از این ژانر پر فروش عقب بمانند و کم کم افراد نوظهور و خلاقی پیدا شدند که با اثار قابل قبول و گاها در سطح هالیوود کارهای درخور تحسین برای این ژانر در ایران انجام دادند که هم از لخاظ تکنیک و تکنولوژی و هم از لحاظ موضوع و فیلمنامه حرف برای گفتن در سطح جهانی داشتند.
در بین کارهای ساخته شده در ایران شخصا و با توجه به تجربیات و شناختم می توانم فیلمهای ساخته شده توسط علی پوراحمد را نمونه ا ی نسبتا موفق در این ژانر با استاندارد های هالیوود در ایران بدانم . تصویر سازیهای بسیار حرفه ای و زیبا بهمراه موضوع های نسبتا جدید و نو آثار این کارگردان و سوپر وایزر را در سطحی جهانی معرفی کرده آنجا که حتی بعنوان یکی از سخنرانان اصلی کنفرانس جهانیSan Antonio بهترین های CGI 2015 Visual effects آمریکا دعوت شدند.
هر چند در سالهای اخیر پیشرفتهای زیادی وجود داشته و تکنیکهایی که در تدوین فیلمهای جشنواره استفاده شده است استانداردهای نسبتا خوبی دارد اما هرگز نمی توان آن را با تصویر سازی های سه بعدی ژانر علمی تخیلی قیاس گرفت و همچنان خلاء تعداد سازندگان ژانر علمی تخیلی در ایران بخوبی احساس میشود که یکی از دلایل آن زمان بربودن یادگیری و مستر شدن در ساخت این ژانر با استفاده از تکنولوژی جدید است و عامل دیگر نیاز به بودجه های هنگفت برای یک ساختار قابل قبول با استفاده از تکنیک های VFX و CGI است.
بهرحال گیشه های پر فروش دنیا همچنان در قبضه سینمای علمی تخیلی است که هر روز مخاطبان و علاقمندان بیشتری را بخود جذب می کند. بواسطه تصویر سازیهای خارق العاده با استفاده از تکنولوژی های جدید و نوین کامپیوتری در این ژانر کارگردان قادر به پیاده کردن تمامی ایده های خود را بدون داشتن محدودیت در ساخت ماکت و دکوپاژ های سنگین و گاها غیر قابل ساخت در دنیای واقعی را دارد( آنجا که اتفاقاتی در جنگ ستارگان میافتد) .
همین موضوع باعث میشود دست خیالپردازی فیلمنامه نویس و داستان سرا در سطحی بی نهایت باز شود و تصاویری را به شرح و سپس تصویر بکشد که در دنیای واقعی و اطراف ما غیر قابل دیدن هستند.
بیشتر سایتها و در حقیقت تمامی سایتها داخلی در ایران به ژانر علمی و تخیلی هالیوود می پردازند چون سلطان ساخت این چنین فیلمهایی در جهان هستند و همیشه عنوان میشود که دستیابی به چنین تکنولوژی و سینمایی برای سایر کشورها بسیار هزینه بر و هنگفت و غیر ممکن است هر چند در سالهای اخیر شاهد ساخت فیلمهای سینمایی ژانر علمی تخیلی در انگلستان,آلمان,نروژ,استرالیا, ژاپن و هندوستان بوده ایم اما تا همین چند سال پیش هیچگاه کسی به ذهنش خطور هم نمی کرد که هنرمندان کشور عزیزمان ایران هم به این تکنولوژی برسند و به جمع کشورهای پیشرفته سازنده این ژانر فنی و تکنیکی اضافه شوند.
