گوشتخواری یا گیاهخواری؟ اگر دستگاه گوارش انسانی را با دستگاه گوارش گوشتخوار و علفخوار مورد مقایسه قرار دهیم مشاهده می گردد که تفاوت های چشمگیری وجود دارد.
××
اگر دستگاه گوارش انسانی را با دستگاه گوارش گوشتخوار و علفخوار مورد مقایسه قرار دهیم مشاهده می گردد که تفاوت های چشمگیری وجود دارد.
!?..Carnivore or vegetarian
سگ و گربه دو حیوان گوشتخوار مطلق هستند، آب را به هنگام نوشیدن می لیسند در حالیکه انسان همانند گاو و اسب آب را سر می کشد.
ادامه حیات سگ و گربه با مصرف گوشت خام است در حالیکه انسان تنها با گوشت خام قادر به زندگی نمی باشد چرا که در طی قرون و اعصار گذشته و با این که گوشت در همه زوایای تغذیه بشر رسوخ ناگسستنی پیدا کرده است. در بین کلیه ساکنین کره زمین حتی به طور نمونه یک فرد منحصرا گوشتخوار مطلق که تغذیه اش نظیر سگ یا گربه از راه گوشت برای تمام عمر ترتیب یافته باشد ملاحظه نشده است.
پس انسان نمی تواند گوشتخوار باشد.
دندان های دائمی انسان بین ۲۸ تا ۳۲ عدد است در حالی که یک گوشتخوار مانند سگ دارای ۴۲ دندان بوده و دندان گوسفند که علفخوار نشخوار کننده است دارای ۳۲ دندان می باشد. به این ترتیب گاو یا گوسفند فاقد دندان های ثنایی بالایی (پیشین) و دندان های انیاب (نیش) بوده و دندان های آسیای آنها برای آسیاب کردن علوفه مناسب می باشد. به عبارت دیگر گیاهخواران دندان برنده و گوشتخوار ندارند و اصولا دندان های آنها برای گرفتن علف و جویدن گیاه مناسب است. در حالی که دندان های پیشین سگ، که یک گوشتخوار می باشد کوچک بوده و دندان های نیش آن نوک تیز و بلند و مناسب برای پاره کردن گوشت و نیز جنگ و دفاع می باشد.
دندان های آسیای گوشتخواران نیز تیز و برنده و مخصوص گوشت و استخوان خوردن است. به عبارتی حیوانات گوشتخوار دارای دندان های تیز و پنجه های قوی و سختی هستند تا به وسیله آن شکار را بگیرند و پاره کنند و یک جا با پوست و استخوان رگ و پی بخورند. دو دندان نیش در درندگان و گوشتخواران تیز و بلند است در حالی که در انسان و حیوانات علفخوار در سطح دندان های دیگر است.
گوشتخواران دندان های نیش نوک تیز و بلند و مناسبی برای پاره کردن گوشت و دندان های آسیا مخصوص گوشت و استخوان خوردن است. دندان های حیوانات گیاهخوار دارای مینا و عاج نیستند و زود فرسوده شده می شکند و دندانه دار است معلوم است که انسان یک نوع دندان ندارد ولی از طرف دیگر می بینیم که دندان هایش مثل دندان های حیوانات گوشتخوار هم نیست.
چرا در بین همه جنبندگان روی زمین تنها انسان است که دندان هایش خراب می شود و به زحمت باید نگهداری کند؟
نه در ته بیشه ها و نه در دشت و هامون و نه در عمق دریاها هیچ حیوانی دیده نمی شود که دندان های او ریخته باشد اگر پیدا شد معلوم می گردد که نژاد او رو به نابودی است. ساختمان دندان انسان پس از تشکیل همه اعضاء بوجود می آید و چون عموما پیش از بلوغ دندان درد می گیریم و تقریبا بیشتر مردم دندان سالم در دهانشان ندارند نشان می دهد که نژاد ما به سوی نیستی می رود. مجموع آرواره ها و دندان ها به انسان اجازه نمی دهد که علف بچرد و یا حیوانی را بدرد و اگر وسایل آشپزی در دسترس نداشت قادر به خوردن گوشت نبود. آرواره و دندان های انسان فقط خاصیت جویدن دارند و چریدن و دریدن وسایل دیگری می خواهد. چریدن غالبا توام با نشخوار کردن است و متاسفانه یا خوشبختانه انسان چنین وسیله ای ندارد.
خوراک اصلی انسان میوه ها و غلات و ریشه هایی مانند هویج و امثال آن می باشد. علفخواری و گوشتخواری مناسب فکین و دندان های ما نیست و بعد از خوردن گوشت و سبزیجات ناگزیر به خلال کردن دندان ها می باشیم. بزاق یا آب دهان ما دارای قدرت و خاصیت تبدیل نشاسته به قند است و این موضوع به خوبی ثابت می کند که غلاتی مانند گندم خوراک اصلی انسان هستند مخصوصا این که آرواره و دندان های ما برای جویدن آن کاملا آماده می باشند. بزاق ما هیچ گونه اثری روی گوشت ندارد.
