06-08-2014، 18:38
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خوابید بدون شب بخیر
شاید میدانست بی او هیچ ساعتی از زندگیم خیر نیست . . .
*
*
*
همه چیزها در دو صورت با ارزش می شوند :
۱ – قبل از داشتن
۲ – بعد از از دست دادن
*
*
*
دور از تو آنچه سمت چپ سینه ی من است “دل” نیست
موزه ی درد معاصر است . . .
*
*
*
ببار ای اشک سیل آسا که یارم بر نمی گردد
در این دنیای تنهایی به ما یاور نمی گردد
هزاران بار جان دادم به عشقش روز و شب اما
دریغا خُلقِ بی مهرش به ما خوشتر نمی گردد . . .
*
*
*
چشمانم را به ابرها قرض می دهم
کافیست عکست را نشانم دهند
خشکسالی چند سال اخیر را جبران خواهم کرد . . .
*
*
*
میترسم آنقدر دوستت بدارم
که خدا شک کند شروع عشق واقعی از ما بوده یا آدم و حوا . . .
*
*
*
سیب سرخی بوده ام خواهان فراوان داشتم
مانده ام حالا فقط با جای دندان هایشان !
*
*
*
آن روز که آتش محبت افروخت
عاشق روش سوز ز معشوق آموخت
از جانب دوست سر زد این سوز و گداز
تا در نگرفت شمع پروانه نسوخت
*
*
*
بیهوده می گشتم
اصلا گم نشده بود
نیمه دیگرم
بلیط من از اول نیم بهاء بوده است !
*
*
*
پتروس کجایی !؟ شکافی در چشمهایم پیدا شده
دیر برسی دلم را اشک برده …!
*
*
*
داشتنت مثل هوای برفی یا نم نم باران جاده شمال
یا مثل آن بغلی که عاشقت است و تنهایت نمی گذارد
و یا مثل برگشتن آدمی که سالهای سال منتظر آمدنش بودی ، آی می چسبد !
*
*
*
مرا با خیالت تنها نگذار
خیالت اصلا به تو نرفته است
مهربان نیست !
آزارم می دهد
دلم خودت را می خواهد
*
*
*
کاش توی این جاده یه تابلو نصب میکردن واسه دلخوشیم
“تو” ، دو کیلومتر !
*
*
*
هیچ صدایی گوش خراشتر از صدای پای تو نیست
هنگام رفتن !
*
*
*
به تو وابسته ام ، مانند سربازی به سربندش
تو معروفی به دل بردن ، مونالیزا به لبخندش
چه حالی داشتم با رفتنت ، سربسته می گویم
شبیه حال مردی ، لحظه ی اعدام فرزندش . . .
*
*
*
کلاً “اعتیاد” خانمان سوزه …
چه به مواد مخدّر … چه به یه دوست خووووووب !
*
*
*
همانقدر که دوستت دارم
همانقدر از من فاصله میگیری
و من متنفرم از “نیروی دافعه” . . .
*
*
*
یادت باشه
وقتی دلبر داری
باید از بقیه “دل” برداری . . .
*
*
*
من در شب تیره غیرت فانوسم / با لهجه ی تبدار جنون مانوسم
چون تیغ که در دامن خون می رقصد / یک روز لب حادثه را می بوسم . . .
*
*
*
سخته از بغض گلو درد داشتن
سخته از گریه یه جفت چشم همیشه تر داشتن
سخته تو حسرت یک نگاه موندن
سخته … عشق یک طرفه داشتن
*
*
*
ﻣﻦ ﺁﻥ ﺍﺑﺮﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻧﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
ﻫﻤﺎن ﯾﻮﺳﻒ ﮐﻪ ﮐﻨﻌﺎﻧﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ
ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻧﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
*
*
*
دوست داشتن یعنی اینکه :
محبت کنی حتی اگر تحقیر شی
بزرگی کنی حتی اگر کوچیک شی
عشق بورزی حتی اگر محکوم شی
*
*
*
ما عادت کردیم وقتی فیلم به تیتراژ رسید :
اگه توی خونه باشیم دستگاه رو خاموش کنیم
اگه توی سینما باشیم سالن رو ترک کنیم !
ما توی زندگیمون هیچوقت کسانی که زحمت های اصلی رو برای ما میکشن نمیبینیم
ما فقط دوست داریم کسانی رو ببینیم که برامون نقش بازی میکنن !
