23-10-2014، 13:38
خانواده هاي شاد -خانواده هاي نا شاد
خانوادههاي ناشاد هر يك به گونهاي خاص ناشاد هستند ولي خانوادههاي خوشبخت داراي وجوه مشترك بوده و از اصول يكسان پيروي ميكنند. اينك در معرفي خانواده شاد و راضي به بيان ويژگيهاي مختص آن ميپردازيم.
اگر وقت نداريد كه يك شب حتي يك ساعت در هفته با اعضاي خانوادهتان دور هم جمع شويد پس خانواده خود را در اولويت قرار ندادهايد.
بچهها مهمترين درسهاي زندگي را از شخصيتهاي سينمايي ياد نميگيرند بلكه از يك خانواده دلسوز كه برايشان كتاب ميخواند، با آنها صحبت ميكند، كار ميكند، به آنها گوش ميدهد و اوقات خوشي را با آنها ميگذراند، ياد ميگيرند.
وقتي كه بچهها احساس ميكنند كه پدر و مادر آنها را دوست دارند و اين دوست داشتن واقعي است، پيشرفت ميكنند.
اگر ما خانههاي محكمتر و بهتري نسازيم مجبور خواهيم شد زندانهاي بيشتري بسازيم. بزرگترين كاري كه ميتوانيد براي بچههايتان انجام دهيد دوست داشتن همسرتان است.
مستحكم كردن روابط خصوصي در ازدواج سبب احساس امنيت كل خانواده ميشود. به جلسات هفتگي خانوادگي، ملاقاتهاي برنامهريزي شده و فعاليتهاي روزانه پايبند باشيد. سعي كنيد هر هفته يك جلسه ملاقات خصوصي با يكي از فرزندانتان ترتيب دهيد. كودكان را وادار كنيد يك جدول تهيه كنند كه در آن فهرست كارهاي اجباري كه در طول هفته بايد انجام دهند و نيز كارهاي تفريحي كه از آن لذت ميبرند را به آنها يادآوري كند.
مختصات خانواده خوشبخت
اگر هر يك از ما در جهتهاي متفاوتي حركت كنيم و هميشه با هم در جنگ و دعوا باشيم، كارها بر وفق مراد نخواهد بود. اگر همه ما داراي يك نظام ارزشي مشترك باشيم كارها آسانتر پيش ميرود. توافق در قبال انتظار ايفاي نقشها، راهبردهاي حل مسئله و ارزشها در يك ارتباط «رسالت مشترك» ناميده ميشود. يك رسالت نامه به معني قانون اساسي واقعي زندگي خانوادگي شماست. وقتي كه شما از مقصد، نقش خود و فرصتهاي خود ديد روشني داشته باشيد، موفقتريد.
پس زماني را براي بوجود آوردن رسالتنامه ازدواج صرف كنيد تا مطمئن شويد كه شما و همسرتان در يك مسير مشترك پيش ميرويد. از طريق رسالت نامه خانوادگي شما ميتوانيد به فرزندانتان تفهيم كنيد كه شما كاملا به آنها متعهد هستيد و اينكه اين پيمان والد– فرزندي هرگز شكسته نخواهد شد. با نوشتن رسالتنامه خانوادگي به خانواده تفهيم ميكنيم كه خانواده هم براي موفق شدن نياز به برنامه دارد. دقت كنيد:
اگر اعضاي خانواده احساس كنند كه رسالتنامه منعكس كننده نظرهاي آنها نيست، از آن حمايت نميكنند. هر كسي بايد نسبت به رسالتنامه احساس تعلق كند. شركت نداشتن افراد در رسالتنامه برابر است با عدم تعهد به آن.
نوشتن رسالت نامه فقط شروع كار است. نتيجه اصلي موقعي به دست ميآيد كه شما آن رسالت نامه را به تمام ساختار زندگي خانوادگي و در لحظه به لحظه زندگي روزمرهتان انتقال داده باشيد.
فرآيند انجام كار به اندازه محصول نهايي اهميت دارد. رسالتنامه بيانگر افكار و احساسات تمام اشخاص شركتكننده در آن است.