دندان های نیش گوشتخواران مانند دشنه است. دندان های این درندگان دارای ناهمواری زیادی است و پاره کردن گوشت و نرم کردن استخوان ساخته شده است. دکتر کارتن در این باره می نویسد، آراواره های انسان های ما قبل تاریخ دارای دندان هایی بوده که در اثر استعمال زیاد پهن شده و ابدا اثر کرم خوردگی در آنها دیده نشده است و این امر می رساند که غذای طبیعی سختی داشته اند مه احتیاج زیاد به نرم کردن داشته است. کسی که سلامتی می خواهد باید به سوی طبیعت روی آورد.
دانشمند دیگری در این زمینه می نویسد، تمام این حرف هایی مه درباره انسان های ماقبل تاریخ در مورد شکارچی بودن آنها می نویسند دروغ و اتهام است بشر ماقبل تاریخ فقط با مواد گیاهی تغذیه می کرده است. گوشتخواران باید توام با خوردن استخوان و پوست و پشم و پر حیوان باشد و دهان و دندان های ما قادر به جویدن آنها نیستند. یکی از دانشمندان در این مورد می گوید انسان دارای پوزه ی گوشتخواران نیست و دندان های خاص برای پاره کردن نسوج ندارد. عده ای وجود دندان نیش را در انسان دلیل گوشتخواری او می دانند در صورتی که شتر و گوزن هم دندان های نیش کوتاه شبیه به آنچه انسان دارد دارند.
فکین انسان های اولیه به ما نشان می دهد که دندان آنها خیلی کار کرده اما کرم خورده نیست و این دلیل آن است که خوراک آنها خیلی ساده و خشن بوده و جویدن زیاد لازم داشته است. مثل میوه های خشک و دانه گیاهان ولی سالم و طبیعی بوده است.
معده گاو یا گوسفند شامل شکمبه، نگاری، هزارلا و شیردان است که برای گوارش علوفه مناسب می باشد و حیوان قادر است از اسید های آمینه ای که توسط باکتری ها در معده اش تشکیل می شود استفاده کند، در صورتی که معده گوشتخواران اندامی کوچک است و دارای ترشح اسیدی زیادی است. به عبارتی معده گوشتخواران یک کیسه گرد است که میزان ترشح اسید کلریدریک آن ۱۰ برابر معده موجودات گیاهخوار است و این اسید گوشت را با سرعت زیاد هضم و جذب می کند. معده انسان به صورت یک استوانه مایل است و ساختاری پیچیده درد که در انتها کمی خمیده است و این خمیدگی اثنی عشر (دوازدهه) نام دارد.
درندگان و حیوانات گوشتخوار قادر به پاره کردن گوشت بوده و قطعات بلعیده شده را به معده فرستاده شیره های هاضمه ای مواد گوشتی را از هم متلاشی کرده چربی آن را برای تولید انرژی و پروتئین آن را برای بازسازی سلولی به مصرف می رسانند.
حیوان گوشتخوار نظیر سگ و گربه را می توان گیاهخوار کرد ولی امکان ندارد که حیوان گیاهخوار، گوشتخوار شود و بدون شک زندگیش تباه گشته تمامی موهایش ریخته و به سرعت غیر قابل انکاری خواهد مرد زیرا روده های بزرگ و طویل او فرصت زیادی برای جذب بیش از حد سموم ناشی از مواد گوشتی را پیدا کرده حیوان را مسموم ساخته و به سوی مرگ می کشاند.
اما روده های حیوانات گوشتخوار بسیار کوتاه بوده، فرصت نمی دهد تا مواد گوشتی و تعفن ناشی از این قبیل مواد مدت زیادی در طول روده ها توقف نماید لذا اگر هم میوه خوار یا گیاهخوار شود با شیوه جدید تغذیه عادت خواهد کرد و حاصل تغذیه به مرگ وی منتهی نمی شود.
روده باریک که هضم و جذب مواد غذایی را به عهده دارد در هر کدام متفاوت است. چنانچه طول روده کوچک گاو و گوسفند که علفخوار هستند به ترتیب ۳۹ و ۲۴ متر می باشد در حالیکه روده کوچک سگ که گوشتخوار است ۳٫۹ متر طول دارد و در ازای روده باریک در انسان به حدود ۸ متر می رسد. به عبارت دیگر طول روده در حیوانات گوشتخوار و درنده بسیار کوتاه می باشد و بر عکس طول روده حیوانات علفخوار نظیر اسب خیلی طویل و حتی حدود ۲۵ متر می رسد.
چون گوشت در محیط روده دچار فساد و گندیدگی می شود، لذا به سرعت طول روده کوتاه را طی کرده و از دستگاه گوارش خارج شده و فرصت مسموم کردن حیوان در بین نیست در حالی که روده های طویل اسب با فرصت کافی کلیه مواد سلولزی را تجزیه کرده و از همه ذراتش نهایت استفاده را می نماید. پس زمانی کافی و فرصتی مناسب برای این کار لازم است که با طویل بودن روده این مقصود عملی می شود به همین منظور طول روده انسان نسبتا طویل بوده و در حدود ۸ متر می باشد و طوری طراحی شده است که بتواند غذا را مدتی نگاه دارد و تمام مواد غذایی آن را جذب نماید.
