امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

2 جنایت برای رسیدن به گنج

#1
 قاتل علاوه بر کشتن جوان روستایی، برادر خودش را هم به قتل رساند
2 جنایت برای رسیدن به گنج
«نمی‌خواستم کسی را به قتل برسانم، آن هم برادرم را.» پسر جوان سکوت می‌کند و نگاهی به دستبندش می‌اندازد. او متهم به قتل دو مرد جوان است. ماموران پس از وقوع حادثه، وارد عمل شدند.
تحقیقات ابتدایی گمراه کننده بود اما سرانجام با بررسی های کارآگاهان جنایی لرستان، راز این دو قتل برملا شد، قتل هایی که نیمه شب تابستانی در یکی از روستاهای این استان رخ داد و هر چند صاحبخانه با تناقض گویی سعی داشت مسیر تحقیقات را تغییر دهد اما متهمان اصلی این پرونده بازداشت شدند و به جنایت اعتراف کردند.

نیمه شب نخستین روز تیر امسال در پی صدای تیراندازی در یکی از روستاهای استان لرستان، اهالی روستا سراسیمه از خواب پریدند و خود را با شتاب به محل تیراندازی رساندند. در حیاط خانه یکی از روستاییان جنازه دو مرد جوان افتاده بود. یکی از اجساد برای اهالی روستا آشنا و متعلق به پرویز پسر صاحبخانه بود که با شلیک گلوله از پای درآمده بود اما هیچ یک از حاضران در محل، قربانی دوم را نمی شناخت.

مسیر انحرافی تحقیقات
پس از وقوع این دو جنایت، بلافاصله کارآگاهان جنایی وارد عمل شدند و به تحقیق در این رابطه پرداختند. در بازرسی از جسد ناشناس هیچ مدرک هویتی به دست نیامد. در بازرسی محل حادثه پنج پوکه مربوط به سلاح کلاشینکف کشف و مشخص شد قتل با چه وسیله ای انجام شده است.در ادامه به دستور بازپرس، پرونده اجساد به سردخانه بیمارستان انتقال یافت تا با آزمایش متخصصان پزشکی قانونی، علت دقیق مرگ این دو مشخص شود.

کارآگاهان به تحقیقات درباره این جنایت ادامه دادند. پدر پرویز در بازجویی به پلیس گفت: دخترم 15 سال قبل با پسری جوان که اهل این استان نبود، ازدواج کرد. زندگی آنها خوب بود و به نظر می رسید کنار هم خوشبخت هستند اما بعد از مدتی آن دو با هم اختلاف پیدا کردند. شب حادثه دامادم همراه چهار مرد ناشناس به خانه مان آمدند. آنها دخترم و وسایلی را که به عنوان جهیزیه به او داده بودم، برگرداندند و دامادم گفت دیگر نمی خواهد با دخترم زندگی کند و بزودی او را طلاق خواهد داد. پرویز که از این مساله ناراحت شده بود، با آن پنج مرد درگیر شد و دامادم ناگهان با سلاح کلاشینکفی که در دست داشت، تیراندازی کرد. در این تیراندازی پسرم و فردی که با او درگیر بود، به قتل رسیدند.مهاجمان پس از این حادثه پا به فرار گذاشتند و من هویت مقتول دوم را نمی دانم.

سرهنگ دالوند، رئیس پلیس آگاهی استان لرستان درباره این پرونده می گوید: با اطلاعاتی که پدر پرویز در اختیار کارآگاهان قرار داد، گروهی از ماموران با اخذ نیابت قضایی از بازپرس پرونده راهی محل زندگی داماد قربانی شدند و مرد جوان و چند نفر از آشنایان او را برای تحقیقات بازداشت و به اداره آگاهی استان لرستان منتقل کردند.

مظنونان بلافاصله بازجویی شدند و داماد مظنون به قتل، به کارآگاهان گفت: من با زنم بشدت اختلاف داشتم و دیگر نمی توانستیم با هم زندگی کنیم به همین دلیل وسایل همسرم را بار کامیون کردیم و به خانه پدرش برگرداندیم و بدون هیچ مشکلی از آن خانه خارج شدیم. ما اصلا سلاحی همراه نداشتیم که بخواهیم تیراندازی کنیم و من نمی دانم قتل چه زمانی و چگونه اتفاق افتاده است. دیگر افراد بازداشت شده نیز همین ادعا را مطرح و عنوان کردند با پرویز یا اعضای خانواده او درگیر نشده اند.

حقیقت دو جنایت
باتوجه به انکار نخستین مظنون پرونده، ماجرا پیچیده تر از قبل شد. در ادامه تحقیقات سرنخ هایی به دست آمد که ادعای داماد جوان و همراهانش را تائید می کرد و نشان می داد این افراد در جنایات رخ داده هیچ نقشی نداشتند. کارآگاهان بعد از پی بردن به این حقیقت، دوباره از پدر قربانی بازجویی کردند. مرد میانسال درباره اظهارات دروغینش به پلیس گفت: زمانی که دامادم به خانه آمد، هیچ تیراندازی و درگیری رخ نداد اما من به خاطر رفتار او با دخترم، از وی کینه به دل داشتم و زمانی که این اتفاق افتاد، تصمیم گرفتم با دروغگویی او را در این حادثه دخیل کنم تا به نحوی از او انتقام بگیرم. ولی نه او و نه همراهانش در قتل ها هیچ نقشی نداشتند.

