05-04-2015، 16:35
می گویند صدایش «شیشه» است. راست هم می گویند. او را از سال ها قبل می شناختیم اما 10 سال پیش و با آلبوم «غریبه» صدای مخملی اش به گوش همگان رسید و بدل به یکی از بهترین خواننده های موسیقی پاپ ایران شد.
خواننده ای که جدا از هوادارانش، در میان اهالی موسیقی هم شدیدا پرطرفدار است و اکثر بچه های موسیقی تکنیک و صدایش را قبول دارند.
10 سال پیش اولین گفتگوی بلند فریدون در دفتر مجله «ترانه ماه» و توسط خود من انجام شد و حالا پس از گذشت 10 سال، یک بار دیگر و این بار به بهانه آلبوم «عشق یعنی...» با او به گفتگو نشستم و البته یکی از سوالات همان مصاحبه را پرسیم و البته فریدون هم جوابی مشابه داد.
با رأی هیات داوران مجله که چهره های شناخته شده ای هم هستند، عنوان بهترین خواننده، بهترین آلبوم و بهترین قطعه آلبومی سال 93 به شما رسید؛ چه احساسی دارید؟
- بسیار خوشحالم و احساس می کنم به آنچه حقم بود رسیده ام. سال های سال زحمت کشیدم و حقیقتا این انتخاب بسیار برایم خوشایند است. شکر خدا آلبومم بسیار خوب فروخت و حسابی شنیده شد. من دوست دارم همیشه اول باشم و هرگز به دومی راضی نیستم. یعنی اگر قرار باشد دوم شوم اصلا بهتر است کار نکنم. این حرف ها را از روی غرور نمی گویم. در واقع اشاره ام به زحماتم است. از کسانی که مرا به عنوان خواننده برتر سال انتخاب کرده اند، صمیمانه ممنونم.
بعد از یک دهه یک بار دیگر آلبومی را با همکاری مستقیم بهروز صفاریان تولید و منتشر کردید. در واقع از غریبه سال 83 تا عشق یعنی سال 93، 10 سال گذشته و شما به بهروز بازگشته اید.
- وقتی سال 90 آلبوم قبلی ام یعنی «خاطرات گمشده» منتشر شد، یکی دو ماهی استراحت کردم و بعد کم کم مشغول ساختن ملودی شدم. موسیقی آلبوم «خاطرات گمشده» را پاشا یثربی کار کرده بود اما بعد از انتشار آلبوم مشکلاتی برای ایشان پیش آمد که باعث شد نتوانیم همکاری کنیم؛ بنابراین من مهران خالصی را که از دوستان و همکاران همیشگی من است به عنوان تنظیم کننده کارهای جدیدم انتخاب کردم و همان زمان ملودی قطعاتی مانند «عشق یعنی»، «نگاهت» و «پشیمونی» را ساختم. کمی که گذشت احساس کردم بهتر است برخلاف آلبوم «خاطرات گمشده» خودم تهیه کننده کار نباشم و این فشار را از روی خودم بردارم.
منظورتان فشار مالی است؟
- هم فشار مالی و هم سایر مشکلاتی که تهیه یک آلبوم به همراه خود دارد. من «خاطرات گمشده» را به تنهایی تولید کرده بودم اما احساس کردم در کار جدید باید با دیگران همفکری و مشورت بیشتری داشته باشم. در نهایت تصمیم بر این شد که با تهیه کننده قدیمی کارهایم که آلبوم غریبه را نیز تولید کرده بودند، مجددا همکاری کنم.
تهیه کننده معتقد بود بهترین کسی که می تواند این آلبوم را به پیش ببرد، بهروز صفاریان است. در واقع اعتقاد داشت حاصل همکاری من و آقای صفاریان بهترین آثار من و البته بهروز بوده و بنابراین باید این آلبوم نیز توسط ایشان مدیریت شود و این تیم خوب یک بار دیگر کنار هم باشد. در هر صورت تهیه کننده آلبوم با بهروز مشغول مذاکره شد و در نهایت بهروز صفاریان مسئولیت مدیریت و موسیقی این آلبوم را برعهده گرفت و ما از پاییز 90 و به صورت جدی تر از بهار 91 کار روی آلبوم «عشق یعنی...» را به پیش بردیم.