پس از نوشتن رسالت نامه ميتوانيد آن را بر روي تابلو در معرض ديد همگان نصب كنيد. دو نمونه از رسالتنامههاي نصب شده بر درب ورودي دو خانه را با هم ميخوانيم:
نمونه يك:
هيچ چيز را از هم مخفي نميكنيم.
درباره نيازها و خواستههايمان با هم كاملاً روراست خواهيم بود.
در غيبت هم به يكديگر وفادار خواهيم بود.
در صورت رنجش، آن را بيان كرده و به ديگران فرصت دهيم تا آن را برطرف كنند.
نمونه دو:
رسالت خانواده ما عبارتند از:
دوست داشتن يكديگر
كمك كردن به هم
باور داشتن هم
استفاده عاقلانه از وقت، منابع و استعدادها براي خوشحال كردن ديگران
ستايش يكديگر براي هميشه
همدلي
روابط خانوادگي نياز به توجه مداوم دارد زيرا نياز به حمايت عاطفي دائمي است. در ژرفاي دل هر خانواده درد حقيقي همان فقدان همدلي است. يكي از دلايلي كه در پس مختل شدن روابط وجود دارد اين است كه طرفين مربوط، يك اتفاق را به طور متفاوتي تفسير ميكنند و تجارب گذشته آنها را وادار به اين كار ميكند.
تا زماني كه نتوانيم عينكمان را كنار گذاشته و جهان را با چشم ديگران بنگريم، نخواهيم توانست روابط عميق و حقيقي برقرار كنيم و ظرفيت تأثير مثبت گذاشتن بر ديگران را به دست نخواهيم آورد. تا وقتي كه با همدلي گوش نكنيد همانطور در چارچوب مرجع خودتان باقي ميمانيد و نميفهميد آنها واقعاً دنيا را چگونه ميبينند، خود را چگونه ميبينند و به شما چگونه نگاه ميكنند. گوش كردن واقعي براي ورود به ذهن و قلب شخص ديگر گوش كردن همدلانه نام دارد.
گوش كردن با همدلي يعني بكوشيم با چشمهاي ديگري دنيا را ببينيم. گاهي اوقات سكوت كامل همان همدلي كردن است. همدلي فرآيندي صميمانه و متواضعانه است. هر چه سطح اعتماد بالاتر باشد راحتتر ميتوانيد در پاسخهاي همدلانه شركت كنيد، اما اگر اعتماد متزلزل شده است مجبوريد زمان بيشتري صرف كنيد و صبور باشيد.
وقتي به غريبه از راه رسيدهاي بيشتر از افراد عزيز زندگيتان ارزش ميدهيد بايد براي عذرخواهي، طلب بخشش، ابراز علاقه، قدرداني، ارزش دادن و جلب اعتماد تلاش كنيد. هميشه با زبان عشق با او حرف بزنيد. هرگز درباره شخص قضاوت نكنيد. حساب شخص را از رفتارش جدا كنيد. به او بگوييد: «دارم سعي ميكنم منظورت را بفهمم. اصلاً قصد ارزشگذاري، موافقت و يا مخالفت و قضاوت كردن ندارم. ميخواهم آنچه را تو ميخواهي درك كنم.»
از پيامهاي «من» استفاده كنيد، زيرا پيامهاي «من» سيري افقي دارد اما پيامهاي «تو» عمودي است، يعني تلويحاً ميفهماند كه يكي برتر از ديگري است. پيامهاي «من» مثل:
«اين برداشت من است...»
«نگراني من اين است...»
«من اين طور موضوع را ميبينيم...»
«من اين طور احساس ميكنم...»
80-70 درصد روابط غيركلامي هستند. به زبان چهره و بدن، لحن صدا و موقعيت موجود توجه كنيد. همدلي گاهي فقط تكان دادن سر است. تمرين كنيد براي اين منظور پانتوميم بازي كنيد. از بچهها بخواهيد حس عصبانيت، اندوه، شادي يا نااميدي را نشان دهند و از بقيه اعضاي خانواده بخواهيد حدس بزنند آن حس چيست. از اين طريق به فرزندان تفهيم كنيد كه از تماشا كردن چهره و حركات بدن افراد به سادگي ميتوان چيزهاي زيادي در مورد آنها آموخت.