به این ترتیب شاید فی الحال تنها دو فیلم مثل "نفوذ" به کارگردانی علی پوراحمد سوپر وایزر جلوه های ویژه و تهیه کننده با امتیاز فنی و تکنیکی خوب و "تابور" به کارگردانی وحید وکیلی فر تهیه کننده و نویسنده با امتیاز فنی و تکنیکی متوسط که در ژانر علمی تخیلی در ایران ساخته شده اند را بتوانم نمونه ا ی از مطابقت ایده و فیلمنامه تخیلی با تصویرسازیهای تخیلی و دست نیافتنی زیبای این ژانر بدانیم (بمثابه آنچه در سینمای هالیوود می بینیم) که نوید آینده ای روشن و رو به پیشرفت را برای کشورمان می دهد.
در این مقاله بطور خلاصه نگاهی داشتم به ژانر علمی تخیلی در ایران بهمراه تصاویر مربوط به معدود فیلمهایی که ساخته شده اند. ژانری که واقعا تا چند سال پیش خلاء و کمبود آن در سینمای ایران بوضوح حس میشد حالا در حال متولد شدن است با توجه به علاقه ام به پیگیری روند رو به رشد این ژانر در ایران امیدوارم همه ی سازندگان,کارگردانان و هنرمندانی که در این ژانر استارت زده و فعالیت می کنند بتوانند بزودی چرخ زنگ زده و کند گیشه های سینمای ایران را با این دسته از فیلمها به شتاب در آورده و مخاطبین را بجای نشستن در خانه و دیدن بلو ری های فیلمهای علمی تخیلی هالیوود به صندلی های سینما های کشور عزیز مان بکشانند.
اعلان جنگ و رقابت جدی سینمای ایران با هالیوود شروع شد!
وب سایت جلوه های ویژه AWN و CGSociety مقایسه ای بین دوفیلم ژانر علمی تخیلی میمونهای ایرانی و آمریکایی انجام داده در همین راستا شرکت فیلمسازی HSP چند پوستر از جدیدترین فیلم خود را به نام Dark Planet Of The Apes ساخته علی پوراحمد کارگردان و سوپر وایزر جلوه های ویژه منتشر کرد این فیلم که از نظر جلوه های ویژه کامپیوتری و کاراکترها بی شباهت به فیلم Dawn of the planet of the apes هالیوود هم نیست سازندگان هالیوودی را متعجب کرد از پیشرفت ایران در صنعت سینمای نوین Sci-Fi . با این تفاصیل دور از انتظار نیست اگه بگیم آینده سینمای علمی تخیلی در تصاحب کارگردانان و هنرمندان ایرانی خواهد بود!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
هر گونه استفاده از مطلب فوق تنها با ذکر منبع : نام آدرس وبلاگ و نگارنده آن(مسعود مظاهری) بلامانع می باشد.
- نام: مسعود مظاهری
- پیشینه: لیسانس کارگردانی, منتقد سینمای علمی تجربی و علمی تخیلی
- موضوع : بررسی مختصر عوامل و موانع ژانر علمی تخیلی در سینمای ایران و آثار ساخته شده از گذشته تا بحال در این ژانر
- یک سوال مطرح است که حقیقتا ژانر علمی تخیلی چیست؟ آیا فقط ایده پردازی می تواند برای قلمداد نمودن یک فیلم در ساختار علمی تخیلی کافی باشد یا خیر باید ساز و کارهای تصویر سازی مطابق با دنیای دست نیافتنی نیز در شکل گیری این دسته از فیلمها لحاظ شوند؟
هر گاه صحبت از ژانر علمی تخیلی میشود سریعا در اذهان عموم تصاویری از غیر ممکن ها و بالاخص فیلمهای عجیب و محصور کننده هالیوود نقش می بندد که طبعا این برداشت نزدیک به واقعیت هم هست چرا که در تعریف آکادمیک ژانر علمی تخیلی توصیف گر موقعیت های ناممکن و یا ظاهرا ناممکن ولی با حال و هوایی علمی است. به بیان دیگر یکسری اتفاقاتی که وقوع آن غیر ممکن به نظر می رسد اما با ظهور تکنولوژی و علم جدید و رو به پیشرفت بشر قریب الوقوع به نظر رسیده و دستیابی به آن ممکن می نمایاند.