و این در حالی بود که شما چندین ترانه را انتخاب کرده و حتی ملودی را نیز ساخته بودید.
- بله و بهروز هم در ابتدا خیلی با بعضی از ترانه های کار موافق نبود و اعتقاد داشت باید ترانه ها تغییر کند اما به هر حال ملودی هایی که من ساخته بودم برحسب حال و هوا و فضای آن ترانه ها ساخته شده بود و اگر آنها را تغییر می دادیم، کار به کلی تغییر می کرد. من معتقدم 70 درصد از دلایل موفقیت یا عدم موفقیت یک آلبوم ترانه های آن است و روی ترانه های انتخابی ام خیلی حساب می کنم و در واقع به آن کلام ها خو می گیرم. در نهایت بهروز هم نظر مرا پذیرفت و مشغول تنظیم و مدیریت کارها شد.
به نظر می رسد کلام ها و ترانه ها در آلبوم «عشق یعنی...» به شدت ساده تر از آلبوم «غریبه» است. در واقع آنچه در آلبوم «غریبه» خوانده بودید، عمیق تر و سنگین تر بود. البته در بیشتر قطعات، نه همه آنها.
- خب ما در آلبوم «غریبه» ترانه های اجتماعی زیادی داشتیم اما در «عشق یعنی» فقط یک ترانه اجتماعی (قهوه خونه ها) اجرا شده و سایر قطعات عاشقانه است. البته مطمئن باشید در آلبوم های بعدی کارهای اجتماعی بیشتری را خواهم خواند.
قبول دارم که ترانه ها در «عشق یعنی...» ساده تر است. شاید اگر بهروز از همان ابتدا در کنار من بود، روند انتخاب ترانه هایمان هم تغییر می کرد و انتخاب های بهتری می داشتیم. بهروز واقعا موزیسین شماره یک ماست و هر گاه او در کنارم بوده، موفقیت به من حسابی نزدیکتر شده است.
دقیقا بعد از آلبوم غریبه، شما سه آلبوم (از تو دورم - رمیکس و خاطرات گمشده) را منتشر کردید که هرگز به موفقیت غریبه نزدیک هم نشد اما «عشق یعنی...» تا حد زیادی می تواند موفقیت غریبه را تکرار یا دست کم تداعی کرد.
- بله دقیقا همینطور است. البته تفاوت عمده ای که میان آلبوم غریبه و این آلبوم وجود دارد، گستردگی موفقیت قطعات «عشق یعنی» است. در غریبه همه «گل هیاهو (آهای خوشگل عاشق)» را دوست می داشتندن اما در «عشق یعنی» هر کسی یکی از قطعات آلبوم را می پسندد و در واقع قطعه خاصی نیست که از آلبوم بیرون زده باشد و من فکر می کنم اینکه آلبوم یک دستی را تولید کرده ایم که همه قطعاتش مخاطب و طرفدار دارد، بسیار خوب است.
ما سلایق مختلفی را در آلبوم مد نظر قرار دادیم و هر کس با هر سلیقه ای می تواند در این آلبوم قطعه خودش را انتخاب کند. با اینحال خود من به شخصه فکر می کنم قطعه «هیت» داشتن خودش از عوامل اصلی موفقیت یک آلبوم محسوب می شود.
10 سال پیش که آلبوم «غریبه» منتشر شد، شما خارج از کشور بودید و این بار هم اگر کمی دیرتر از کانادا به ایران بازمی گشتید، دقیقا حکایت آلبوم غریبه تکرار می شد.
- (می خندد) راستش قرار نبود به این زودی ها برگردم و در واقع مشخص شده بود که دو ماه و نیم در کانادا بمانم اما این بار شدیدا دلتنگ شده بودم و واقعا ماندن در خارج از کشور برایم سختش ده بود. البته اینکه دوستان قدیمی ام را می دیدم لذتبخش بود ولی هر چه بود بلیتم را جلو انداختم و زودتر برگشتم.
اواخر دی ماه کنسرتی را در تهران برگزار کردید که با استقبال خوبی هم مواجه شد. از حال و هوای این کنسرت بگویید.