تعاون و همكاري
هر مشكل فرصتي براي يك سرمايهگذاري است. گرفتاريها شبيه به جوانههايي است كه سيستم ايمني جمع خانواده را تقويت و فعال ميكند. بخش مهمي از همكاري، يادگيري اين نكات است كه
الف) از توانمنديها و استعدادهاي ديگران تمجيد و قدرداني كنيم.
ب) بياموزيم به تفاوتها ارزش دهيم.
با روشهاي زير ميتوانيد به فرزندانتان نشان دهيد با هم بودن بهتر از تنها بودن است:
1 - چند آزمايش جالب كه نشان ميدهد چقدر انجام كار با كمك ديگري آسانتر از انجام آن به تنهايي است، سازماندهي كنيد:
آزمايش يك: از بچهها بخواهيد بند كفششان را با يك دست گره بزنند. سپس از يكي ديگر از اعضاي خانواده بخواهيد با دست به او كمك كند. نشان دهيد كه وقتي دو نفر با هم كار ميكنند بيش از يك نفر و يا دو نفر كه جدا كار ميكنند، موفق هستند.
آزمايش دو: يك تكه چوب نازك به بچهها بدهيد كه آن را بشكنند، احتمالاً ميتوانند بعد يك دسته چوب چهار- پنج تايي كه به هم بسته شده به آنها بدهيد و بخواهيد آن را بشكنند، احتمالاً نميتوانند. با اين مثال نشان ميدهيد كه خانواده با هم قويتر از هر يك از اعضا به تنهايي است.
2 - فهرستي از كمكهايي كه هر فرد خانواده ميتواند انجام دهد، تهيه كنيد.
3 - از بچهها بخواهيد با هم پوستري تهيه كنند و يا غذايي طبخ كنند.
4 - يك فعاليت خانوادگي ترتيب دهيد از همه اعضاي خانواده بخواهيد كه استعدادهاي خود را نشان دهند.
5 - مسائل و معماهايي را طرح كنيد. ديدگاه خانواده را در مورد آن مسأله بررسي كنيد. آنها را وادار به مشاركت، تفكر و ارائه راه حل نماييد.
توقف كن، فكر كن، انتخاب كن
اگر افراد به جاي واكنش نشان دادن به هيجانات لحظهاي براساس ارزشهاي عميق دروني خود عمل كنند، خانواده به مجموعه بسيار بهتري تبديل ميشود. فرد خوشبخت كسي است كه وقتي در يك موقعيت نااميدكننده قرار ميگيرد، توقف ميكند، تمايلات درونياش را ميسنجد و آنها را با بينش بررسي ميكند، از صحبت كردن تكانشي يا خشونت كردن اجتناب ميكند و دائماً براي بردباري، كنترل و تسلط يافتن بر خود تلاش مي كند.
اين امر او را قادر ميسازد تا تشخيص دهد كه همه مسائل كوچك هستند و او را از ترشرويي، سختگيري، تحكم، حق به جانب بودن، كمال طلبي و نامتعادل بودن بازميدارد. دكمه توقف به اعضاي خانواده فرصت ميدهد تا از برنده شدن در مشاجرات چشمپوشي كنند تا به آن چه واقعاً مهمتر است، دست يابند، مثل ايجاد ارتباط قوي و محكم و داشتن يك خانواده شاد. كار مؤثر اين است كه انرژي و تلاش خود را براي گفتوگو درباره چيزي صرف كنيد كه ميتوانيد بر آن تأثير بگذاريد.
مشاجرات دروني براي خانواده بسيار مخربتر از فشارهاي آسيبرسان بيروني است. سعي در شكست دادن و راهاندازي كانون رقابت در خانه و احساس حق به جانب بودن و كسب يك پيروزي كوچك كه از فاتح شدن در يك بحث حاصل شود فقط سبب جدايي بيشتري ميشود و شما را از رضايت خاطر كامل از زندگي زناشويي محروم ميكند.