فیلم تابور به کارگردانی وحید وکیلی فر را می توان نیم نگاهی به سوی ژانر علمی تخیلی دانست اما فقط از این نظر که نگاه و ایده کارگردان رئال نیست اما متاسفانه از نظر اجزا سازنده تصویر بشخصه معتقدم این فیلم را نمی توان یک فیلم علمی تخیلی قلمداد کرد. فی الواقع چیزی که مخاطب و بیننده ایرانی و خارج از ایران از فیلم تابو می بیند تصاویری رئال و واقعی و دست یافتنی است و این اولین نقص برای ژانر علمی تخیلی می باشد. صرفا داشتن تفکری علمی تخیلی بدون پرداختن به تصویر سازی آن نمی تواند کاری علمی تخیلی در بیاید چرا که خیلی از افراد جامعه نیز افکار تخیلانه دارند اما آیا همه آنها قادر به بیان تصویری آن برای القا به مخاطب هستند ؟مسلما خیر!
متاسفانه در ایران تعداد معدودی هم که در گذشته دست به ساخت فیلمی زده بودند و عنوان علمی تخیلی را به اشتباه برای آن در نظر گرفته بودند بدون توجه به ساختار یک فیلم علمی تخیلی و شاید نیز بدلیل عدم توانایی فنی و علمی لازم برای استفاده از تکنولوژی جدید جلوه های بصری فیلمهایی تنها رئال ساخته اند که فقط تفکری تخیل پرورانه دارد و خوب طبعا هیچگاه مخاطب جهانی و حتی داخل ایران هم آن را نمی تواند هضم نموده و تحت عنوان علمی تخیلی بپذیرد و در حقیقت مخاطب با دیدن تصاویر دست یافتنی و ایده دست نیافتنی یک نوع گیچی گرفته و بر سر دو راهی می ماند و روابط عمیق کلامی فیلم را نمی تواند منطبق با تصویر سازی ببیند.
نقل جالبی از اقای محسن دریالعل برایتان بازگو بکنم که در پنجمین جلسه از سلسله نشستهای «نسبت سینمای ایران و منافع ملی» گفته اند که با مقاله من نیز بی ارتباط نیست: اینکه سینمای شبهروشنفکری ما از سینمای اروپا تقلید میکند حرف درستی است و یکی از دلایلش هم این است که سینمای ما اساسا توان تولید سینمای آمریکا را ندارد. سینماگران ما نمیتوانند درست شخصیتپردازی کنند، نمیتوانند قهرمان بیافرینند و برای همین فیلمی میسازند که قهرمان نداشته باشد. بلد نیستند و میبینند تقلید از سینمای اروپا راحتتر است و به آن سمت میروند. نود درصد سینمای ایران قدرت ساخت چیزی جز این را ندارد. سختمان است که فیلمی خارج آپارتمان بسازیم.
امیر قادری هم در ادامه این نشست گفت: هالیوود به قهرمان اعتقاد دارند و این چیزی است که همیشه الگوهای فرهنگی این سرزمین آن را رد کردهاند. آنها میتوانند بیشترین سیاهنماییها را نشان بدهند ولی یک بتمن بگذارند و بگویند این بتمن این مشکل را حل میکند. ما همیشه از این قضیه فرار کردهایم چون گفتهایم فرد باعث استکبار میشود. ما همیشه به عقاید چپ کمونیستی سوسیالیستی بها دادهایم و به خاطر همین حالا این سیاهنمایی بحرانزا شده است. سیستم آمریکایی هرچقدر هم سیاهنمایی کند خیالش راحت است چون قهرمان میسازد و به فرد اهمیت میدهد و به جای قدرت دادن به گروههای خاص به مردم قدرت می دهد.
