05-12-2014، 15:02
اخطار: این مقاله گذری است در مورد کارتون باب اسفنجی شلوار مکعبی. در این مقاله سعی شده است که پیام های ناخودآگاه و مفهوم های پشت پرده آن مورد بحث و تحلیل قرار گیرد. از دوستان و افرادی که دارای نگاه متعصبانه و پیش داوری هستند توصیه می شود که مقاله را مطالعه نفرمایند زیرا در این مقاله به تمام آیتم ها و کاراکترها و... فیلم مورد نقد قرار می گیرند و امکان دارد که از خواندن آن ناراحت گردند. خواهشأ فقط دوستانی که دید باز به مقوله مبحث جنگ نرم دارند با ما همراه شوند و مقاله را مطالعه فرمایند در غیر این صورت توصیه می شود که از خواندن آن اجتناب فرمایند.
اولین موضوعی که به آن اشاره خواهیم کرد موضوع شیرین نمادگرایی است. چون ناگفته نماند بعضی از دوستان ما، بیشتر به جنبه نمادگرایی علاقه نشان داده اند. اشکالی ندارد، اما باید بدانید و بدانند دلیل نمادگرایی در کارتون ها و فیلم ها و بازی ها و... برای چیست؟ نمادگرایی چند جنبه دارد که می توان به موارد ۱: آماده سازی ذهن ۲: مبحث انرژی ۳: ترویج فرهنگ اشاره کرد. جالب اینجاست که ما فقط در عرفان یهود (کابالا) است که چنین ویژگی هایی را مشاهده می کنیم. قبل از اینکه تصاویر را خدمت حضورتان نشان دهم لازم می بینیم که به ۳ آیتم های اشاره شده توضیح مختصری دهیم. ۱: آماده سازی ذهن: به چیزی گفته می شود که قبل از وقوع حادثه، شما نسبت به آن آگاهی مبهم داشته باشید. منظور از آگاهی مبهم این است که به طور مثال به صورت مستقیم به شما قرار نیست که بگویند در سه شنبه یازده سپتامبر۲۰۰۱ قرار است برج های دوقولوی تجارت جهانی مورد حمله قرار بگیرد. چه بسا آن را به زبان کدوار (استعاره ای) به شما پیوسته از سال ها قبل از وقوع فاجعه از طریق رسانه ها مانند کامپیوتر و بازی ها و فیلم ها و موسیقی و...به شما القا می کنند. (به طور مثال برای آماده سازی مردم امریکا برای واقعه یازده سپتامبر از حدود ۳۰ سال قبل روز واقعه، بیشتر فیلم های هالیوود از عدد ۹=سپتامبر و ۱۱=روز واقعه به صورت نمادین استفاده کرده است.) ۲: مبحث انرژی: قبلأ هم به صورت مفصل در مقاله های ابعاد انرژی انسان و انرژی معماری در مورد آن بحث شده است اما برای یادآوری می توان گفت که شیء ها یا به طور کلی اجسام بی جان انرژی آن ها نه مثبت است و نه منفی، بلکه انرژی اجسام خنثی می باشند و تنها با دخالت انسان است که تعیین می شود که گرایش مثبت و منفی پیدا کنند. (به طور مثال می توان به عدد شیطانی ۶۶۶ اشاره کرد که در تمامی بارکدهای کالاها برای سوق دادن کالا به سمت انرژی منفی استفاده می شود)
۳: ترویج فرهنگ آخرین گزینه نمادگرایی است، به عبارت دیگر چون شما به صورت دائم (داده ها یا همان فرهنگ) را در رسانه می بینید، در ابتدا در صورت تداخل و تضاد بین فرهنگ ها دچار "آنومی" امیل دورکیم می شوید. (در این مقاله متأسفانه نمی توان به آنومی اشاره کرد) اما با گذشت زمان آن را در خود درونی خواهید کرد. (فرهنگ پذیری یا همان تهاجم فرهنگی) و این الگوپذیری می توان به دو حالت ۱: خودآگاه ۲: ناخودآگاه (این مورد وحشتناک ترین آن است) صورت بپذیرد. حال آن که فلسفه نمادگرایی را متوجه شدید به چند نمونه نمادگرایی کارتون باب اسفنجی شلوار مکعبی آشنا شوید.
