20-07-2014، 16:49
فرخرو پارسا در اسفند ماه 1301 ش در قم متولد شد. مادرش فرخآفاق پارسا مدیر مجله «جهان زنان» به دلیل نوشتن مقالهای درباره «لزوم تعلیم و تربیت مساوی برای دختر و پسر» به قم تبعید شد. وی پس از به دنیا آوردن فرزندش با میانجیگری نخست وزیر وقت به تهران بازگشت، پدرش فرخدین پارسا کارمند وزارت بازرگانی و مدیر مجله «اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران» و «عصر جدید » بود.
فرخرو پارسا تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان همای تهران و دوره متوسطه را در دانشسرای مقدماتی به اتمام رسانید، چون در دانشسرای مقدماتی شاگرد اول شد، به دانشسرای عالی راه یافت و در سال 1321ش در رشته علوم طبیعی لیسانس گرفت و از همان سال در دبیرستانهای مختلف مشغول به تحصیل گردید، در همان سال نیز با احمد شیرین سخن ازدواج کرد و در سال 1329ش با درجه دکترا از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. وی علیرغم تحصیل در رشته پزشکی کار طبابت را رها نموده و در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد. در سال 1333ش فرخ رو به اتفاق تنی چند از معلمین، «انجمن بانوان فرهنگی» را به منظور رفع مشکلات مدارس دخترانه تأسیس نمودند. (ادامه زندگینامه در پایان تصاویر)
در سال 1335ش «شورای همکاری جمعیتهای بانوان ایرانی» به منظور ایجاد همکاری میان جمعیتهای مختلف زنان فعالیت خود را آغاز نمود و فرخرو پارسا به عنوان یکی از اعضای هیأت رئیسه آن انتخاب گردید. بعدها انتقادات شدیدی علیه این جمعیت به دلیل کم تحرکی در مطبوعات مطرح شد و شورای مذکور نیز منحل گردیده و «سازمان زنان ایران» جایگزین آن گردید.
در خلال فراهم شدن مقدمات تشکیل «سازمان زنان ایران» افراد متنفذی در شورای عالی جمعیتهای زنان (که متشکل از 29 نفر زن بود) در پیامی اعلام کردند شورای عالی زنان، خود را منحل نمیداند. آنها همچنین گروه شش نفری کمیسیون تحقیق را که طراح سازمان زنان بود، در جلسه خود راه ندادند. سخنگوی گروه مقاومت کننده شورا را فرخ رو پارسا بر عهده داشت. وی خبر انحلال شورای زنان را تکذیب کرد و اظهار داشت شورای عالی به ثبت رسیده و انحلال یا هر گونه تغییر در آن باید برطبق اساسنامه و یا تصویب دو سوم اعضای شورا باشد.
این کشمکش بین دو جناح به مدت یک ماه طول کشید تا اینکه اشرف پهلوی در یک مصاحبه مطبوعاتی انحلال شورای عالی جمعیتهای زنان را رسمی اعلام کرد. از فعالیتهای آن شورا تأسیس «مدارس دخترانه» و ایجاد «خانه زن» بود. در سال 1336 ش فرخ رو پارسا به ریاست دبیرستان دکتر ولی ا... نصر انتخاب گردید و در سال 1337ش نیز ریاست دبیرستان رضاه شاه را عهده دار گردید.
در طی دوران ریاست وی در دبیرستان رضا شاه، تخلفات مالی فراوانی از جانب وی به ثبت رسید، درباره اولین انحرافات مالی وی در اسناد ساواک چنین آمده است:
«خانم پارسا قبلا ریاست دبیرستان دخترانه رضا شاه را داشته و در آن موقع خانم بیدل در آن دبیرستان تدریس و حق تدریس دریافت کرده است. خانم پارسا در لیستهای پرداختی حقالتدریس خانم بیدل دست برده و ساعات کار او را زیاد و این اضافه کار را به نفع خود برداشت مینموده است، لذا پس از مدتی خانم بیدل متوجه موضوع گردیده و در این مورد به دیوان کیفر و بازرسی آموزش و پرورش شکایت نمود. آقای میرهاشمی رییس اداره بازرسی فرهنگستان در آن زمان با گرفتن حق سکوتی از خانم پارسا راضی میشود که از تعقیب شکایت خود صرف نظر نماید.»
