02-09-2014، 14:00
هرچند هیچ عروسی سربازی نرفته ولی خیلی از آنها تا اسم مادر شوهر را می شنوند به حالت خبردار ایستاده و آماده ادای احترام می شوند. رابطه عروس و مادر شوهر همیشه ی تاریخ و درهمه جای این کره خاکی جای حرف و حدیث فراوان داشته است...
انسان های زیادی سعی کرده اند این معادله دومجهولی را حل کنند .هیچ چیز برای یک تازه عروس ارزشمند تر از یک خود آموز ارتباط مناسب با مادر شوهر نیست.
این بحث برای خانمهای جوان خیلی داغ است. وقتی به تالارهای گفتگوی خانوادگی سر میزنید، علاقهمندان زیادی را در آنجا میبینید. وقتی پای صحبت خانمها مینشینید هم حرفهای زیادی هست كه مورد مشورت قرار میگیرد، اما مردمداری، شوهرداری، همسایهداری، خانوادهداری و همینطور مادرشوهرداری هم فوت و فنی دارد كه باید آن را بیاموزید.
اگر شما با همه افراد روابط خوبی برقرار میكنید و هنر ارتباط برقرار كردن را دارید، بعید نیست كه روابط خوبی نیز با مادر همسرتان داشته باشید زیرا ارتباط یك مهارت اجتماعی است. اما پیش از هر چیز خوب است مادرشوهر را بشناسید.
برای داشتن یک رابطه خوب و بدون تنش با مادر شوهرتان، لازم است بدانید او چه احساسی دارد و در ذهنش چه می گذرد.
در زیر 13 جمله را می بینید که در ذهن خیلی از مادرشوهرها وجود دارند اما شاید هیچ وقت آنها را نشنوید.
**من سال ها خانم خانه بوده ام و همه از من فرمان می برده اند، خیلی دردناک است که زن دیگری بیاید و نقش مرا کمرنگ کند.
** او قبل از اینکه شوهر تو باشد، پسر من است.
** به نظر نمی رسد اعتماد به نفس بالایی داشته باشی، چون کوچک ترین نظر مرا نوعی انتقاد از خودت می دانی، بنابراین وقتی هستی خیلی مراقب حرف زدنم هستم.
** من هرسال روز تولدت را تبریک می گویم و برایت کادو می خرم، اما تو حتی تلفنی از من تشکر نمی کنی. امسال به خودم گفتم " دیگر بس است" اما ببین باز هم برایت کادو خریده ام. چه می شود کرد، شخصیت من همین است.
** ما مادر ها به بچه هایمان می گوییم " من خوشبختی و شادی تو را می خواهم"، و واقعاً هم همین طور است. اما چیزی که هیچ وقت نمی گوییم این است که " من هم دوست دارم شاد باشم."
رابطه میان عروس و مادر شوهر در بسیاری از اوقات آغشته به پیش داوری است. شاید اگر دختران جوان طوری تربیت نشوند که ذهنیت بدی از مادر شوهر داشته باشند بسیاری از مشکلات میان آنها و مادر شوهرشان بوجود نخواهد آمد.
** من در طول عمرم چندین خانه خریده ام و فروخته ام. چرا از من کمک و مشورت نمی خواهی؟
**من برای کنجکاوی و سردر آوردن از کار شما به دیدنتان نمی آیم، فقط می خواهم شما را ببینم و دیداری تازه کنم.
** اگر با پسرم حرف های خصوصی داشته باشم به خانه تان زنگ نمی زنم، با تلفن همراهش تماس می گیرم.
** خیلی خوشحالم که به پسرم اجازه می دهی روز مادر به دیدنم بیاید. واقعاً قدردان این هستم چون می دانم راه طولانی است و هزینه ها زیاد است.
** مادر تو رقیب من است. همیشه آخر هفته ها به دیدن او می روید و همیشه او را به خانه تان دعوت می کنید. با او راحت تر هستید و ... تنها کاری که من می توانم بکنم این است که دوستتان داشته باشم و گاهی از بچه تان مراقبت کنم. امیدوارم قدر این چیزها را بدانید.
** وقتی به خانه تان می آیم همه چیز را آماده می کنید، شام عالی، وسایل پذیرایی و ... . همه چیز آماده است. اما جای یک چیز خالی است: صمیمیت.
** یادت باشد سن و تجربه بر جوانی و مهارت برتری دارد، پس خیلی به خودت مغرور نشو.
حرف آخر...
همه ما طالب آزادی هستیم و دوست نداریم از کسی اطاعت محض کنیم. اما احترام گذاشتن، مدارا کردن و توجه کردن به خواسته های مادر همسر ، اطاعت و بردگی نیست.
بنابراین برای داشتن آرامش در زندگی بعد از ازدواج باید تفاوتهای بین مادر خود و همسر را بفهمیم و بپذیریم.
آگاهی پیدا کردن نسبت به خلق و خوها، خواسته ها ونیازهای مادر همسر از بروز بسیاری از مشکلات نه تنها جلوگیری می کند بلکه رعایت کردن هرکدام از این موارد می تواند به شکل گیری یک رابطه مثبت نیز بیانجامد.
اگر هرکدام از طرفین(عروس و مادر شوهر) نسبت به یکدیگر شناخت و آگاهی پیدا کنند از بروز رفتارهای حساسیت برانگیز خودداری می کنند.
رابطه میان عروس و مادر شوهر در بسیاری از اوقات آغشته به پیش داوری است. شاید اگر دختران جوان طوری تربیت نشوند که ذهنیت بدی از مادر شوهر داشته باشند بسیاری از مشکلات میان آنها و مادر شوهرشان بوجود نخواهد آمد.
برای اینکه درست قضاوت کنیم هردفعه که قرار است مادر همسرمان را ببینیم باید ذهنمان را از رفتارها و حرفهای آنها پاک کنیم، فکر کنیم هر بار اولین باری است که آنهارا می بینیم . گذشته با تمام خوبی ها و بدی هایش تمام شده است.