04-02-2015، 20:31
دكتر محمودگلزاري روانشناس رسمي كشور گفت:تحقيقات نشان مي دهد80 درصد دختران دبيرستاني در ايران با يك پسر دوست هستند و حتي ممكن است ارتباط جنسي هم داشته باشند كه خانوادهها و مسئولين مدارس از اين موضوع بياطلاع هستند.
اين درحالي است كه نوجوانان آگاهي كافي نسبت به اين مسئله ندارند و ارتباطاتشان به ازدواج منجر نميشود كه اين امر مطمئناً پيامدهاي ناگواري را براي آنها به همراه خواهد داشت. به گزارش خبرآنلاين عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطايي با بيان اين مطلب در جلسه سخنراني درخصوص چالشهاي زندگي دختران و پسران دانشجو ، سازندهترين و بهترين راه براي پيش برد ارتباط و علاقمندي با جنس مخالف را در ازدواج دانست و گفت: شيفتگي پسران براي ازدواج معمولاً در سن 19 تا 20 سالگي اتفاق ميافتد.
دكتر "محمود گلزاري" در ادامه سخنان خود، به مراحل ارتباط ميان دختران و پسران اشاره كرد و گفت: مرحله اول در سنين زير دبستان صورت ميگيرد كه گرايش به دوستي با جنس مخالف در اين سن زياد بوده و تفاوت جنسي در ميان آنها وجود ندارد. وي همچنين مرحله دوم ارتباط دختران و پسران را در سن 6 تا 12 سالگي عنوان كرد و گفت: در اين سنين هويت جنسي افراد شكل ميگيرد. وي افزود، با توجه به تحقيقاتي كه در اين خصوص در كشور امريكا صورت گرفته است 95 درصد دختران و پسران دوستانشان از جنس خودشان هستند، به عبارت ديگر اين دو جنس در سن دبستان از هم فاصله ميگيرند. وي همچنين مرحله سوم ارتباط ميان دختران و پسران را در سنين نوجواني عنوان كرد و افزود، دختران در سن 12 سالگي و پسران در سن 13 تا 14 سالگي گرايش شان براي ارتباط با جنس مخالف بيشتر ميشود.
وي همچنين در ادامه سخنان خود به تشريح الگوي فرهنگ غرب پرداخت و گفت: در جوامع غربي ملاقاتهاي عاشقانه امري خوب و پسنديده محسوب ميشود و باعث ايجاد اعتماد بنفس در افراد ميگردد اما اين امر پيامدها و مشكلاتي را به همراه دارد كه يكي از آنها مراقبت و جلوگيري از سكس در سنين قبل از 17 سالگي است و از 17 سالگي به بعد نيز خطرات ناشي از بيماريهاي آميزشي مانند ايدز، بارداري و... در اين جوامع وجود دارد.
وي همچنين به نتايج بدست آمده در كشورهاي غربي در خصوص ارتباطهاي جنسي در سنين نوجواني پرداخت و گفت: در غرب ساليانه بيش از يك ميليون نوجوان 13 تا 17 ساله دختر باردار ميشوند و سالي 500 هزار نوزاد از اين طريق متولد ميشود و نيز سه ميليون نفر به بيماريهاي آميزشي مبتلا ميشوند. همه اين موارد در حالي صورت ميگيرد كه در مدارس به دانش آموزان روشهاي جلوگيري از بارداري آموزش داده ميشود.
دكتر گلزاري در ادامه سخنان خود افزود، در ايران 80 درصد دختران دبيرستاني با يك پسر دوست هستند و حتي ممكن است ارتباط جنسي هم داشته باشند كه خانوادهها و مسئولين مدارس از اين موضوع بياطلاع هستند و اين درحالي است كه نوجوانان آگاهي كافي نسبت به اين مسئله ندارند و ارتباطاتشان به ازدواج منجر نميشود كه اين امر مطمئناً پيامدهاي ناگواري را براي آنها به همراه خواهد داشت.
وي همچنين به نتايج به دست آمده در تحقيقات و پژوهشهايي كه در اين زمينه در ايران صورت گرفته است اشاره كرد و گفت: در حدود 20 سالي كه من در اين زمينه تحقيق و پژوهش انجام دادهام، در نامههايي كه از سوي 85 درصد از دختران در خصوص ارتباطهاي عاشقانه دريافت كردهام مربوط به سن 12 تا 25 سالگي بوده و 15 درصد از نامهها مربوط به پسران بين 14 تا 17 ساله است. در اين ميان دختران بيش از پسران آسيب پذير بوده و با پيامدهاي بيشتري در اين خصوص مواجه خواهند شد.
دكتر گلزاري همچنين بر لزوم آموزش و افزايش آگاهي در بين دانش آموزان تاكيد كرد و گفت: ما بايد گرايش ارتباط ميان دختران و پسران را امري طبيعي قلمداد كنيم و با مطالعه و تحقيق در اين خصوص راهكارهاي مناسبي را در چارچوب فرهنگ جامعه خود ارايه نماييم.