فرخ رو پارسا در سالهای 1339-1338ش جهت مطالعه و بازدید از مؤسسات فرهنگی، سفرهایی را به کشورهای انگلستان و آمریکا به انجام رسانید.
درسال 1340ش«کانون مترقی» تشکیل گردید. این کانون توسط گروهی از جوانان تحصیل کرده و عدهای از رجال دولتی همچون امیر عباس هویدا و حسنعلی منصور تأسیس شد. فرخ رو پارسا نیز همان سال به عضویت آن درآمد. اعضای این کانون در سال 1342ش در انتخابات دوره 21 مجلس شورای ملی شرکت نمودند و فرخ رو پارسا از تهران به عنان وکیل به مجلس راه یافت. در همین سال حزب نوین ایران که گرداننده آن حسنعلی منصور بود، تأسیس گردید.
وی نیز به عضویت آن درآمد، در اینباره در اسناد ساواک چنین آمده است: «در 7 آبان 1342ش عدهای از زنان دانشگاه رفته ایران برای تشکیل جمعیت زنان دانشگاهی در هتل پالاس گرد آمده، انتخاب هیأت مدیره جمعیت را انجام دادند. پس از تنظیم اساسنامه موجودیت خود را به I.F.U.W (جمعیت زنان دانشگاهی دنیا ) اعلام کردند که مورد قبول واقع شد، جمعیت زنان دانشگاهی ایران به ریاست ایران به ریاست دکتر پارسا اداره میشود.»
هدف این جمعیت بر طبق گفته مؤسسین آن افزایش سطح معلومات و پشتیبانی از حقوق و منافع زنان جهان و ایجاد تفاهم و دوستی بین زنان تحصیل کرده کشورهای مختلف بود.
*بهائیبودن فرخرو پارسا
در اردیبهشت 1344ش هادی هدایت، وزیر وقت آموزش و پرورش، فرخ رو پارسا را به سمت معاون پارلمانی آن وزارتخانه منصوب نمود. وی پس از انتخاب در این پست درصدد برآمد تا عدهای از افراد حزبی را (حزب نوین ) وارد دستگاه نماید که این امر با مخالفت وزیر وقت مواجه گشت.
البته از همان ابتدای به معاونت رسیدن فرخرو پارسا مخالفتهایی از طرف روحانیون و عدهای از فرهنگیان به جهت بهایی بودن این فرد آغاز شده بود.
در اسناد ساواک درباره این موضوع چنین آمده است:
«انتخاب خانم دکتر فرخرو پارسا به معاونت وزارت آموزش و پرورش که منتسب به بهایی بودن و از فرقه ازلی آن میباشد انعکاس بسیار بدی دربین فرهنگیان با سابقه داشته و آنها را که عمری به دست و دل پاکی خدمت کردهاند،مأیوس نموده و نیز انعکاس این عمل در بین روحانیون و متعصبین مذهبی با اعتراض مواجه شده آنها را عصبانی نموده است.»
هر چند تلاش بر این بود که بهایی بودن فرخ رو پارسا را مخفی نگهدارند، اما برخی اتفاقات هر گونه شک را به یقین تبدیل میساخت از جمله اینکه:
«مراسم عقد برادر زاده خانم پارسا، وزیر آموزش و پرورش با فرزند تیمسار صنیعی، وزیر سابق جنگ در منزل برادر خانم پارسا که قاضی دادگستری است، برگزار شده است. در این مراسم مهندس روحانی وزیر کشاورزی و عدهای دیگر از پیروان مسلک بهایی حضور داشتهاند. خانم پارسا و تیمسار شیرین سخن نیز در این مجلس بودهاند. خطبه عقد که معمولا از طرف یک نفر روحانی باید خوانده شود انجام نگردید و طبق آداب و رسوم بهاییها برنامه عقد انجام شده است.
مهمتر اینکه هویدا در زمان نخست وزیریش به بهائیان پروبال زیادی داد و تعدادی از بهائیان را وارد کابینه خود کرد؛ از جمله فرخرو پارسا را که یک بهایی بود به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب نمود.
سرانجام کارشکنیهای فرخ رو پارسا و دوستانش علیه نخست وزیر وقت، هادی هدایتی، به ثمر رسید و او در 5 شهریور 1347ش از سوی هویدا به وزارت آموزش و پرورش منصوب گردید.
هنوز چند ماهی از انتصاب وی در پست وزارتخانه مزبور نگذشته بود که وی تصمیمات عنادآمیزی علیه روحانیت اتخاذ نمود، البته مخالفتهای وی با اصل اسلام بود.
یکی از اقدامات ضد اسلامی وی حذف درس عربی از دروس دبیرستانی بود که با اعتراض عدهای از دبیران، محصلان نیز روبرو شده بودند.[در جلسهای] فرخرو پارسا به اتفاق یک نفر آمریکایی پشت تریبون قرار گرفتند، شخص آمریکایی مرتب محاسن و مزایای برنامه جدید را بر میشمرد.
خانم وزیر سخنان وی را برای حاضران ترجمه میکرد...
در آن جلسه حقیر نیز اجازه خواسته، اظهار داشتم: ای خانم وزیر، کشورما که دست کم 2500 سال سابقه باستانی و تاریخی دارد، به چه مناسبت باید از کشوری که 200 سال سابقه پیدایش دارد، الگو بگیرد و اطاعتش را بنماید؟»
همچنین وی در یکی از جلساتی که در مدارس جامعه تعلیمات اسلامی داشت به مخالفت با مسأله حجاب پرداخت و آن را جزو خرافات دانست.
در طی دوران وزارت فرخرو پارسا دو مسأله مورد توجه وزیر قرار داشت؛ یکی انتصاب بستگانش به پستهای مهم در وزارت آموزش و پرورش و دیگری دریافت پول در قبال سمتی که به آنها واگذار میشد.
فرخرو پارسا در طی دوران وزارت خود اختلاسهای بسیاری در قسمتهای مختلف وزارتخانه داشت.
«فرخرو پارسا در مقام وزیر آموزش و پرورش به زودی راههایی یافت تا از معاملات ساختمان و تأسیس مدارس خصوصی سود جوید.»
البته ضعف مدیریتی وی نیز نارضایتی عمومی را به دنبال داشت، حتی دامنه این نارضایتیها، اعتراضات کسانی را که روزی تلاش فراوانی برای به وزارت رسیدن فرخرو داشتند در پی داشت.
با گذشت زمان، چهره فرخرو پارسا برای دیگران بیشتر آشکار میشد و کار وزارتخانه در دوران وی به آنجا رسید که برخی مدرس ملی به جای کتاب فارسی، انگلیسی و به جای شناساندن پرچم ایران، پرچم آمریکا را به دانشآموزان نشان میدادند.
سرانجام فشار افکار عمومی باعث گردید که وی از این وزارتخانه در سال 1353 برکنار شود.
فرخرو پارسا طی هفت سال وزارت در وزارتخانه آموزش و پرورش کابینه امیر عباس هویدا بزرگترین ضربهها را به ساختار آن وزارتخانه وارد کرد.
سرانجام پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی محاکمه و در تاریخ 18/2/1359 به اعدام محکوم گردید.
فرخرو پارسا تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان همای تهران و دوره متوسطه را در دانشسرای مقدماتی به اتمام رسانید، چون در دانشسرای مقدماتی شاگرد اول شد، به دانشسرای عالی راه یافت و در سال 1321ش در رشته علوم طبیعی لیسانس گرفت و از همان سال در دبیرستانهای مختلف مشغول به تحصیل گردید، در همان سال نیز با احمد شیرین سخن ازدواج کرد و در سال 1329ش با درجه دکترا از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. وی علیرغم تحصیل در رشته پزشکی کار طبابت را رها نموده و در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد. در سال 1333ش فرخ رو به اتفاق تنی چند از معلمین، «انجمن بانوان فرهنگی» را به منظور رفع مشکلات مدارس دخترانه تأسیس نمودند. (ادامه زندگینامه در پایان تصاویر)
در سال 1335ش «شورای همکاری جمعیتهای بانوان ایرانی» به منظور ایجاد همکاری میان جمعیتهای مختلف زنان فعالیت خود را آغاز نمود و فرخرو پارسا به عنوان یکی از اعضای هیأت رئیسه آن انتخاب گردید. بعدها انتقادات شدیدی علیه این جمعیت به دلیل کم تحرکی در مطبوعات مطرح شد و شورای مذکور نیز منحل گردیده و «سازمان زنان ایران» جایگزین آن گردید.