- من که به شدت از کنسرت راضی بودم. برای بار اول بود که قطعات «عشق یعنی» را می خواندم و همین مسئله کمی نگرانم کرده بود ولی شکر خدا همه چیز خوب پیش رفت و مردم هم از اجرا راضی بودند.
خیلی جالب بود که مردم قطعات آلبوم «عشق یعنی» را همگام و همراه با من می خواندند در حالی که فقط دو هفته از انتشار آلبوم گذشته بود.
قطعه «هنوزم همونیم» یکی از بهترین قطعات آلبوم «عشق یعنی» است که طرفداران زیادی هم پیدا کرده. درخصوص چگونگی تولید این قطعه صحبت کنید.
- ملودی «هنوزم همونیم» را یک جوان با استعداد و آینده دار به نام اشکان خشایی ساخته و ترانه اش را هم نسرین قاآنی نوشته است. من وقتی بار اول این ترانه را دیدم، احساس کردم کاملا برای من نوشته شده و وصف حال من و مادرم است. در واقع ماجراهای اقامت من در خارج از کشور و دوری از مادرم همه و همه در این ترانه به نحوی بیان شده بود و من هم در اجرایش تمام جانم را خرج کردم و فکر نمی کنم تا به حال در اجرای هیچ قطعه ای تا این حد از همه جان و احساسم استفاده کرده باشم.
وقتی این آهنگ را می خواندم، مدام چهره مادرم جلوی چشمانم بود و انگار وظیفه داشتم این کار را به یاد مادرم بخوانم. البته شاید اگر از ابتدا قصد داشتم کاری را برای مادرم تولید کنم و بخوانم، کار متفاوتی را می خواندم. شاید در آن صورت از او به خاطر فتنش «گله و شکایت» می کردم.
برسیم به مبحث تنظیم های آلبوم «عشق یعنی»؛ من فکر می کنم برخلاف آلبوم غریبه که حضور و تنظیم های بهروز بیش از 50 درصد از موفقیت آلبوم را شامل می شد، این بار نقش بهروز بیشتر یک نقش مدیریتی بود تا اجرایی.
- به هر حال در آلبوم غریبه 9 قطعه را بهروز تنظیم کرده بود و تنها تنظیم دو قطعه را سایرین (پدرام کشتکار و مرحوم شهراد غلامی) انجام داده بودند اما در «عشق یعنی» بهروز چهار قطعه را تنظیم کرده ولی به عنوان مدیر هنری روی تنظیم های دیگران نظارت داشته است. ضمن اینکه سایر تنظیم کننده های آلبوم عشق یعنی می دانستند که کارشان در کنار کارهای موزیسینی قرار می گیرد به نام بهروز صفاریان و طبیعتا انرژی و وقت بیشتری گذاشتند.
یکی از تفاوت های عمده تنظیم های این آلبوم با آلبوم غریبه، سازمان های آن است. در «غریبه» ما از سازهای مختلف و متعددی استفاده کرده بودیم و البته ساز قالب مان گیتار بود اما این بار سازها کمتر هستند و فضای قالب کار هم ویولن است.
10 سال پیش و پس از انتشار آلبوم غریبه، شما اولین گفتگوی بلندتان را با اولینه شماره مجله «ترانه ماه» و من انجام دادید و تیتر آن گفتگو نیز این بود: «کار کردن با بهروز صفاریان آدم را پیر می کند!» هنوز هم با گذشت 10 سال همان اعتقاد را دارید؟
- (می خندد) دقیقا! کار کردن با آقای صفاریان خیلی حوصله می خواهد و واقعا آدم را پیر می کند از بس که او روی کارش حساس است و وسواس دارد. آلبوم «عشق یعنی» قرار بود بهار 92 منتشر شود اما در نهایت زمستان 93 راهی بازار شد. بهروز هیچگاه از کارش رضایت صددرصد ندارد و همیشه دوست دارد روی تنظیم هایش بیشتر کار کند و مدام تغییرشان دهد. همین آلبوم هم تا آخرین ثانیه دستخوش تغییر شد و حتی در نهایت، با دو سه روز تاخیر به نسبت زمان نهایی مقرر شده انتشار یافت.
در همان مجله 10 سال پیش بهروز صفاریان هم در گفتگویی حاضر شده بود که تیتری با این مضمون داشت: «کدام وسواس؟ کاست بعدی فریدون یک سال دیگر در بازار است».
- (می خندد) به محض اینکه کار بهروز صفاریان تمام شد، رفت سراغ آلبوم برادرش یعنی شبح و مدت ها روی آن کار کرد.
بعد هم که با هم آلبوم «از تو دورم» را استارت زدیم که البته بهروز درابتدای راه از تیم جدا شد. در هر صورت ای کاش تیتری که گفتید به حقیقت می پیوست. البته این را هم اضافه کنم که وسواس آقای صفاریان روی کارهایش الان از قبل هم بیشتر شده و اصولا هم دیده ایم که آثارش موفق هستند.
بسیار خوب، برنامه بعدی فریدون چیست؟
- کنسرت... در حال حاضر همه فکر و ذکرم اجراهای زنده است و انتظار دارم پس از انتشار آلبوم بتوانم در کنسرت های بیشتری حضور داشته باشم. یک خواننده در واقع با کنسرت جان می گیرد و انگیزه پیدا می کند. البته کم کم باید کار روی آلبوم بعدی را هم آغاز کنم و به زودی مشغول انتخاب ترانه خواهم شد.
با این تفاسیر آلبوم بعدی را هم با بهروز کار خواهید کرد؟
- باید بنشینیم و صحبت کنیم. فعلا که مشغول خستگی در کردن هستیم. البته بهروز درگیر کارهای آقای چاوشی است و امیدوارم بتواند در لابلای کارهای محسن، به کارهای من هم برسد. اگر زمان داشته باشد، همکاری مان ادامه پیدا می کند اگر هم نه که ...
شرایط بازار پاپ با 10 سال پیش به شدت تفاوت کرده و تعداد خواننده ها و آثار آنقدر بالا رفته که موفقیت را بدل به رویا کرده و به نوعی مخاطب هم زده شده است؛ با این حرف موافقید؟
- بله. ماشاءالله همه نوع خواننده ای هم داریم. مجاز، نیمه مجاز، غیرمجاز، زیرزمینی، آنسوی آبی و ... الان تیراژ بهترین آلبوم هایمان از 80-70 هزار نسخه تجاوز نمی کند و اگر آلبومی 200 هزار نسخه بفروشد معادل یک میلیون نسخه 10 سال پیش است. یادم است تیراژ اولیه آلبوم «غریبه» 500 هزار نسخه بود که الان واقعا کیمیاست.
تازه غریبه به تیراژ دوم هم رسید و تا یک میلیون نسخه فروخت. در هر صورت موفقیت در این بازار شلوغ به شدت مشکل است. چند سال پیش که به دنبال دریافت مجوز آلبوم «خاطرات گمشده» بودم، از دفتر موسیقی شنیدم که 500 آلبوم مجوز گرفته و در شرف انتشار است. همین الان روزانه تعداد بسیار بالایی کار در سایت های مختلف منتشر می شود که تازه گلچین شده هم هستند. البته افرادی که غیرمجاز هستند از فاکتور تصویر و ویدئو هم استفاده می کنند.
من همیشه گفته ام که موسیقی ما احتیاج به یک شبکه تلویزیونی دارد. همین کلیپ هایی که در شبکه های مختلف سیما از خواننده های مجاز پخش می شود اگر در قالب یک شبکه واحد قرار گیرد می تواند به شدت جذب مخاطب کند. در واقع با رعایت اصول و چارچوب ها می توان برای موسیقی یک شبکه تلویزیونی راه انداخت و موسیقی و اقتصادش را از وضعیت فعلی نجات داد. البته چندی پیش جشنواره ققنوس هم برگزار شد که به نظرم قدم خوبی برای به رسمیت شناخته شدن تصویر در موسیقی پاپ بود.
و حرف پایانی؟
- از همه کسانی که آلبوم «عشق یعنی...» را حمایت کردند و حتی آنهایی که آلبوم را از طریق اینترنت گوش دادند ممنونم و امیدوارم آنهایی که کار را اینترنتی شنیده اند، اگر پسندیده اند یک سی دی ارجینال هم تهیه کنند.
خواننده ای که جدا از هوادارانش، در میان اهالی موسیقی هم شدیدا پرطرفدار است و اکثر بچه های موسیقی تکنیک و صدایش را قبول دارند.
10 سال پیش اولین گفتگوی بلند فریدون در دفتر مجله «ترانه ماه» و توسط خود من انجام شد و حالا پس از گذشت 10 سال، یک بار دیگر و این بار به بهانه آلبوم «عشق یعنی...» با او به گفتگو نشستم و البته یکی از سوالات همان مصاحبه را پرسیم و البته فریدون هم جوابی مشابه داد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
با رأی هیات داوران مجله که چهره های شناخته شده ای هم هستند، عنوان بهترین خواننده، بهترین آلبوم و بهترین قطعه آلبومی سال 93 به شما رسید؛ چه احساسی دارید؟
- بسیار خوشحالم و احساس می کنم به آنچه حقم بود رسیده ام. سال های سال زحمت کشیدم و حقیقتا این انتخاب بسیار برایم خوشایند است. شکر خدا آلبومم بسیار خوب فروخت و حسابی شنیده شد. من دوست دارم همیشه اول باشم و هرگز به دومی راضی نیستم. یعنی اگر قرار باشد دوم شوم اصلا بهتر است کار نکنم. این حرف ها را از روی غرور نمی گویم. در واقع اشاره ام به زحماتم است. از کسانی که مرا به عنوان خواننده برتر سال انتخاب کرده اند، صمیمانه ممنونم.
بعد از یک دهه یک بار دیگر آلبومی را با همکاری مستقیم بهروز صفاریان تولید و منتشر کردید. در واقع از غریبه سال 83 تا عشق یعنی سال 93، 10 سال گذشته و شما به بهروز بازگشته اید.
- وقتی سال 90 آلبوم قبلی ام یعنی «خاطرات گمشده» منتشر شد، یکی دو ماهی استراحت کردم و بعد کم کم مشغول ساختن ملودی شدم. موسیقی آلبوم «خاطرات گمشده» را پاشا یثربی کار کرده بود اما بعد از انتشار آلبوم مشکلاتی برای ایشان پیش آمد که باعث شد نتوانیم همکاری کنیم؛ بنابراین من مهران خالصی را که از دوستان و همکاران همیشگی من است به عنوان تنظیم کننده کارهای جدیدم انتخاب کردم و همان زمان ملودی قطعاتی مانند «عشق یعنی»، «نگاهت» و «پشیمونی» را ساختم. کمی که گذشت احساس کردم بهتر است برخلاف آلبوم «خاطرات گمشده» خودم تهیه کننده کار نباشم و این فشار را از روی خودم بردارم.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
منظورتان فشار مالی است؟
- هم فشار مالی و هم سایر مشکلاتی که تهیه یک آلبوم به همراه خود دارد. من «خاطرات گمشده» را به تنهایی تولید کرده بودم اما احساس کردم در کار جدید باید با دیگران همفکری و مشورت بیشتری داشته باشم. در نهایت تصمیم بر این شد که با تهیه کننده قدیمی کارهایم که آلبوم غریبه را نیز تولید کرده بودند، مجددا همکاری کنم.
تهیه کننده معتقد بود بهترین کسی که می تواند این آلبوم را به پیش ببرد، بهروز صفاریان است. در واقع اعتقاد داشت حاصل همکاری من و آقای صفاریان بهترین آثار من و البته بهروز بوده و بنابراین باید این آلبوم نیز توسط ایشان مدیریت شود و این تیم خوب یک بار دیگر کنار هم باشد. در هر صورت تهیه کننده آلبوم با بهروز مشغول مذاکره شد و در نهایت بهروز صفاریان مسئولیت مدیریت و موسیقی این آلبوم را برعهده گرفت و ما از پاییز 90 و به صورت جدی تر از بهار 91 کار روی آلبوم «عشق یعنی...» را به پیش بردیم.