این مرد ادامه داد: حقیقت این است که نیمه شب با سر و صدایی از خواب بیدار شدیم. پرویز به حیاط رفت و با دو مرد جوان مواجه شد. آنها ناشناس بودند. پرویز با یکی از آنها درگیر شد و مرد جوان دیگر که از این درگیری بسیار ترسیده بود، تیراندازی کرد و به اشتباه همراه خود را نیز به قتل رساند. بعد هم از محل متواری شد. من هویت مقتول دوم را نمی دانم و قاتل را نمی شناسم.

هویت دومین جنازه
کارآگاهان برای رازگشایی از این جنایت، چاره ای نداشتند جز این که هویت دومین قربانی را فاش کنند. آنها تصمیم گرفتند از ترفندی تازه استفاده کنند. گروهی از ماموران راهی بیمارستان شدند و با پوشیدن لباس پرسنل بیمارستان، منتظر خانواده قربانی شدند. آنها می دانستند خانواده قربانی ناشناس دیر یا زود برای گرفتن اطلاعاتی از او با بیمارستان تماس خواهند گرفت. تحقیقات نامحسوس کارآگاهان ادامه داشت تا این که مرد میانسالی با بیمارستان تماس گرفت و خود را عموی قربانی معرفی کرد و از پرسنل بیمارستان وضع جسمی او را جویا شد. از سویی ماموران کارآزموده پلیس اعلام کردند مرد جوان زنده است و در بیمارستان تحت مداوا قرار دارد. به این ترتیب هویت مرد ناشناس به نام کامران برملا و یکی از گره های اصلی پرونده گشوده شد.

کارآگاهان پس از شناسایی هویت قربانی، به تحقیق از خانواده او پرداختند و در نهایت همدست کامران که برادرش بود، بازداشت شد و لب به اعتراف گشود.

متهم در اعترافاتش گفت: مدت ها بود در کار زیر خاکی و عتیقه بودیم. تا این که اطلاع یافتیم در یکی از روستاهای لرستان زیر خاکی وجود دارد و اگر آنها را پیدا کنیم، می توانیم به قیمت خیلی خوبی بفروشیم. شب حادثه من و برادرم همراه دو نفر دیگر راهی محل مورد نظر شدیم. محل دفن زیرخاکی ها درست بین خانه مقتول و امامزاده ای بود که کنار خانه آنها قرار داشت. نقشه ای که از گنج داشتیم، این محل را نشان می داد و ما باید برای رسیدن به زیر خاکی و عتیقه وارد خانه مقتول می شدیم.

او ادامه داد: من کلاشینکف داشتم و برادرم تفنگ ساچمه ای شکاری و پنج تیر همراه داشت. قرار شد من و برادرم وارد خانه شویم و دو همدستمان از بیرون مراقب ما باشند. ورود به خانه روستایی کار سختی نبود اما به محض این که وارد حیاط شدیم، پسر صاحبخانه از خواب بیدار شد و خود را به حیاط رساند. او با دیدن من و برادرم به طرف ما آمد و با برادرم درگیر شد. بشدت ترسیده بودم و نمی دانستم چکار باید انجام بدهم. یکدفعه شروع به تیراندازی کردم و تیر هم به برادرم خورد و هم به پسر صاحبخانه و هر دوی آنها روی زمین افتادند. ماندن در آن محل بی فایده بود و نمی شد برای برادرم کاری کرد و اگر می ماندیم، دستگیر می شدیم. البته آن زمان نمی دانستم برادرم فوت شده است. بلافاصله از محل فرار کردیم. زمانی که به خانه رسیدم، همه چیز را برای اعضای خانواده ام تعریف کردم. نمی دانستم چه بلایی سر برادرم آمده است. به همین دلیل عمویم تحقیق کرد و مشخص شد آنها را به بیمارستان برده اند و بعد هم من دستگیر و بعد از آن متوجه شدم برادرم جانش را از دست داده است. من قصد قتل نداشتم و در آن لحظات آن قدر ترسیده بودم که بی اختیار شروع به شلیک کردم اگر هدفم کشتن بود، هرگز به برادرم شلیک نمی کردم.

به دنبال اعتراف پسر جوان، تحقیقات برای بازداشت همدستان او ادامه یافت.

رئیس پلیس آگاهی استان لرستان در این رابطه توضیح می دهد: متهمان در ادامه بررسی ها شناسایی و بازداشت شدند. در بازرسی از مخفیگاه متهمان کلاشینکف، سلاح شکاری و تعدادی تیر کشف شد.

بنا به این گزارش متهمان با قرار بازداشت موقت روانه زندان شده اند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  بازسازی جنایت مردی با کاپشن زرد
  ناگفته‌های قتل دختر جوان مقابل دانشکده پرستاری/ پدر خشمگین مانع رسیدن نیرو‌های امدادی
  افشای جنایت مادر از سوی دختر ۱۲ ساله
  جنایت هولناکی که یک کودک رقم زد!
  اعـدام برای عامل جنایت در جنـگل نکا
  اعتراف به جنایت‌های خانوادگی
  جنایت پـَس از درگیری در معامله مواد مُخدر
  محاکمه عضو سابق منافقین به اتهام جنایت در پایتخت
  اعترافات تکان دهنده از جنایت زن تروریست در دادگاه تهران
  راز جنایت آتشین در لکه‌های خونـ

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان