17-08-2014، 19:09
افشین زند، دانشجوی پیشین ریچارد فرای گفته این ایرانشناس برجسته پیش از درگذشت از او خواسته بود که ترتیب خاکسپاریاش در یزد را بدهد.
او در گفتوگو با روزنامه «شرق» به آخرین روزهای حیات فرای اشاره کرده است:
پس از سانحه زمین خوردن دکتر «ریچارد فرای» در اواخر دسامبر ۲۰۱۳ که ناشی از تراکم خون در مغز یا سکته مغزی بود، انتظار درگذشت او میرفت؛ در بیمارستان «ماونت آبرن» نزدیک دانشگاه هاروارد در «کیمبریج» که دکتر فرای در آنجا بستری بود. من، پسر دکتر فرای نلز و همسر ایشان روزانه به دیدار وی میرفتیم و گاهی با دیگر خویشاوندان. فرای تقریبا هشت سال پیش دچار سکته مغزی شده بود. این بار هم وقتی به من گفت سکته مغزی کردم از لحن او حس میشد همان علایم را تجربه کرده. اما بیمارستان آن را فقط تراکم مقداری خون در مغز تشخیص داد.
دو، سه هفته پیش از درگذشت او، همسر ایشان با من تماس گرفت و درخواست کرد که ترتیب خاکسپاری وی را در یزد بدهم. آنگاه گوشی را به خود وی داد. با اینکه به سختی میتوانست، خود را واداشت واضح صحبت کند. مثل گفتوگو در هفتههای گذشته از من پرسید آیا آن خانه مناسب ایرانشناسان را که دنبالش بودم، یافتم؟ پاسخی که داشتم مایوسکننده بود اما با سوالش به ذهن من خطور کرد که میخواست در آن خانه چشم از جهان فرو بندد. از من قول گرفت که کتاب «جفرسون و کوروش» را چاپ کنم. خواست بروم برادرش را ببینم. خبرهای اصفهان وی را ملتهب کرده بود زیرا لحنش مانند چند سال پیش بود که داشتیم برنامه سفر به اصفهان را ترتیب میدادیم. وی گفت که دوباره خبر رسیده در اصفهان با خاکسپاریاش مخالفت شده. از من خواست که برایش ترتیب خاکسپاری در یزد را دهم. این وقایع از عشق او به ایران نکاسته بود. ایران را دوست میداشت و هنوز آرزویش آرامیدن در ایران بود. آن وقت بحث و کشمکش با مخالفان در اصفهان نبود. با یکی از دوستان یزدیام، جمشید وزرا، تماس گرفتم و موضوع را مطرح کردم. با دو نفر از دوستان ایرانی در اینجا که در امور سیاسی و تاریخ معاصر محقق هستند موضوع را در میان گذاشتم. اظهارات مفیدی کردند. یکی از ایشان مرا مطلع کرد که در برخی رسانههای تندروی ایرانی، عکس ریچارد فرای و دیگر ایرانشناسان را انداخته و به آنان لقب «جاسوس» دادهاند. دوست دیگر پیشنهاد کرد که میتوان ریچارد فرای را در آرامگاه مسیحیان در تهران خاک کرد. در این حین جمشید با کمک همسرش با مسوولان در ایران تماس گرفته بود. چند روز بعد مکان مناسبی در یزد برای ریچارد فرای فراهم کرده بودند.
با گذشت کمتر از دو هفته ریچارد فرای دچار درد بیشتری شد. وی در روز ۲۶ مارس ۲۰۱۴ وارد کُما شد و دیگر به هوش نیامد. ریچارد فرای ظهر روز بعد در گذشت. به دوستان و محققان و ایرانشناسان نزدیک این خبر تاسفانگیز را رسانیدم. یکی از دوستان ایرانشناس، لطف کرد و مرا با یکی از آشنایان که سالیانی از دیدنش گذشته بود و با مسوولان دولت در تماس بود در تماس گذاشت تا ترتیب انتقال به ایران و خاکسپاری داده شود. ورقهای رسمی برای خاکسپاری فرای در ایران لازم بود. ختم ریچارد فرای چند روز بعد در شهر «واترتاون»، مجاور کیمبریج برگزار شد و مجلس سوگواری روز بعد در هاروارد. پیکر او در سردخانه محل برگزاری ترحیم منتظر است. بیشتر اعضای خانواده ریچارد فرای موافق با خاکسپاری در ایران چه در اصفهان، شیراز یا یزد هستند.