نه ! چشمانم شور نبود …
اگر که آخر کارمان ندامت شد ، دست هایم بی نمک بود !
سکوت می کنم و او فکر میکند بازی را برده ولی هرگز نمی فهمد با هر کسی رقابت نمی کنم !
حرف هایت بوی دوستت دارم میدهد ولی کاش فکری برای چشم هایت می کردی !
نمی بینی سکوت کرده ام ؟
راضی هستم فقط زودتر برو ؛ بدرقه ات هم آب دهانم !
درد دارد ! وقــتـی می رود ..
و هـمه می گــویـند : دوستـت نــداشـت …
و تــو نمـی تــوانـی بـه هـمه ثــابـت كــنی كه هــرشـب
بــا عـاشـقانـه هــایـش خـــوابت می كـــرد !!
( یا شاید خامت میکرد! )
روزی میرسد که در خیال خود جای خالیم را حس کنی…
در دلت با بغض بگویی: ” کاش اینجا بود “
اما من دیگر به خوابت هم نمی آیم…
بعضیا هم مثه هندزفری میمونن ، هارت و پورتشون فقط تو گوش ماست وگرنه واسه بقیه صدای پشه هم نیستن !
یه رابطه عاشقانه فقط مخصوص 2 نفره ولی بعضی ها شمارش هم بلد نیستن…..
تیغ روزگار شاهرگ ” کلامم ” را چنان بریده ، که سکوتم ” بند ” نمی آید !
مـــن مــــــی روم !
تـــو مـــــی مــــانــی
بــا دنـیــایـــی از خــــاطـــــرات . . .
راســتـــی آن روز کـــــه
دلـــــداده تــو شــــدم یــادت هست ؟
از آن جــا بـــه بـــعــدش را پـــاک کــــن . . . !
خنده هایت شوکران بود…
حرفهایت خنجر …
بودنت مرگ بود و رفتن مرگ …
به فرشته مرگ دلبسته بودم نمی دانستم ….!
آدم هـــا چـــه زود عاشق می شوند
و چه زود پرت می کنند سیــــب نیم خورده را
به هوای سیبی دیــــگر
به هوای حوایــــــی دیگر…!
بی وفا ! برگرد ببین
آیینه
عکس تو را قاب کرده…
مرا نشان نمی دهد !
مــــن خــــودمم …
شــبــیــه هـــیــچکـــس نـــیـــســـتم ..
اگــه مــیــخــوای مــثــل بــقــیــه بــاشــم …
بــقــیــه هــســتــن …
فحــش بی جـــواب هـم
درد دارد
عـشــق بی جـواب
جـــای خــود….
هــیـــس !
میخـــواهــم بــشنـــوم عـاشــقـــانــه هـــایـــش را
كــه در گــوشــش زمــزمــه میـكــنــد
و بــه یــاد بیـــاورم روزی را كـــه
هـــمیــن هـــا را در گــوشــم زمـــزمـــه میــکــرد… !
حـسِ خوبیـــه…
به خـودت میــای میبینـی..
یه کسـی کـه رهـات کرده و بـدجـور بهِـت ظلـم کرده..
دیگـه نه نیـازی داری..
نـه احـساســی..
ولـــی اون داره ازبـی تـو بودن میمیره!
مراقب باش!
بعضی”دوستت دارم”ها احساسات قَلْبی نیستند
عوارض جانبی احساسات قَبْلی هستند !
نه پیشانی من به لبهای تو رسید ،
نه لیاقت تو به احساس من . . .
تو رفته ای
و من از تنهایی
کَکَم هم نمی گزد دیگر!
حالا باز هم بگو دروغ گفتن بلد نیستی!
من اتفاق عجیبی وسط زندگی ات بودم
و تو معمولی می مانی از فردا…
حرف های معمولی
عشق های معمولی
مردان معمولی…
معمولا اتفاق های عجیب هر روز نمی افتند…!
سرت گرم است….
مزاحمت نمی شوم …
اما بدان…..حرارت سرگرمی هایت
مرا سوزاند…!!!
مهلت بده
میروم…..
فقط پایت را بردار تا غرورم را جمع کنم….!!!
شمایی که تا دو روز پیش “چشم چشم دو آبرو” میکشیدی…
واسه ما “خط و نشون” نکش!
سپــــــــــــــــــــــــــــــــاس یــــــــــــــــــــــــــادت
نـــــــــــــــــــــــــره
[sub]✌[/sub]
[sub]✌[/sub]
✌
نـــــــــــــــــــــــــره
[sub]✌[/sub]
[sub]✌[/sub]
✌