در خلال فراهم شدن مقدمات تشکیل «سازمان زنان ایران» افراد متنفذی در شورای عالی جمعیتهای زنان (که متشکل از 29 نفر زن بود) در پیامی اعلام کردند شورای عالی زنان، خود را منحل نمیداند. آنها همچنین گروه شش نفری کمیسیون تحقیق را که طراح سازمان زنان بود، در جلسه خود راه ندادند. سخنگوی گروه مقاومت کننده شورا را فرخ رو پارسا بر عهده داشت. وی خبر انحلال شورای زنان را تکذیب کرد و اظهار داشت شورای عالی به ثبت رسیده و انحلال یا هر گونه تغییر در آن باید برطبق اساسنامه و یا تصویب دو سوم اعضای شورا باشد.
این کشمکش بین دو جناح به مدت یک ماه طول کشید تا اینکه اشرف پهلوی در یک مصاحبه مطبوعاتی انحلال شورای عالی جمعیتهای زنان را رسمی اعلام کرد. از فعالیتهای آن شورا تأسیس «مدارس دخترانه» و ایجاد «خانه زن» بود. در سال 1336 ش فرخ رو پارسا به ریاست دبیرستان دکتر ولی ا... نصر انتخاب گردید و در سال 1337ش نیز ریاست دبیرستان رضاه شاه را عهده دار گردید.
در طی دوران ریاست وی در دبیرستان رضا شاه، تخلفات مالی فراوانی از جانب وی به ثبت رسید، درباره اولین انحرافات مالی وی در اسناد ساواک چنین آمده است:
«خانم پارسا قبلا ریاست دبیرستان دخترانه رضا شاه را داشته و در آن موقع خانم بیدل در آن دبیرستان تدریس و حق تدریس دریافت کرده است. خانم پارسا در لیستهای پرداختی حقالتدریس خانم بیدل دست برده و ساعات کار او را زیاد و این اضافه کار را به نفع خود برداشت مینموده است، لذا پس از مدتی خانم بیدل متوجه موضوع گردیده و در این مورد به دیوان کیفر و بازرسی آموزش و پرورش شکایت نمود. آقای میرهاشمی رییس اداره بازرسی فرهنگستان در آن زمان با گرفتن حق سکوتی از خانم پارسا راضی میشود که از تعقیب شکایت خود صرف نظر نماید.»
فرخ رو پارسا در سالهای 1339-1338ش جهت مطالعه و بازدید از مؤسسات فرهنگی، سفرهایی را به کشورهای انگلستان و آمریکا به انجام رسانید.
درسال 1340ش«کانون مترقی» تشکیل گردید. این کانون توسط گروهی از جوانان تحصیل کرده و عدهای از رجال دولتی همچون امیر عباس هویدا و حسنعلی منصور تأسیس شد. فرخ رو پارسا نیز همان سال به عضویت آن درآمد. اعضای این کانون در سال 1342ش در انتخابات دوره 21 مجلس شورای ملی شرکت نمودند و فرخ رو پارسا از تهران به عنان وکیل به مجلس راه یافت. در همین سال حزب نوین ایران که گرداننده آن حسنعلی منصور بود، تأسیس گردید.
وی نیز به عضویت آن درآمد، در اینباره در اسناد ساواک چنین آمده است: «در 7 آبان 1342ش عدهای از زنان دانشگاه رفته ایران برای تشکیل جمعیت زنان دانشگاهی در هتل پالاس گرد آمده، انتخاب هیأت مدیره جمعیت را انجام دادند. پس از تنظیم اساسنامه موجودیت خود را به I.F.U.W (جمعیت زنان دانشگاهی دنیا ) اعلام کردند که مورد قبول واقع شد، جمعیت زنان دانشگاهی ایران به ریاست ایران به ریاست دکتر پارسا اداره میشود.»
هدف این جمعیت بر طبق گفته مؤسسین آن افزایش سطح معلومات و پشتیبانی از حقوق و منافع زنان جهان و ایجاد تفاهم و دوستی بین زنان تحصیل کرده کشورهای مختلف بود.
