15-08-2014، 13:44
تعزیه همیشه از ارکان مراسم های عزاداری در ایران بوده و از قطب های زیبای عزاداری در ماه محرم. حال در ادامه به تاریخچه این مراسم آیینی در ایران می پردازیم.
در سال1311 ،با ممنوع شدن تظاهرات مذهبى اجراى تعزیه نیز یكسره موقوف گردید. چنین شد كه تعزیه موقعیت خود را از دست داد و اندك اندك روى به فراموشى نهاد
در آخرین نیم قرن دوره صفویه، تعزیه تحول نهائى خود را طى کرده و به شکلى که مىشناسیم در آمد
تاریخچه
تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست، برخى با باور به ایرانى بودن این نمایش آیینى، پاگیرى آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینه سه هزار ساله سوگوارى بر مرگ پهلوان مظلوم داستانهاى ملى ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینه ساز شكلگیرى آن دانستهاند، و برخى دیگر با استناد به گزارشهایى پیداى آن مشخصا از ایران بعد از اسلام و مستقیما از ماجراى كربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش مىدانند.
سوگوارى براى شهیدان كربلا از سوى دوستداران آل على (ع) در عراق، ایران و برخى از مناطق شیعه نشین دیگر انجام مىگرفت، چنانكه ابوحنیفه دینورى، ادیب، دانشمند و تاریخ نگار عرب، در كتاب خود ـ اخبار الطوال ـ از سوگوارى براى خاندان على (ع) به روزگار امویان خبر مىدهد . اما شكل رسمى و آشكار این سوگوارى، به روایت ابن اثیر، براى نخستین بار به روزگار حكمرانى دودمان ایرانى مذهب آل بویه صورت گرفت؛ و آن چنان بود كه معز الدوله احمد ابن بویه در دهم محرم سال 352 ق «در بغداد به مردم دستور داد كه براى حسین بن على دكانهایشان را ببندند و بازارها را تعطیل كنند و خرید و فروش نكنند و نوحه بخوانند و جامههاى سیاه بپوشند ومردم چنین كنند...» .
تعزیه، در لغت به معنى سوگوارى [تعزیت]، برپاى داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر، و پرسیدن از خویشان مرده است؛ ولى در اصطلاح، به گونهاى از نمایش مذهبى منظوم گفته مىشود که در آن عدهاى اهل ذوق و کار آشنا در مناسبتهاى مذهبى و به صورت غالب، در جریان سوگواریهاى ماه محرم براى باشکوهتر نشان دادن آن مراسم و یا به نیت آمرزیده شدن مردگان، آرزوى بهرهمندى از شفاعت اولیاى خدا به روز رستخیز، بازیافت تندرستى، و یا براى نشان دادن ارادت و اخلاص فزون از اندازه به اولیا ـ به ویژه اهل بیت پیامبر علیهم السلام، با رعایت آداب و رسوم و تمهیدهایى خاص و نیز بهرهگیرى از ابزارها و نواها و گاه نقوش زنده برخى از موضوعات مذهبى و تاریخى مربوط به اهل بیت ـ به ویژه واقعه کربلا را پیش چشم بینندگان بازآفرینند.
در سال1311 ،با ممنوع شدن تظاهرات مذهبى اجراى تعزیه نیز یكسره موقوف گردید. چنین شد كه تعزیه موقعیت خود را از دست داد و اندك اندك روى به فراموشى نهاد
تعزیه یا شبیهخوانى در اصل نمایشى است برپایه قصهها و روایات مربوط به زندگى و مصائب خاندان پیامبر اسلام و بخصوص وقایع ماه محرم سال 61 هجرى در کربلا براى امام حسین (ع) و خاندانش. ابتدا دستههایى وجود داشتند که از برابر تماشاچیان مىگذشتند و با سینه زدن، زنجیر زدن و کوبیدن سنج و نظایر آن و حمل نشانهها و علمها و نیز همآوازى و همسرایى در خواندن نوحه، ماجراى کربلا را به مردم یادآورى مىکردند. در مرحله بعد آوازها کمتر شد و نشانهها بیشتر و یکى دو واقعهخوان ماجراى کربلا را نقل مىکردند و سنج و طبل و نوجه آنها را همراهى مىکرد. چندى بعد، تعدادى از نقالان، چند شبیه یا لباسهاى نزدیک به واقعیت، شبیهسازى مصائب خود را شرح مىدادند. در مرحله بعد، شبیهها با هم گفت و شنید مىکردند. بعد بازیگران پدید آمدند.