اینکه ما فیلمنامه نوشتن بلد نیستیم و برایش دلیل میتراشیم که من تجربهگرا هستم و ... اما به نظر من برای فیلمنامه درست نوشتن اول از همه باید ایمان داشت. این ایمان هم شعار نیست. شما باید به انسان، به پیشرفت او و اینکه او می تواند بر موانع غلبه کند ایمان داشته باشید. تا یک فرد در خودش احساس قهرمانی نکند، نمیتواند احساس قهرمانی را به داستان خودش و به جامعه خودش منتقل کند. تا ما مردم خودمان را قهرمان نکنیم نمیتوانیم در سینما قهرمان داشته باشیم.
نکته خیلی جالب دیگر و البته بسیار تاسف برانگیز در سینمای ما این است که اگرشما نیز آن سری برنامه های هدف دار "هفت" را دیده بودید هم مثل من متعجب می شدید و هم تاسف به حال این جماعت پیشکسوت که باورشان شده صاحب و سند دار سینمای ایران هستند!
در یکی دیگر از قسمتهای این برنامه سینمایی هفت، بهروز افخمی، سیروس الوند، اکبر نبوی و سعید راد دعوت میشوند تا سینمای نوین را به تمسخر و پوزخند گرفته و بر سینمای کهنه و ژانر های تکراری در سینمای ایران که حاصل خودشان است ببالند و بگویند که:
1- سینمای ایران دچار بحران مخاطب است. چون که فیلمهای کنونی قهرمان ندارند و مضامینی را دستمایه قرار میدهند که فاقد روایت به شکل ارسطویی و کلاسیک است.
2-با پوزخند و تمسخر به جامعه فیلمسازان جوان گفتند که حتی یک فیلم خوب هم در بین فیلمسازان جوان ندیده اند و فیلمسازان جوان و نابلدی به عرصه آمدهاند که فیلمسازی را سهل و آسان گرفتهاند و فیلمهایی ارائه میدهند که فاقد قهرمان و قصههای درگیرکننده است و با یک گوشی موبایل فیلم ساخته و به جشنواره آورده اند.
جالبتر اینجاست که تا آن حد خود را صاحب تمام و کمال سینمای ایران می دانند که آقای سعید راد بی پروا می گوید : چه کسی گفته که رسالتی بر عهده جوان فیلمساز است؟ چه کسی گفته فیلمساز جوان رسالت دارد در قبال سینمای ایران!؟
من واقعا بعد از اظهار نظر افرادی که سطح توانائی هایشان فقط در حد همان دهه 50 شمسی است اما خود را مافوق همه ی هنرمندان تصور می کنند به این موضوع فکر می کردم که صد البته فشار این افراد برای جلوگیری از ورود جوانان نابغه در فیلمسازی و بخصوص ژانر تخصصی و فنی علمی تخیلی برای این است که همان باریکه ی درآمد نیز از آنها گرفته شود چرا که مردم ما دیگر به دیدن آن تیپ فیلمهایی که آین آقایان می سازند خسته شده و در جستجوی دنیای تکنولوژی نوین هم عرض با حرکت نو و جدید سینمای علمی تخیلی در دنیا هستند نه آنکه از اول تا آخر فیلم بنشینند و به دیالوگ های آرمانگرا و شعاری این دسته از کارگردانان گوش بدهند.
در جواب آن پوزخند ها و تمسخر این افراد به فیلمسازان فیلم اولی و جوان باید بگویم شما چون علم و توانایی ساخت یک فیلم با متد جدید و روز را ندارید و حتی بعید می دانیم که خیلی از شما آقایان تعریف صحیحی از ژانر پر طرفدار و تخصصی "علمی تخیلی" و حتی نحوه کار با سیستم را بدانید و داشته باشید و فقط ساده ترین و بی دردسرترین نوع ساخت یک فیلم را بلد هستید طبعا هم باید پشت هم آمده و فقط از نسل خودتان تعریف و تمجید کنید و جوانترها را در یک رسانه ملی آنگونه زشت و ناشایست بکوبید!