و این در حالی بود که شما چندین ترانه را انتخاب کرده و حتی ملودی را نیز ساخته بودید.
- بله و بهروز هم در ابتدا خیلی با بعضی از ترانه های کار موافق نبود و اعتقاد داشت باید ترانه ها تغییر کند اما به هر حال ملودی هایی که من ساخته بودم برحسب حال و هوا و فضای آن ترانه ها ساخته شده بود و اگر آنها را تغییر می دادیم، کار به کلی تغییر می کرد. من معتقدم 70 درصد از دلایل موفقیت یا عدم موفقیت یک آلبوم ترانه های آن است و روی ترانه های انتخابی ام خیلی حساب می کنم و در واقع به آن کلام ها خو می گیرم. در نهایت بهروز هم نظر مرا پذیرفت و مشغول تنظیم و مدیریت کارها شد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
به نظر می رسد کلام ها و ترانه ها در آلبوم «عشق یعنی...» به شدت ساده تر از آلبوم «غریبه» است. در واقع آنچه در آلبوم «غریبه» خوانده بودید، عمیق تر و سنگین تر بود. البته در بیشتر قطعات، نه همه آنها.
- خب ما در آلبوم «غریبه» ترانه های اجتماعی زیادی داشتیم اما در «عشق یعنی» فقط یک ترانه اجتماعی (قهوه خونه ها) اجرا شده و سایر قطعات عاشقانه است. البته مطمئن باشید در آلبوم های بعدی کارهای اجتماعی بیشتری را خواهم خواند.
قبول دارم که ترانه ها در «عشق یعنی...» ساده تر است. شاید اگر بهروز از همان ابتدا در کنار من بود، روند انتخاب ترانه هایمان هم تغییر می کرد و انتخاب های بهتری می داشتیم. بهروز واقعا موزیسین شماره یک ماست و هر گاه او در کنارم بوده، موفقیت به من حسابی نزدیکتر شده است.
دقیقا بعد از آلبوم غریبه، شما سه آلبوم (از تو دورم - رمیکس و خاطرات گمشده) را منتشر کردید که هرگز به موفقیت غریبه نزدیک هم نشد اما «عشق یعنی...» تا حد زیادی می تواند موفقیت غریبه را تکرار یا دست کم تداعی کرد.
- بله دقیقا همینطور است. البته تفاوت عمده ای که میان آلبوم غریبه و این آلبوم وجود دارد، گستردگی موفقیت قطعات «عشق یعنی» است. در غریبه همه «گل هیاهو (آهای خوشگل عاشق)» را دوست می داشتندن اما در «عشق یعنی» هر کسی یکی از قطعات آلبوم را می پسندد و در واقع قطعه خاصی نیست که از آلبوم بیرون زده باشد و من فکر می کنم اینکه آلبوم یک دستی را تولید کرده ایم که همه قطعاتش مخاطب و طرفدار دارد، بسیار خوب است.
ما سلایق مختلفی را در آلبوم مد نظر قرار دادیم و هر کس با هر سلیقه ای می تواند در این آلبوم قطعه خودش را انتخاب کند. با اینحال خود من به شخصه فکر می کنم قطعه «هیت» داشتن خودش از عوامل اصلی موفقیت یک آلبوم محسوب می شود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
10 سال پیش که آلبوم «غریبه» منتشر شد، شما خارج از کشور بودید و این بار هم اگر کمی دیرتر از کانادا به ایران بازمی گشتید، دقیقا حکایت آلبوم غریبه تکرار می شد.
- (می خندد) راستش قرار نبود به این زودی ها برگردم و در واقع مشخص شده بود که دو ماه و نیم در کانادا بمانم اما این بار شدیدا دلتنگ شده بودم و واقعا ماندن در خارج از کشور برایم سختش ده بود. البته اینکه دوستان قدیمی ام را می دیدم لذتبخش بود ولی هر چه بود بلیتم را جلو انداختم و زودتر برگشتم.
اواخر دی ماه کنسرتی را در تهران برگزار کردید که با استقبال خوبی هم مواجه شد. از حال و هوای این کنسرت بگویید.