وقتي كه عميقاً ديگران را دوست بداريد و همانگونه كه هستند، بپذيريد، در واقع آنها را به بهتر بودن ترغيب ميكنيد. اما اگر دوست داشتن را براي تحت نفوذ قرار دادن و كنترل كردن به كار ببريد، ديگران احساس طرد شدگي ميكنند.
از طريق دوست داشتن بيقيد و شرط ديگران، شما نيروي طبيعي آنها را براي بهتر شدن آزاد ميكنيد. زيرا به جاي تلف كردن انرژي براي دفاع از موضع خود، قادر به تمركز بر تعامل با وجدان خود ميشوند و رشد بالقوه خود را شكوفا ميكنند. چنانكه گوته مي گويد: «با يك فرد آن گونه كه هست رفتار كن و او همانگونه كه هست باقي خواهد ماند، با يك فرد آن گونه كه ميتواند باشد رفتار كن و او همانگونه كه ميتواند باشد، ميشود.»
مهربانيهاي كوچك راه درازي را كه براي رسيدن به ارتباطات توأم با عشق بيقيد و شرط وجود دارد، كوتاه ميكنند. چيزي كه افراد به آن نياز دارند يك دوجين نوازش در روز است. نوازش به صورتهاي مختلف جسمي، كلامي و ديداري صورت ميگيرد.
يكي از مهمترين درجات و مراتب مهرباني، تشويق و تمجيد است و مرتبه بعدي اين است كه هر چه زودتر ياد بگيريم كه معذرتخواهي كنيم و مرتبه ديگر توانايي بخشيدن و تقويت آن است. تا زماني كه نتوانيد ببخشيد هميشه يك قرباني خواهيد بود. شما با بخشش، قلب خود را پاك ميكنيد و مانع بزرگي كه ديگران را از تغيير كردن باز ميدارد، از پيش رو برميدارد.
پرورش روحيه برنده- برنده به دليل فراهم كردن منفعت دوسويه سبب افزايش درك و فهم نيازها، خواستها و نگرانيهاي طرفين ميشود و حركت از «من» به سوي «ما» را تسهيل و تسريع ميكند. كمك كردن به ديگري در برنده شدن، احساسات مثبت، همدلي و تعاون را به ارمغان ميآورد.
خانوادههاي ناشاد هر يك به گونهاي خاص ناشاد هستند ولي خانوادههاي خوشبخت داراي وجوه مشترك بوده و از اصول يكسان پيروي ميكنند. اينك در معرفي خانواده شاد و راضي به بيان ويژگيهاي مختص آن ميپردازيم.
اگر وقت نداريد كه يك شب حتي يك ساعت در هفته با اعضاي خانوادهتان دور هم جمع شويد پس خانواده خود را در اولويت قرار ندادهايد.
بچهها مهمترين درسهاي زندگي را از شخصيتهاي سينمايي ياد نميگيرند بلكه از يك خانواده دلسوز كه برايشان كتاب ميخواند، با آنها صحبت ميكند، كار ميكند، به آنها گوش ميدهد و اوقات خوشي را با آنها ميگذراند، ياد ميگيرند.
وقتي كه بچهها احساس ميكنند كه پدر و مادر آنها را دوست دارند و اين دوست داشتن واقعي است، پيشرفت ميكنند.
اگر ما خانههاي محكمتر و بهتري نسازيم مجبور خواهيم شد زندانهاي بيشتري بسازيم. بزرگترين كاري كه ميتوانيد براي بچههايتان انجام دهيد دوست داشتن همسرتان است.
مستحكم كردن روابط خصوصي در ازدواج سبب احساس امنيت كل خانواده ميشود. به جلسات هفتگي خانوادگي، ملاقاتهاي برنامهريزي شده و فعاليتهاي روزانه پايبند باشيد. سعي كنيد هر هفته يك جلسه ملاقات خصوصي با يكي از فرزندانتان ترتيب دهيد. كودكان را وادار كنيد يك جدول تهيه كنند كه در آن فهرست كارهاي اجباري كه در طول هفته بايد انجام دهند و نيز كارهاي تفريحي كه از آن لذت ميبرند را به آنها يادآوري كند.