بقول دوست عزیزم آقای بهزاد عشقی منقد خوب ایران: اگر این نگاه این چهار پیشکسوت مهمان در برنامه هفت در تمام تاریخ و در تمام جهان تسری مییافت، احتمالا بسیاری از فرمهای نوین فیلمسازی و فیلمهای مدرن و تجربیات تازه، امکان بروز پیدا نمیکردند. سینما به خون تازه نیازمند است و اگر در روی جوانان بسته میبود، بسیاری از سبکها و جریانهای جدید فیلمسازی، از اکسپرسیونیسم آلمان تا نئورئالیسم ایتالیا، از موج نوی فرانسه تا سینمای خیابانی آمریکا و... پدید نمیآمدند.
در میان میهمانان برنامه هفت، بانمکتر از همه حرفهای سعید راد بود که گاه با لحن عصبی و پرخاشگرانه از وضع موجود گلایه میکرد. از زاویه راد، کاستی مهم سینمای کنونی ایران فقدان قهرمان و نبود آرتیستهایی است که نمیتوانند در قالب قهرمان باورپذیر شوند.
البته بی اطلاعی سعید راد به آن لحاظ است که ایشان از قلعه کهنه و محصور خود بیرون نیامده تا ببیند که فیلمسازان جوان چقدر به موضوع قهرمان می پردازند و بر عکس تا دلتان بخواهد داریم آرتیست های که در قالب یک قهرمان باور پذیر هستند!
با این تفاصیل شاید فی الواقع پوراحمد اولین کارگردانی باشد که در سینمای تکراری ما دست به قهرمان پروری از نوع هالیوودی آن زده اما قهرمانی که از نوع نئوکانها و نئولیبرالها نیست و با ساخت شخصیتی ابر انسانی یک مدل قهرمان ایرانی را به دنیا معرفی کرده است. من معتقدم آویزان شدن تمامی سازندگان فیلم در سینمای ایران به فقط سینمای اجتماعی پویا، واقعگرا، آرمانگرا و متعهد نمی تواند بهانه ی خوبی برای شانه خالی کردن از حرکت و رشد سینمای علمی تخیلی در کشورمان باشد.
- آیا واقعا در ایران هم کسی یک فیلم استاندارد علمی تخیلی ساخته است با نگاهی بر پتانسیل های کارگردانان موجود ایران در ژانر علمی و تخیلی با تکیه بر تکنیکهای حرفه ای جلوه های بصری(کامپیوتری)
متاسفانه تا چند سال گذشته در کشور عزیزمان به دلایل نبود نیروی متخصص و قابل برای تصویر سازی مناسب با استفاده از جلوه های بصری(کامپیوتری) فی الواقع این ژانر گمنام بود که می توان بطور خلاصه عدم دستیابی به تکنیک ها و تکنولوژی ساخت این چنین فیلمهایی را بعنوان دلیل اصلی و سپس پر هزینه بودن و بودجه کلان آن را عامل بعدی عدم استفاده از این ساختار در ایران دانست. اما حرکتهای جدید و نو آورانه ای هم به تازگی در ایران شده بعنوان مثال با ساخت فیلمهای ماورائی توسط دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شرکت ایرانی فیلمسازی و جلوه های ویژه HSP مجددا تب ساخت چنین فیلمهایی با تصویر سازیهای تخیلی ماورائی دوباره بالا گرفته است.