- من که به شدت از کنسرت راضی بودم. برای بار اول بود که قطعات «عشق یعنی» را می خواندم و همین مسئله کمی نگرانم کرده بود ولی شکر خدا همه چیز خوب پیش رفت و مردم هم از اجرا راضی بودند.
خیلی جالب بود که مردم قطعات آلبوم «عشق یعنی» را همگام و همراه با من می خواندند در حالی که فقط دو هفته از انتشار آلبوم گذشته بود.
قطعه «هنوزم همونیم» یکی از بهترین قطعات آلبوم «عشق یعنی» است که طرفداران زیادی هم پیدا کرده. درخصوص چگونگی تولید این قطعه صحبت کنید.
- ملودی «هنوزم همونیم» را یک جوان با استعداد و آینده دار به نام اشکان خشایی ساخته و ترانه اش را هم نسرین قاآنی نوشته است. من وقتی بار اول این ترانه را دیدم، احساس کردم کاملا برای من نوشته شده و وصف حال من و مادرم است. در واقع ماجراهای اقامت من در خارج از کشور و دوری از مادرم همه و همه در این ترانه به نحوی بیان شده بود و من هم در اجرایش تمام جانم را خرج کردم و فکر نمی کنم تا به حال در اجرای هیچ قطعه ای تا این حد از همه جان و احساسم استفاده کرده باشم.
وقتی این آهنگ را می خواندم، مدام چهره مادرم جلوی چشمانم بود و انگار وظیفه داشتم این کار را به یاد مادرم بخوانم. البته شاید اگر از ابتدا قصد داشتم کاری را برای مادرم تولید کنم و بخوانم، کار متفاوتی را می خواندم. شاید در آن صورت از او به خاطر فتنش «گله و شکایت» می کردم.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
برسیم به مبحث تنظیم های آلبوم «عشق یعنی»؛ من فکر می کنم برخلاف آلبوم غریبه که حضور و تنظیم های بهروز بیش از 50 درصد از موفقیت آلبوم را شامل می شد، این بار نقش بهروز بیشتر یک نقش مدیریتی بود تا اجرایی.
- به هر حال در آلبوم غریبه 9 قطعه را بهروز تنظیم کرده بود و تنها تنظیم دو قطعه را سایرین (پدرام کشتکار و مرحوم شهراد غلامی) انجام داده بودند اما در «عشق یعنی» بهروز چهار قطعه را تنظیم کرده ولی به عنوان مدیر هنری روی تنظیم های دیگران نظارت داشته است. ضمن اینکه سایر تنظیم کننده های آلبوم عشق یعنی می دانستند که کارشان در کنار کارهای موزیسینی قرار می گیرد به نام بهروز صفاریان و طبیعتا انرژی و وقت بیشتری گذاشتند.
یکی از تفاوت های عمده تنظیم های این آلبوم با آلبوم غریبه، سازمان های آن است. در «غریبه» ما از سازهای مختلف و متعددی استفاده کرده بودیم و البته ساز قالب مان گیتار بود اما این بار سازها کمتر هستند و فضای قالب کار هم ویولن است.
10 سال پیش و پس از انتشار آلبوم غریبه، شما اولین گفتگوی بلندتان را با اولینه شماره مجله «ترانه ماه» و من انجام دادید و تیتر آن گفتگو نیز این بود: «کار کردن با بهروز صفاریان آدم را پیر می کند!» هنوز هم با گذشت 10 سال همان اعتقاد را دارید؟
- (می خندد) دقیقا! کار کردن با آقای صفاریان خیلی حوصله می خواهد و واقعا آدم را پیر می کند از بس که او روی کارش حساس است و وسواس دارد. آلبوم «عشق یعنی» قرار بود بهار 92 منتشر شود اما در نهایت زمستان 93 راهی بازار شد. بهروز هیچگاه از کارش رضایت صددرصد ندارد و همیشه دوست دارد روی تنظیم هایش بیشتر کار کند و مدام تغییرشان دهد. همین آلبوم هم تا آخرین ثانیه دستخوش تغییر شد و حتی در نهایت، با دو سه روز تاخیر به نسبت زمان نهایی مقرر شده انتشار یافت.