مختصات خانواده خوشبخت
اگر هر يك از ما در جهتهاي متفاوتي حركت كنيم و هميشه با هم در جنگ و دعوا باشيم، كارها بر وفق مراد نخواهد بود. اگر همه ما داراي يك نظام ارزشي مشترك باشيم كارها آسانتر پيش ميرود. توافق در قبال انتظار ايفاي نقشها، راهبردهاي حل مسئله و ارزشها در يك ارتباط «رسالت مشترك» ناميده ميشود. يك رسالت نامه به معني قانون اساسي واقعي زندگي خانوادگي شماست. وقتي كه شما از مقصد، نقش خود و فرصتهاي خود ديد روشني داشته باشيد، موفقتريد.
پس زماني را براي بوجود آوردن رسالتنامه ازدواج صرف كنيد تا مطمئن شويد كه شما و همسرتان در يك مسير مشترك پيش ميرويد. از طريق رسالت نامه خانوادگي شما ميتوانيد به فرزندانتان تفهيم كنيد كه شما كاملا به آنها متعهد هستيد و اينكه اين پيمان والد– فرزندي هرگز شكسته نخواهد شد. با نوشتن رسالتنامه خانوادگي به خانواده تفهيم ميكنيم كه خانواده هم براي موفق شدن نياز به برنامه دارد. دقت كنيد:
اگر اعضاي خانواده احساس كنند كه رسالتنامه منعكس كننده نظرهاي آنها نيست، از آن حمايت نميكنند. هر كسي بايد نسبت به رسالتنامه احساس تعلق كند. شركت نداشتن افراد در رسالتنامه برابر است با عدم تعهد به آن.
نوشتن رسالت نامه فقط شروع كار است. نتيجه اصلي موقعي به دست ميآيد كه شما آن رسالت نامه را به تمام ساختار زندگي خانوادگي و در لحظه به لحظه زندگي روزمرهتان انتقال داده باشيد.
فرآيند انجام كار به اندازه محصول نهايي اهميت دارد. رسالتنامه بيانگر افكار و احساسات تمام اشخاص شركتكننده در آن است.
پس از نوشتن رسالت نامه ميتوانيد آن را بر روي تابلو در معرض ديد همگان نصب كنيد. دو نمونه از رسالتنامههاي نصب شده بر درب ورودي دو خانه را با هم ميخوانيم:
نمونه يك:
هيچ چيز را از هم مخفي نميكنيم.
درباره نيازها و خواستههايمان با هم كاملاً روراست خواهيم بود.
در غيبت هم به يكديگر وفادار خواهيم بود.
در صورت رنجش، آن را بيان كرده و به ديگران فرصت دهيم تا آن را برطرف كنند.
نمونه دو:
رسالت خانواده ما عبارتند از:
دوست داشتن يكديگر
كمك كردن به هم
باور داشتن هم
استفاده عاقلانه از وقت، منابع و استعدادها براي خوشحال كردن ديگران
ستايش يكديگر براي هميشه
همدلي
روابط خانوادگي نياز به توجه مداوم دارد زيرا نياز به حمايت عاطفي دائمي است. در ژرفاي دل هر خانواده درد حقيقي همان فقدان همدلي است. يكي از دلايلي كه در پس مختل شدن روابط وجود دارد اين است كه طرفين مربوط، يك اتفاق را به طور متفاوتي تفسير ميكنند و تجارب گذشته آنها را وادار به اين كار ميكند.
تا زماني كه نتوانيم عينكمان را كنار گذاشته و جهان را با چشم ديگران بنگريم، نخواهيم توانست روابط عميق و حقيقي برقرار كنيم و ظرفيت تأثير مثبت گذاشتن بر ديگران را به دست نخواهيم آورد. تا وقتي كه با همدلي گوش نكنيد همانطور در چارچوب مرجع خودتان باقي ميمانيد و نميفهميد آنها واقعاً دنيا را چگونه ميبينند، خود را چگونه ميبينند و به شما چگونه نگاه ميكنند. گوش كردن واقعي براي ورود به ذهن و قلب شخص ديگر گوش كردن همدلانه نام دارد.