شاید بتوان دلیل موفقیت این شرکت را حضور علی پوراحمد و تسلط خیلی خوب بر تکنیکهای بصری و کا مپیوتری برای ساخت این ژانر عنوان نمود. اما باز فقط تعداد انگشت شماری در ایران هستند که توانایی استفاده حرفه ای از جلوه های بصری را برای این ژانر دارند و بعبارتی هنوز ایران از نظر پتانسیل و نیرو بسیار فقیر است و در قیاس با سینمای اروپا و آمریکا داشتن فقط چند نفر برای یک چنین ژانر پول ساز و پر مخاطبی یک فاجعه می باشد چرا که مثلا در آمریکا فقط در شهر سانفرانسیسکو چیزی حدود به 350 کارگردان ژانر علمی تخیلی در ساختارهای فیلم بلند و یا کوتاه وجود دارد!
حتی در سینمای هنر و تجربه ایران نیز فیلمهایی که از نظر تصویر سازی ضعیف هستند و از نظر تجاری نمی توانند مخاطب را بر صندلی بنشانند هیچگاه اکران نمی شوند که خوب کاملا طبیعی است فیلمی باید اکران شود که گیشه داشته باشد و جذاب باشد و مخاطب را به چالش بکشد صرفا داشتن فیلمنامه ای بر پایه دیالوگ های فلسفی و سنگین و یا متخیلانه نمی تواند مخاطب عام را راضی نگه دارد و به سمت گیشه ها بکشد.
این اولین خاصیت سینماست که پول ساز باشد برای برگشت بودجه مگر در موارد نادری که دست دولت یا شرکتهای بزرگی بعنوان اسپانسر در کار باشد و کاری به مخاطب عام نداشته باشند و فقط اهداف اسپانسر را به تصویر بکشند که این در تمام دنیا نیز مرسوم است تحت نام سینمای سفارشی.
مشکل بعدی که باز تا چند سال پیش و حتی هنوز هم گریبانگیر علاقمندان این ژانر و سازندگان فعلی نیز هست عدم داشتن یک داستان مناسب و تازه و نو و فیلمنامه ای جدید است تا از تکرار در سطح جهانی آن پرهیز شود هر چند هستند چند کارگردانی که ایده های نو و جدیدی پیاده کرده اند .
بهرحال تا همین چند سال پیش استفاده از جلوه های بصری کامپیوتری برای بسیاری از کارگردانان و سازندگان این دست از فیلمها در ایران بیگانه و غریب بود و نهایت استفاده از جلوه های بصری و کامپیوتری محدود میشد به ژانر های اکشن و سینمای دفاع مقدس آن هم در سطحی بسیار نازل و ظعیف در حد آتش و دود و شلیک گلوله!
بهرحال قرار نبود در ایران همیشه این وضع یکسان بماند و سازندگان از این ژانر پر فروش عقب بمانند و کم کم افراد نوظهور و خلاقی پیدا شدند که با اثار قابل قبول و گاها در سطح هالیوود کارهای درخور تحسین برای این ژانر در ایران انجام دادند که هم از لخاظ تکنیک و تکنولوژی و هم از لحاظ موضوع و فیلمنامه حرف برای گفتن در سطح جهانی داشتند.
در بین کارهای ساخته شده در ایران شخصا و با توجه به تجربیات و شناختم می توانم فیلمهای ساخته شده توسط علی پوراحمد را نمونه ا ی نسبتا موفق در این ژانر با استاندارد های هالیوود در ایران بدانم . تصویر سازیهای بسیار حرفه ای و زیبا بهمراه موضوع های نسبتا جدید و نو آثار این کارگردان و سوپر وایزر را در سطحی جهانی معرفی کرده آنجا که حتی بعنوان یکی از سخنرانان اصلی کنفرانس جهانیSan Antonio بهترین های CGI 2015 Visual effects آمریکا دعوت شدند.