در همان مجله 10 سال پیش بهروز صفاریان هم در گفتگویی حاضر شده بود که تیتری با این مضمون داشت: «کدام وسواس؟ کاست بعدی فریدون یک سال دیگر در بازار است».
- (می خندد) به محض اینکه کار بهروز صفاریان تمام شد، رفت سراغ آلبوم برادرش یعنی شبح و مدت ها روی آن کار کرد.
بعد هم که با هم آلبوم «از تو دورم» را استارت زدیم که البته بهروز درابتدای راه از تیم جدا شد. در هر صورت ای کاش تیتری که گفتید به حقیقت می پیوست. البته این را هم اضافه کنم که وسواس آقای صفاریان روی کارهایش الان از قبل هم بیشتر شده و اصولا هم دیده ایم که آثارش موفق هستند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بسیار خوب، برنامه بعدی فریدون چیست؟
- کنسرت... در حال حاضر همه فکر و ذکرم اجراهای زنده است و انتظار دارم پس از انتشار آلبوم بتوانم در کنسرت های بیشتری حضور داشته باشم. یک خواننده در واقع با کنسرت جان می گیرد و انگیزه پیدا می کند. البته کم کم باید کار روی آلبوم بعدی را هم آغاز کنم و به زودی مشغول انتخاب ترانه خواهم شد.
با این تفاسیر آلبوم بعدی را هم با بهروز کار خواهید کرد؟
- باید بنشینیم و صحبت کنیم. فعلا که مشغول خستگی در کردن هستیم. البته بهروز درگیر کارهای آقای چاوشی است و امیدوارم بتواند در لابلای کارهای محسن، به کارهای من هم برسد. اگر زمان داشته باشد، همکاری مان ادامه پیدا می کند اگر هم نه که ...
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شرایط بازار پاپ با 10 سال پیش به شدت تفاوت کرده و تعداد خواننده ها و آثار آنقدر بالا رفته که موفقیت را بدل به رویا کرده و به نوعی مخاطب هم زده شده است؛ با این حرف موافقید؟
- بله. ماشاءالله همه نوع خواننده ای هم داریم. مجاز، نیمه مجاز، غیرمجاز، زیرزمینی، آنسوی آبی و ... الان تیراژ بهترین آلبوم هایمان از 80-70 هزار نسخه تجاوز نمی کند و اگر آلبومی 200 هزار نسخه بفروشد معادل یک میلیون نسخه 10 سال پیش است. یادم است تیراژ اولیه آلبوم «غریبه» 500 هزار نسخه بود که الان واقعا کیمیاست.
تازه غریبه به تیراژ دوم هم رسید و تا یک میلیون نسخه فروخت. در هر صورت موفقیت در این بازار شلوغ به شدت مشکل است. چند سال پیش که به دنبال دریافت مجوز آلبوم «خاطرات گمشده» بودم، از دفتر موسیقی شنیدم که 500 آلبوم مجوز گرفته و در شرف انتشار است. همین الان روزانه تعداد بسیار بالایی کار در سایت های مختلف منتشر می شود که تازه گلچین شده هم هستند. البته افرادی که غیرمجاز هستند از فاکتور تصویر و ویدئو هم استفاده می کنند.
من همیشه گفته ام که موسیقی ما احتیاج به یک شبکه تلویزیونی دارد. همین کلیپ هایی که در شبکه های مختلف سیما از خواننده های مجاز پخش می شود اگر در قالب یک شبکه واحد قرار گیرد می تواند به شدت جذب مخاطب کند. در واقع با رعایت اصول و چارچوب ها می توان برای موسیقی یک شبکه تلویزیونی راه انداخت و موسیقی و اقتصادش را از وضعیت فعلی نجات داد. البته چندی پیش جشنواره ققنوس هم برگزار شد که به نظرم قدم خوبی برای به رسمیت شناخته شدن تصویر در موسیقی پاپ بود.
و حرف پایانی؟
- از همه کسانی که آلبوم «عشق یعنی...» را حمایت کردند و حتی آنهایی که آلبوم را از طریق اینترنت گوش دادند ممنونم و امیدوارم آنهایی که کار را اینترنتی شنیده اند، اگر پسندیده اند یک سی دی ارجینال هم تهیه کنند.