گوش كردن با همدلي يعني بكوشيم با چشمهاي ديگري دنيا را ببينيم. گاهي اوقات سكوت كامل همان همدلي كردن است. همدلي فرآيندي صميمانه و متواضعانه است. هر چه سطح اعتماد بالاتر باشد راحتتر ميتوانيد در پاسخهاي همدلانه شركت كنيد، اما اگر اعتماد متزلزل شده است مجبوريد زمان بيشتري صرف كنيد و صبور باشيد.
وقتي به غريبه از راه رسيدهاي بيشتر از افراد عزيز زندگيتان ارزش ميدهيد بايد براي عذرخواهي، طلب بخشش، ابراز علاقه، قدرداني، ارزش دادن و جلب اعتماد تلاش كنيد. هميشه با زبان عشق با او حرف بزنيد. هرگز درباره شخص قضاوت نكنيد. حساب شخص را از رفتارش جدا كنيد. به او بگوييد: «دارم سعي ميكنم منظورت را بفهمم. اصلاً قصد ارزشگذاري، موافقت و يا مخالفت و قضاوت كردن ندارم. ميخواهم آنچه را تو ميخواهي درك كنم.»
از پيامهاي «من» استفاده كنيد، زيرا پيامهاي «من» سيري افقي دارد اما پيامهاي «تو» عمودي است، يعني تلويحاً ميفهماند كه يكي برتر از ديگري است. پيامهاي «من» مثل:
«اين برداشت من است...»
«نگراني من اين است...»
«من اين طور موضوع را ميبينيم...»
«من اين طور احساس ميكنم...»
80-70 درصد روابط غيركلامي هستند. به زبان چهره و بدن، لحن صدا و موقعيت موجود توجه كنيد. همدلي گاهي فقط تكان دادن سر است. تمرين كنيد براي اين منظور پانتوميم بازي كنيد. از بچهها بخواهيد حس عصبانيت، اندوه، شادي يا نااميدي را نشان دهند و از بقيه اعضاي خانواده بخواهيد حدس بزنند آن حس چيست. از اين طريق به فرزندان تفهيم كنيد كه از تماشا كردن چهره و حركات بدن افراد به سادگي ميتوان چيزهاي زيادي در مورد آنها آموخت.
تعاون و همكاري
هر مشكل فرصتي براي يك سرمايهگذاري است. گرفتاريها شبيه به جوانههايي است كه سيستم ايمني جمع خانواده را تقويت و فعال ميكند. بخش مهمي از همكاري، يادگيري اين نكات است كه
الف) از توانمنديها و استعدادهاي ديگران تمجيد و قدرداني كنيم.
ب) بياموزيم به تفاوتها ارزش دهيم.
با روشهاي زير ميتوانيد به فرزندانتان نشان دهيد با هم بودن بهتر از تنها بودن است:
1 - چند آزمايش جالب كه نشان ميدهد چقدر انجام كار با كمك ديگري آسانتر از انجام آن به تنهايي است، سازماندهي كنيد:
آزمايش يك: از بچهها بخواهيد بند كفششان را با يك دست گره بزنند. سپس از يكي ديگر از اعضاي خانواده بخواهيد با دست به او كمك كند. نشان دهيد كه وقتي دو نفر با هم كار ميكنند بيش از يك نفر و يا دو نفر كه جدا كار ميكنند، موفق هستند.
آزمايش دو: يك تكه چوب نازك به بچهها بدهيد كه آن را بشكنند، احتمالاً ميتوانند بعد يك دسته چوب چهار- پنج تايي كه به هم بسته شده به آنها بدهيد و بخواهيد آن را بشكنند، احتمالاً نميتوانند. با اين مثال نشان ميدهيد كه خانواده با هم قويتر از هر يك از اعضا به تنهايي است.
2 - فهرستي از كمكهايي كه هر فرد خانواده ميتواند انجام دهد، تهيه كنيد.
3 - از بچهها بخواهيد با هم پوستري تهيه كنند و يا غذايي طبخ كنند.
4 - يك فعاليت خانوادگي ترتيب دهيد از همه اعضاي خانواده بخواهيد كه استعدادهاي خود را نشان دهند.
5 - مسائل و معماهايي را طرح كنيد. ديدگاه خانواده را در مورد آن مسأله بررسي كنيد. آنها را وادار به مشاركت، تفكر و ارائه راه حل نماييد.