هر چند در سالهای اخیر پیشرفتهای زیادی وجود داشته و تکنیکهایی که در تدوین فیلمهای جشنواره استفاده شده است استانداردهای نسبتا خوبی دارد اما هرگز نمی توان آن را با تصویر سازی های سه بعدی ژانر علمی تخیلی قیاس گرفت و همچنان خلاء تعداد سازندگان ژانر علمی تخیلی در ایران بخوبی احساس میشود که یکی از دلایل آن زمان بربودن یادگیری و مستر شدن در ساخت این ژانر با استفاده از تکنولوژی جدید است و عامل دیگر نیاز به بودجه های هنگفت برای یک ساختار قابل قبول با استفاده از تکنیک های VFX و CGI است.
بهرحال گیشه های پر فروش دنیا همچنان در قبضه سینمای علمی تخیلی است که هر روز مخاطبان و علاقمندان بیشتری را بخود جذب می کند. بواسطه تصویر سازیهای خارق العاده با استفاده از تکنولوژی های جدید و نوین کامپیوتری در این ژانر کارگردان قادر به پیاده کردن تمامی ایده های خود را بدون داشتن محدودیت در ساخت ماکت و دکوپاژ های سنگین و گاها غیر قابل ساخت در دنیای واقعی را دارد( آنجا که اتفاقاتی در جنگ ستارگان میافتد) .
همین موضوع باعث میشود دست خیالپردازی فیلمنامه نویس و داستان سرا در سطحی بی نهایت باز شود و تصاویری را به شرح و سپس تصویر بکشد که در دنیای واقعی و اطراف ما غیر قابل دیدن هستند.
بیشتر سایتها و در حقیقت تمامی سایتها داخلی در ایران به ژانر علمی و تخیلی هالیوود می پردازند چون سلطان ساخت این چنین فیلمهایی در جهان هستند و همیشه عنوان میشود که دستیابی به چنین تکنولوژی و سینمایی برای سایر کشورها بسیار هزینه بر و هنگفت و غیر ممکن است هر چند در سالهای اخیر شاهد ساخت فیلمهای سینمایی ژانر علمی تخیلی در انگلستان,آلمان,نروژ,استرالیا, ژاپن و هندوستان بوده ایم اما تا همین چند سال پیش هیچگاه کسی به ذهنش خطور هم نمی کرد که هنرمندان کشور عزیزمان ایران هم به این تکنولوژی برسند و به جمع کشورهای پیشرفته سازنده این ژانر فنی و تکنیکی اضافه شوند.
به این ترتیب شاید فی الحال تنها دو فیلم مثل "نفوذ" به کارگردانی علی پوراحمد سوپر وایزر جلوه های ویژه و تهیه کننده با امتیاز فنی و تکنیکی خوب و "تابور" به کارگردانی وحید وکیلی فر تهیه کننده و نویسنده با امتیاز فنی و تکنیکی متوسط که در ژانر علمی تخیلی در ایران ساخته شده اند را بتوانم نمونه ا ی از مطابقت ایده و فیلمنامه تخیلی با تصویرسازیهای تخیلی و دست نیافتنی زیبای این ژانر بدانیم (بمثابه آنچه در سینمای هالیوود می بینیم) که نوید آینده ای روشن و رو به پیشرفت را برای کشورمان می دهد.
در این مقاله بطور خلاصه نگاهی داشتم به ژانر علمی تخیلی در ایران بهمراه تصاویر مربوط به معدود فیلمهایی که ساخته شده اند. ژانری که واقعا تا چند سال پیش خلاء و کمبود آن در سینمای ایران بوضوح حس میشد حالا در حال متولد شدن است با توجه به علاقه ام به پیگیری روند رو به رشد این ژانر در ایران امیدوارم همه ی سازندگان,کارگردانان و هنرمندانی که در این ژانر استارت زده و فعالیت می کنند بتوانند بزودی چرخ زنگ زده و کند گیشه های سینمای ایران را با این دسته از فیلمها به شتاب در آورده و مخاطبین را بجای نشستن در خانه و دیدن بلو ری های فیلمهای علمی تخیلی هالیوود به صندلی های سینما های کشور عزیز مان بکشانند.