انسان نیز در این گیر و دار با روده نسبتا طویل خود نمی تواند گوشتخوار باشد و این همه اختلالات گوارشی کولیت، گاستریت و اختلالات دیگر ناشی از تغذیه غلط و محاسبه اشتباه در تغذیه انسانی است و الا چرا در کشور های آفریقایی، هندوستان، پاکستان که با رژیم گیاهخواری زندگی می کنند بیماری های گوارشی کشورهای متمدن غربی مشاهده نمی شود. حتی نوع ترشحات در روده نیز فرق می کند چون روده گوشتخواران کوتاه است غذا در معده شان به مدت زیادی نمی ماند. پس پیداست که اگر یک حیوان میوه خوار در خوردن گوشت افراط کند چه حالی به او دست خواهد داد.
علاوه بر این در معده حیوان میوه خوار، عصاره های اسدی قوی نیست که گوشت را زود حل کند. درازی روده در غیر گوشتخواران و پیچ در پیچ بودن آن موجب می گردد که گوشت خورده شده بیش از اندازه در معده مانده عفونت ایجاد کند و سموم گوناگون را در خون به جریان اندازد. در روده انسان، توقف طولانی گوشت باعث فساد آن می شود و سموم ناشی از آن به خون می ریزد و این خود باعث به وجود آمدن بسیاری از بیماری هاست و این مطلب دلالت بر گیاهخوار بودن انسان دارد.
گوشت ارزش کالری ضعیفی داشته و ۱۰۰ گرم گوشت حدود ۲۲۰ کالری انرژی تولید می کند که قابل مقایسه با ۱۰۰ گرم آرد سبوس دار که ۳۶۰ کالری انرژی تولید می کند، نیست.
گوشت نمک های معدنی بسیار کمی دارد (کمتر از ۱ درصد).
گوشت از نظر اسیدهای چرب اشباع شده که باعث ایجاد کلسترول و آرتریواسکلروز می شوند غنی است.
گوشت فضولات روده ای کمی تولید کرده و به همین دلیل ماده ای است که یبوست و حالت اسیدی روده را به وجود می آورد.
بدن انسان برای مصرف گوشت ساخته نشده است زیرا انسان کبد و کلیه ای که قادر به تصفیه و دفع مواد مشتق از تخریب گوارشی اسیدهای آمینه پروتئین های حیوانی باشند در اختیار ندارد.
کبد و کلیه های انسانی که دائما گوشت مصرف می کند بیش از حد کار می کند و تمام انواع بیماری ها از عملکرد غیر طبیعی آنها ناشی می شود.
تخریب گوارشی گوشت باعث تخمیر های روده ای و گندیدگی سمی می شود که توسط فضولاتی مسموم کننده هستند به وجود می آید و همه جا را فرا می گیرد.
هسته سلولی اسیدهای آمینه که از تخریب پروتئین های حیوانی به دست می آید از نظر پورین ها غنی است. تخریب متابولیک این پورین ها اسید اوریک را تولید می کند که برای سلامتی مضر است زیرا بافت ها و مفاصل را اشباع می سازد.
اسید اوریک به وجود آمده از پورین های گوشت باعث ایجاد روماتیسم ها، آرتریت ها، ناراحتی های گوارشی و عصبی و … می گردد.
بزاق دهان حیوانات گوشتخوار اسیدی است و می تواند گوشت را هضم کند و بزاق این حیوانات (پتالین) را که مخصوص هضم نشاسته است ندارد. پتالین ماده موثر بزاق دهان انسان است و حیوانات گوشتخوار فاقد بزاق هضم کننده می باشند وقتی که یک لقمه نان را مدت درازی بجوید داخل دهانتان مزه ای حس می کنید که کمی شیرین است.
اما این امر زائیده تاثیر یک ماده شیمیایی به این نام است که نشاسته آرد را که غیر محلول است و بدن نمی تواند به تحلیل ببرد تبدیل به مالتوز که قند بسیار محلولی است می کند. همانطور می دانیم بسیاری از مواد غذایی از قبیل نان، رشته، برنج، سیب زمینی، لوبیا، نخود فرنگی و شاید غلات محتوی نشاسته هستند. به عبارتی چون در گوشت ماده قندی وجود ندارد لذا در بزاق درندگان و حیوانات گوشتخوار هم پتالین وجود ندارد. در صورتی که در بزاق انسان و حیوان علفخوار اولین قدم برای هضم مواد قندی وجود مقادیر قابل ملاحظه ای پتالین می باشد. که این نشانه گیاهخوار بودن انسان است و وجود پتالین در بزاق دهان انسان دلیل بر گیاهخوار بودن مسلم انسان است و همینطور بزرگترین سند علمی که علیه گوشتخواری عرضه می شود این است که سلول های معده گوشتخواران می توانند ازت حاصله از هضم گوشت را تبدیل به آمونیاک نماید.