خوابید بدون شب بخیر
شاید میدانست بی او هیچ ساعتی از زندگیم خیر نیست . . .
*
*
*
همه چیزها در دو صورت با ارزش می شوند :
۱ – قبل از داشتن
۲ – بعد از از دست دادن
*
*
*
دور از تو آنچه سمت چپ سینه ی من است “دل” نیست
موزه ی درد معاصر است . . .
*
*
*
ببار ای اشک سیل آسا که یارم بر نمی گردد
در این دنیای تنهایی به ما یاور نمی گردد
هزاران بار جان دادم به عشقش روز و شب اما
دریغا خُلقِ بی مهرش به ما خوشتر نمی گردد . . .
*
*
*
چشمانم را به ابرها قرض می دهم
کافیست عکست را نشانم دهند
خشکسالی چند سال اخیر را جبران خواهم کرد . . .
*
*
*
میترسم آنقدر دوستت بدارم
که خدا شک کند شروع عشق واقعی از ما بوده یا آدم و حوا . . .
*
*
*
سیب سرخی بوده ام خواهان فراوان داشتم
مانده ام حالا فقط با جای دندان هایشان !
*
*
*
آن روز که آتش محبت افروخت
عاشق روش سوز ز معشوق آموخت
از جانب دوست سر زد این سوز و گداز
تا در نگرفت شمع پروانه نسوخت
*
*
*
بیهوده می گشتم
اصلا گم نشده بود
نیمه دیگرم
بلیط من از اول نیم بهاء بوده است !
*
*
*
پتروس کجایی !؟ شکافی در چشمهایم پیدا شده
دیر برسی دلم را اشک برده …!
*
*
*
داشتنت مثل هوای برفی یا نم نم باران جاده شمال
یا مثل آن بغلی که عاشقت است و تنهایت نمی گذارد
و یا مثل برگشتن آدمی که سالهای سال منتظر آمدنش بودی ، آی می چسبد !
*
*
*
مرا با خیالت تنها نگذار
خیالت اصلا به تو نرفته است
مهربان نیست !
آزارم می دهد
دلم خودت را می خواهد
*
*
*
کاش توی این جاده یه تابلو نصب میکردن واسه دلخوشیم
“تو” ، دو کیلومتر !
*
*
*
هیچ صدایی گوش خراشتر از صدای پای تو نیست
هنگام رفتن !
*
*
*
به تو وابسته ام ، مانند سربازی به سربندش
تو معروفی به دل بردن ، مونالیزا به لبخندش
چه حالی داشتم با رفتنت ، سربسته می گویم
شبیه حال مردی ، لحظه ی اعدام فرزندش . . .
*
*
*
کلاً “اعتیاد” خانمان سوزه …
چه به مواد مخدّر … چه به یه دوست خووووووب !
*
*
*
همانقدر که دوستت دارم
همانقدر از من فاصله میگیری
و من متنفرم از “نیروی دافعه” . . .
*
*
*
یادت باشه
وقتی دلبر داری
باید از بقیه “دل” برداری . . .
*
*
*
من در شب تیره غیرت فانوسم / با لهجه ی تبدار جنون مانوسم
چون تیغ که در دامن خون می رقصد / یک روز لب حادثه را می بوسم . . .
*
*
*
سخته از بغض گلو درد داشتن
سخته از گریه یه جفت چشم همیشه تر داشتن
سخته تو حسرت یک نگاه موندن
سخته … عشق یک طرفه داشتن
*
*
*
ﻣﻦ ﺁﻥ ﺍﺑﺮﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻧﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
ﻫﻤﺎن ﯾﻮﺳﻒ ﮐﻪ ﮐﻨﻌﺎﻧﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ
ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻧﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
*
*
*
دوست داشتن یعنی اینکه :
محبت کنی حتی اگر تحقیر شی
بزرگی کنی حتی اگر کوچیک شی
عشق بورزی حتی اگر محکوم شی
*
*
*
ما عادت کردیم وقتی فیلم به تیتراژ رسید :
اگه توی خونه باشیم دستگاه رو خاموش کنیم
اگه توی سینما باشیم سالن رو ترک کنیم !
ما توی زندگیمون هیچوقت کسانی که زحمت های اصلی رو برای ما میکشن نمیبینیم
ما فقط دوست داریم کسانی رو ببینیم که برامون نقش بازی میکنن !