اين درحالي است كه نوجوانان آگاهي كافي نسبت به اين مسئله ندارند و ارتباطاتشان به ازدواج منجر نميشود كه اين امر مطمئناً پيامدهاي ناگواري را براي آنها به همراه خواهد داشت. به گزارش خبرآنلاين عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطايي با بيان اين مطلب در جلسه سخنراني درخصوص چالشهاي زندگي دختران و پسران دانشجو ، سازندهترين و بهترين راه براي پيش برد ارتباط و علاقمندي با جنس مخالف را در ازدواج دانست و گفت: شيفتگي پسران براي ازدواج معمولاً در سن 19 تا 20 سالگي اتفاق ميافتد.
دكتر "محمود گلزاري" در ادامه سخنان خود، به مراحل ارتباط ميان دختران و پسران اشاره كرد و گفت: مرحله اول در سنين زير دبستان صورت ميگيرد كه گرايش به دوستي با جنس مخالف در اين سن زياد بوده و تفاوت جنسي در ميان آنها وجود ندارد. وي همچنين مرحله دوم ارتباط دختران و پسران را در سن 6 تا 12 سالگي عنوان كرد و گفت: در اين سنين هويت جنسي افراد شكل ميگيرد. وي افزود، با توجه به تحقيقاتي كه در اين خصوص در كشور امريكا صورت گرفته است 95 درصد دختران و پسران دوستانشان از جنس خودشان هستند، به عبارت ديگر اين دو جنس در سن دبستان از هم فاصله ميگيرند. وي همچنين مرحله سوم ارتباط ميان دختران و پسران را در سنين نوجواني عنوان كرد و افزود، دختران در سن 12 سالگي و پسران در سن 13 تا 14 سالگي گرايش شان براي ارتباط با جنس مخالف بيشتر ميشود.
وي همچنين در ادامه سخنان خود به تشريح الگوي فرهنگ غرب پرداخت و گفت: در جوامع غربي ملاقاتهاي عاشقانه امري خوب و پسنديده محسوب ميشود و باعث ايجاد اعتماد بنفس در افراد ميگردد اما اين امر پيامدها و مشكلاتي را به همراه دارد كه يكي از آنها مراقبت و جلوگيري از سكس در سنين قبل از 17 سالگي است و از 17 سالگي به بعد نيز خطرات ناشي از بيماريهاي آميزشي مانند ايدز، بارداري و... در اين جوامع وجود دارد.
وي همچنين به نتايج بدست آمده در كشورهاي غربي در خصوص ارتباطهاي جنسي در سنين نوجواني پرداخت و گفت: در غرب ساليانه بيش از يك ميليون نوجوان 13 تا 17 ساله دختر باردار ميشوند و سالي 500 هزار نوزاد از اين طريق متولد ميشود و نيز سه ميليون نفر به بيماريهاي آميزشي مبتلا ميشوند. همه اين موارد در حالي صورت ميگيرد كه در مدارس به دانش آموزان روشهاي جلوگيري از بارداري آموزش داده ميشود.
دكتر گلزاري در ادامه سخنان خود افزود، در ايران 80 درصد دختران دبيرستاني با يك پسر دوست هستند و حتي ممكن است ارتباط جنسي هم داشته باشند كه خانوادهها و مسئولين مدارس از اين موضوع بياطلاع هستند و اين درحالي است كه نوجوانان آگاهي كافي نسبت به اين مسئله ندارند و ارتباطاتشان به ازدواج منجر نميشود كه اين امر مطمئناً پيامدهاي ناگواري را براي آنها به همراه خواهد داشت.
وي همچنين به نتايج به دست آمده در تحقيقات و پژوهشهايي كه در اين زمينه در ايران صورت گرفته است اشاره كرد و گفت: در حدود 20 سالي كه من در اين زمينه تحقيق و پژوهش انجام دادهام، در نامههايي كه از سوي 85 درصد از دختران در خصوص ارتباطهاي عاشقانه دريافت كردهام مربوط به سن 12 تا 25 سالگي بوده و 15 درصد از نامهها مربوط به پسران بين 14 تا 17 ساله است. در اين ميان دختران بيش از پسران آسيب پذير بوده و با پيامدهاي بيشتري در اين خصوص مواجه خواهند شد.
دكتر گلزاري همچنين بر لزوم آموزش و افزايش آگاهي در بين دانش آموزان تاكيد كرد و گفت: ما بايد گرايش ارتباط ميان دختران و پسران را امري طبيعي قلمداد كنيم و با مطالعه و تحقيق در اين خصوص راهكارهاي مناسبي را در چارچوب فرهنگ جامعه خود ارايه نماييم.