در آخرین نیم قرن دوره صفویه، تعزیه تحول نهائى خود را طى کرده و به شکلى که مىشناسیم در آمد.بدلیل حفظ حرمت، فقط مردان در این دستهها حضور مىیافتند و نقش زنان را جوانان کم سال بازى مىکردند. در ابتداى دوره قاجاریه، تعزیه، بدلیل حمایت شاهان و طبقه مرفه جدید بازرگان و سیاسی، دامنهدار تر شد. بعدها در نمایشخانههاى موقت بنام تکیه یا حسینیه این نمایشها اجرا مىشدند. تاریخ دقیق ساختمان یکى از این تکیههاى ثابت یعنى تکیه نوروزخان، 1177 ه.ش ، مقارن اوایل سالهاى سلطنت فتحعلىشاه است. در نخستین مراحل تعزیه، بسیارى از نقالان مذهبى و غیرمذهبى به بازى در آن پرداختند. به این ترتیب تعزیه از مایه و سبک نقالى تاثیر گرفت. تعزیه در دوره ناصرالدینشاه قاجار به اوج خود شکوه و توسعه خود رسید. ساختمان مدور تکیه دولت در چهار طبقه، مجللترین نمایشخانههاى تعزیه بوده است. همینطور مىتوان از تکیه شاهی، تکیه ولىخان، سپهسالار، تکیه قورخانه، تکیه سرچشمه، تکیه عزتالدوله، تکیه نوروزخان، تکیه چهل تن، تکیه سید ناصرالدینو ... یاد کرد.
پس از ناصرالدین شاه تعزیه رفته رفته اهمیت خود را از دست داد. در دوره محمد علیشاه و احمد شاه به دلیل دگرگونیهاى اجتماعى و سیاسى از حمایت اشراف محروم گشت . پس از كنار زده شدن محمد على شاه از حكومت (1327 ق) استفاده از تكیه دولت براى تعزیه خوانى ممنوع گشت، و در سال 1311 ش، با ممنوع شدن تظاهرات مذهبى اجراى تعزیه نیز یكسره موقوف گردید . چنین شد كه تعزیه موقعیت خود را از دست داد و اندك اندك روى به فراموشى نهاد. در سالهاى آغاز دیكتاتورى رضاشاه، یعنى پس از 1304 ش، اجراى تعزیه رفته رفته ممنوع اعلام گردید و پاى به دوران افول خویش نهاد و در روستاها و شهرهاى دور افتاده دوران انحطاط را پیمود.
پس از شهریور 1320 ش دیگر بار سر برآورد. چنانكه اشاره شد، هم اینكه جز تلاشهاى جسته گریختهاى كه گاه و بیگاه در پایتخت مىشود، تعزیه به شكلى بسیار ساده و بندرت در برخى از شهرها و روستاهاى دور افتاده اجرا مىگردد . متن تعزیه یا تعزیهنامه، اغلب به شعر بود و شعر تعزیه عامیانه بود. زمینه شعرى تعزیه را رسم مرثیهسرایى ایجاد مىکرد و وقایع و داستانش را اساطیر و حماسههاى مذهبى که از طریق نقالى مذهبى به او رسیده بود، تشکیل مىداددر تعزیه موسیقى جایگاه مهمى داشت و تعدادى سنت در موسیقى از طریق اجراى تعزیه بوجود آمد.
در آخرین نیم قرن دوره صفویه، تعزیه تحول نهائى خود را طى کرده و به شکلى که مىشناسیم در آمد
یکى از ارزشهاى نمایشى آوازهاى تعزیه در آن بود که قطعهها و مقامهاى موسیقى با موضوع و شخص انطباق مىیافت.دستههاى نوازنده موسیقى در هیئتهاى هفت یا هشت نفرى قرار مىگرفتند و سازها عبارت بود از شیپور، نی، قرهنی، طبل، دهل، کرنا و سنج. اثر چندین عامل موسیقایی را می توان در موسیقی تعزیه یافت که مهم ترین آنها تقسیمات موسیقی ایرانی است که اجزای اصلی آوازهای تعزیه را شکل می دهد. در اکثر شهرها برای شبیه سازی ، ردیف خاصی را سرمشق قرار می دهند. آوازهای دشتی و شوشتری ، بیشترین کاربرد را در آوازهای مذهبی و تعزیه دارند. در بین آنها موسیقی ای که در مناطق مختلف ایران اجرا می شود نقش مهمی در تعزیه دارد.
در کنار تعزیه هایی که در مناطق مرکزی و قسمتی از پایتخت اجرا می شود ، تعزیه در فارس ، گیلان ، مازندران ، آذربایجان ، لرستان وخراسان و کرمانشاه و بوشهر به وسیله آوازهای محلی در کنار تقسیمات موسیقایی ایرانی همراهی می شود. هر کسی می تواند به راحتی حضور موسیقی سنتی ایرانی را در اکثر تعزیه ها در شکل آواز یا موسیقی دستگاهی تعزیه که به وسیله آلات موسیقی چون بوق و نی و کرنا و ... اجرا می شود.