مفهوم الگوی زندگی دومین مبحثی است که ما برایتان انتخاب نموده ایم. شاید برای بعضی از دوستان این مورد خنده دار محسوب شود اما در کارتون باب اسفنجی که مخاطبان آن اغلب کودکان تشکیل می دهند به عنوان اولین نکته این را آموزش می دهد که در هنگام خوابیدن فقط شورت (کمترین پوشش) را باید دارا باشند (این نکته در بیشتر فیلم های هالیوود هم رعایت می شود) شاید به نظر خیلی ها این مورد اصلأ نکته مهمی نباشد اما به نظر ما این نکته در عین ریز بودن، به صورت ناخودآگاه بر روی خیلی ها از جمله کودکان از طریق کارتون تزریق و فرهنگ پذیری می شوددیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
. (یادمان باشد که هدف جنگ نرم، همان فرهنگ قوم ها است) دیدگاه دیگری که در فیلم وجود دارد عقیده اومانیسم است. جایی برای توضیح اومانیسم در این مقاله نیست اما برای آشنایی مختصر با این مکتب می توان گفت که امانیسم یعنی خود محوری، انسان محوری. به عبارت دیگر می توان گفت که انسان مسئول همه چیز است و او در رأس محور قرار دارد (کاملأ متضاد عقیده دین است چون در رأس محور دین خدا قرار دارد) و تنها به خواسته های خود را محور خواسته های جهان قرار می دهد. (مانند منطق کراتوس در بازی خدای جنگ) این دیدگاه به صورت کاملأ حرفه ای در کارتون برای کودکان به تصویر کشیده می شود. لازم به ذکر است که کودکان در این فیلم به کاراکترهای ۱: باب ۲: پاتریک ۳: اختاپوس خلاصه می شوند. و حال اگر اندکی توجه کنیم عقیده اومانیسمی به کودکان به زبان استعاره ای یعنی تنها زندگی کردن آن ها در خانه هایشان القا می شود. خانه هایی که مجردی می باشند، زیرا هیچ کدام از آنان ازدوج نکرده اند و در حالی که می توانند با خانواده هایشان زندگی کنند اما حاضر به انجام چنین کاری نیستند. چون در خانه والدین زندگی کردن به معنی تفاهم و وحدت و همکاری است اما این ویژگی های مذکور با مکتب اومانیسم همخوانی ندارد. جالب است که باب اسفنجی و پاتریک و اختاپوس هر سه دارای والدین هستند اما برای هدف های خاص خودشان (اومانیسم) تنها زندگی می کنند.
مبحث بعدی آن، موضوع سرمایه داری کلان و لیبرالیسم اقتصادی است. شما دوستان از طریق شرطی سازی ذهنی که قبلأ هم در مورد آن بحث کرده ایم به توسط این کارتون ذهنتان به سمت سرمایه داری و اقتصاد غرب حرکت می کند. (جالب است که غرب هم در واقعیت مصرف کردن هرچه بیشتر کالا و ثروت را نماد فرهنگ بالا و مدرنیسم می داند) به عبارت دیگر به طور مثال اگر بازیگر و یا خواننده مورد علاقه تان لباس خاصی را بپوشد شما به طور ناخودآگاه به آن لباس ها هم علاقه مند خواهید شد. و حال چون یکی از بامزه ترین و دوست داشتنی ترین کاراکتر کارتون آقای خرچنگ است و شما هم به او علاقه دارید (همان خواننده مورد علاقه) در طولانی مدت ویژگی های ذاتی او که هدف دنیای غرب یعنی پول پرستی و وابسته شدن به دنیای مادیات یا ماتریالیسم (همان لباس خواننده مورد علاقه) را الگو خواهید پذیرفت