نویسنده به کسی گفته میشود که به نوشتن میپردازد. واژهٔ نگارنده نیز گاه هممعنی با نویسنده به کار میرود.
امروزه این لفظ عمومیت یافته و علاوه بر داستان نویسان به افرادی که در زمینههای دیگر نیز مینویسند اطلاق میشود. مانند نویسندگان نمایشنامه که به آنها نمایشنامهنویس یا نویسندهٔ متن فیلم که به آنها فیلمنامهنویس میگویند.
ويژگي هاي عام يك نويسنده:ارباب قلم براي هرنويسنده،ويژگي هايي را بر شمرده اند؛كه برخي ازآنها ذاتي وبعضي اكتسابي هستند. شرح اين خصوصيّات،دراغلب كتابهاي دستوري آيين نگارش، و روان شناسي پرورشي عنوان شده است. لذا ، براي رعايت اختصار، تنها به ذكر عناوين، بسنده ميكنيم.وخوانندگان ارجمند را به كتب مربوطه ارجاع مي دهيم .
الف ) ويژگي هاي ذاتي :
1- ذوق واستعداد فطري
2- علاقه وپشتكار
3- قدرت تخيّل
4- حافظةْ نيرومند
5- قدرت استدلال ( عقلي و نقلي )
6-دقّت وباريك بيني
7- خلاّ قيت ذهن و نو آوري
8- تشخیص خوب و بد
9- ایده های نو
10- حق جو
11- طراوت شادابی
12- استعداد های بدرد بخور در زمینه فعالیت ها
13- بخشندگی و چشم پوشی از اشتباه دیگران
14- تشخیص ضعف کار او
15- مردمی ( اجتماعی گرا باشد )
ب ) ويژگي هاي اكتسابي :
1- آشنايي با قواعد دستور زبان فارسي
2- آشنايي با فنون بلاغي
3- آشنايي با منابع ومآخذ
4- آشنايي با مقتضيات زمان
5- آشنايي با خصوصيّات مخاطبان
6- آشنايي با آيين نگارش ورسم الخط زبان فارسی
7- تسلّط داشتن بر موضوع
8- داشتن اطّلاعات عمومي
9- انتقاد پذیر
10- قبول احساس مسئولیت
11- تلاش برای بهبود کار
12- فعالیت در همه عرصه ها
13- داشتن اطلاعات کافی از مکان فعالیت خود
14- اهمیت به خواسته مخاطبان به خصوص مدیر خود
15- دقت در انجام ندادن تکراری یک کار
16- جلب رضایت مخاطب
17- خوش اخلاقی
18- احترام گذاشتن به قوانین
19- اجرای ایده های نو
20- منتقل کردن اطلاعات و ایده خود به دیگران
گرچه ويژگي هاي عمومي نوشتةْ خوب ، برگرفته ازكار نويسنده اي با خصوصيّات ياد شده است و به اصطلاح يكي را از ديگري مي توا ن استنباط كرد ؛ امّا ذكرآن به صورت مستقل خالي از فايده نيست . چه، دراين صورت بهتر وآسان تربه ذهن سپرده مي شوند بعلاوه برآنيم كه دراين بخش به شرح هريك
ازخصوصيّات مزبور بپردازيم . وبراي هر يك نمونه ومثالي مناسب ارائه كنيم .
ويژگي هاي نوشتة خوب :ترديدي نيست كه اجزاي هرنوشته اي چنان به هم مرتبط هستند، كه تفكيك آنها از يكديگر،كاري بسياردشوار است. با اين وجود، براي ارزيابي هر نوشته اي ناگزيريم، آن را از دو منظر مورد نقد وارزيابي قرار دهيم .
ابعاد مزبور ، عبارتند از : « حوزة ساختاري » و « حوزةْ محتوايي » .
پيش ازتشريح هر يك از ويژگي هاي ياد شده، ابتدا آن ها را فهرست وار نام مي بريم.
الف) ويژگي هاي ساختاري :
در اين بخش ، رعايت ده اصل مهم ، بر هر نويسنده اي لازم است. اصول مزبور عبا رتند از :
1- انطباق با قواعد دستور زبان فارسي
2- رسايي وگويايي
3- خوش آهنگي
4- جذّ ا بيّت
5- طراوت وتازگي
6- ربط و انسجام
7- ضرباهنگ مناسب
8- توالي وترتيب
9- تنوّع
10- رسم الخط و آيين نگارش
توضيح : برخي ازجزئيات اصل هفتم ازويژگي هاي رسانه هاي ديداري و شنيداري است ؛كه در جاي خود بدان پرداخته خواهد شد .
ب ) ويژگي هاي محتوايي :
1- هدفمندي
2- حُجيّت واستناد
3- غَناي علمي و اطلاّعاتي
4- انطباق با اصول ( اعتقادي ، اجتماعي ، فرهنگي ، سياسي )
5- رعايت مقتضيات زمان و سلايق مخاطبان
نوشتن یا نگارش عملی است که بشر بوسیله آن اندیشههایش را مصور میکند با اختراع نوشتن گام بزرگی در تمدن برداشته شد. نوشتن دو کارکرد اصلی دارد: ۱- ثبت اطلاعات ۲- نشر اطلاعات کارکرد عمده سخن گفتن نشر اطلاعات و برقراری ارتباط با دیگران است اما دلیل ابتدایی نوشتن، ترس انسان
از فراموشی و نیاز به ثبت وقایع و دانستهها بودهاست
حدوداً شش هزار سال پیش دهقانان مصری که موظف بودند مقداری از محصولات کشاورزی خود را به عنوان مالیات به فرعون بدهند تصویر سبد را به تعدادی که پرداخت کرده بودند بر دیوارهای خانه خود حک میکردند.
به بیانی دیگر نوشتن یا نگارش نوعی رسانهٔ مجازی برای انتقال اطلاعات است که با آن میتوان مفاهیم و اندیشهها را بیان و صورتبندی کرد، و یا آنها را پرورش و اشاعه داد.
نوشتن همچنین عملی است که به کمک آن میتوان اطلاعات و اندیشهها را تحلیل، بررسی و بازبینی کرد. نگارش، میتواند به عنوان ابزاری برای استدلال و استنتاج و ابهامزدایی بکار رود.
داشتن بیشتر این خصوصیات یک نویسنده رو از یک نویسنده معمولی برتر میکند