توقف كن، فكر كن، انتخاب كن
اگر افراد به جاي واكنش نشان دادن به هيجانات لحظهاي براساس ارزشهاي عميق دروني خود عمل كنند، خانواده به مجموعه بسيار بهتري تبديل ميشود. فرد خوشبخت كسي است كه وقتي در يك موقعيت نااميدكننده قرار ميگيرد، توقف ميكند، تمايلات درونياش را ميسنجد و آنها را با بينش بررسي ميكند، از صحبت كردن تكانشي يا خشونت كردن اجتناب ميكند و دائماً براي بردباري، كنترل و تسلط يافتن بر خود تلاش مي كند.
اين امر او را قادر ميسازد تا تشخيص دهد كه همه مسائل كوچك هستند و او را از ترشرويي، سختگيري، تحكم، حق به جانب بودن، كمال طلبي و نامتعادل بودن بازميدارد. دكمه توقف به اعضاي خانواده فرصت ميدهد تا از برنده شدن در مشاجرات چشمپوشي كنند تا به آن چه واقعاً مهمتر است، دست يابند، مثل ايجاد ارتباط قوي و محكم و داشتن يك خانواده شاد. كار مؤثر اين است كه انرژي و تلاش خود را براي گفتوگو درباره چيزي صرف كنيد كه ميتوانيد بر آن تأثير بگذاريد.
مشاجرات دروني براي خانواده بسيار مخربتر از فشارهاي آسيبرسان بيروني است. سعي در شكست دادن و راهاندازي كانون رقابت در خانه و احساس حق به جانب بودن و كسب يك پيروزي كوچك كه از فاتح شدن در يك بحث حاصل شود فقط سبب جدايي بيشتري ميشود و شما را از رضايت خاطر كامل از زندگي زناشويي محروم ميكند.
وقتي كه عميقاً ديگران را دوست بداريد و همانگونه كه هستند، بپذيريد، در واقع آنها را به بهتر بودن ترغيب ميكنيد. اما اگر دوست داشتن را براي تحت نفوذ قرار دادن و كنترل كردن به كار ببريد، ديگران احساس طرد شدگي ميكنند.
از طريق دوست داشتن بيقيد و شرط ديگران، شما نيروي طبيعي آنها را براي بهتر شدن آزاد ميكنيد. زيرا به جاي تلف كردن انرژي براي دفاع از موضع خود، قادر به تمركز بر تعامل با وجدان خود ميشوند و رشد بالقوه خود را شكوفا ميكنند. چنانكه گوته مي گويد: «با يك فرد آن گونه كه هست رفتار كن و او همانگونه كه هست باقي خواهد ماند، با يك فرد آن گونه كه ميتواند باشد رفتار كن و او همانگونه كه ميتواند باشد، ميشود.»
مهربانيهاي كوچك راه درازي را كه براي رسيدن به ارتباطات توأم با عشق بيقيد و شرط وجود دارد، كوتاه ميكنند. چيزي كه افراد به آن نياز دارند يك دوجين نوازش در روز است. نوازش به صورتهاي مختلف جسمي، كلامي و ديداري صورت ميگيرد.
يكي از مهمترين درجات و مراتب مهرباني، تشويق و تمجيد است و مرتبه بعدي اين است كه هر چه زودتر ياد بگيريم كه معذرتخواهي كنيم و مرتبه ديگر توانايي بخشيدن و تقويت آن است. تا زماني كه نتوانيد ببخشيد هميشه يك قرباني خواهيد بود. شما با بخشش، قلب خود را پاك ميكنيد و مانع بزرگي كه ديگران را از تغيير كردن باز ميدارد، از پيش رو برميدارد.
پرورش روحيه برنده- برنده به دليل فراهم كردن منفعت دوسويه سبب افزايش درك و فهم نيازها، خواستها و نگرانيهاي طرفين ميشود و حركت از «من» به سوي «ما» را تسهيل و تسريع ميكند. كمك كردن به ديگري در برنده شدن، احساسات مثبت، همدلي و تعاون را به ارمغان ميآورد.