*بهائیبودن فرخرو پارسا
در اردیبهشت 1344ش هادی هدایت، وزیر وقت آموزش و پرورش، فرخ رو پارسا را به سمت معاون پارلمانی آن وزارتخانه منصوب نمود. وی پس از انتخاب در این پست درصدد برآمد تا عدهای از افراد حزبی را (حزب نوین ) وارد دستگاه نماید که این امر با مخالفت وزیر وقت مواجه گشت.
البته از همان ابتدای به معاونت رسیدن فرخرو پارسا مخالفتهایی از طرف روحانیون و عدهای از فرهنگیان به جهت بهایی بودن این فرد آغاز شده بود.
در اسناد ساواک درباره این موضوع چنین آمده است:
«انتخاب خانم دکتر فرخرو پارسا به معاونت وزارت آموزش و پرورش که منتسب به بهایی بودن و از فرقه ازلی آن میباشد انعکاس بسیار بدی دربین فرهنگیان با سابقه داشته و آنها را که عمری به دست و دل پاکی خدمت کردهاند،مأیوس نموده و نیز انعکاس این عمل در بین روحانیون و متعصبین مذهبی با اعتراض مواجه شده آنها را عصبانی نموده است.»
هر چند تلاش بر این بود که بهایی بودن فرخ رو پارسا را مخفی نگهدارند، اما برخی اتفاقات هر گونه شک را به یقین تبدیل میساخت از جمله اینکه:
«مراسم عقد برادر زاده خانم پارسا، وزیر آموزش و پرورش با فرزند تیمسار صنیعی، وزیر سابق جنگ در منزل برادر خانم پارسا که قاضی دادگستری است، برگزار شده است. در این مراسم مهندس روحانی وزیر کشاورزی و عدهای دیگر از پیروان مسلک بهایی حضور داشتهاند. خانم پارسا و تیمسار شیرین سخن نیز در این مجلس بودهاند. خطبه عقد که معمولا از طرف یک نفر روحانی باید خوانده شود انجام نگردید و طبق آداب و رسوم بهاییها برنامه عقد انجام شده است.
مهمتر اینکه هویدا در زمان نخست وزیریش به بهائیان پروبال زیادی داد و تعدادی از بهائیان را وارد کابینه خود کرد؛ از جمله فرخرو پارسا را که یک بهایی بود به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب نمود.
سرانجام کارشکنیهای فرخ رو پارسا و دوستانش علیه نخست وزیر وقت، هادی هدایتی، به ثمر رسید و او در 5 شهریور 1347ش از سوی هویدا به وزارت آموزش و پرورش منصوب گردید.
هنوز چند ماهی از انتصاب وی در پست وزارتخانه مزبور نگذشته بود که وی تصمیمات عنادآمیزی علیه روحانیت اتخاذ نمود، البته مخالفتهای وی با اصل اسلام بود.
یکی از اقدامات ضد اسلامی وی حذف درس عربی از دروس دبیرستانی بود که با اعتراض عدهای از دبیران، محصلان نیز روبرو شده بودند.[در جلسهای] فرخرو پارسا به اتفاق یک نفر آمریکایی پشت تریبون قرار گرفتند، شخص آمریکایی مرتب محاسن و مزایای برنامه جدید را بر میشمرد.
خانم وزیر سخنان وی را برای حاضران ترجمه میکرد...
در آن جلسه حقیر نیز اجازه خواسته، اظهار داشتم: ای خانم وزیر، کشورما که دست کم 2500 سال سابقه باستانی و تاریخی دارد، به چه مناسبت باید از کشوری که 200 سال سابقه پیدایش دارد، الگو بگیرد و اطاعتش را بنماید؟»
همچنین وی در یکی از جلساتی که در مدارس جامعه تعلیمات اسلامی داشت به مخالفت با مسأله حجاب پرداخت و آن را جزو خرافات دانست.
در طی دوران وزارت فرخرو پارسا دو مسأله مورد توجه وزیر قرار داشت؛ یکی انتصاب بستگانش به پستهای مهم در وزارت آموزش و پرورش و دیگری دریافت پول در قبال سمتی که به آنها واگذار میشد.
فرخرو پارسا در طی دوران وزارت خود اختلاسهای بسیاری در قسمتهای مختلف وزارتخانه داشت.
«فرخرو پارسا در مقام وزیر آموزش و پرورش به زودی راههایی یافت تا از معاملات ساختمان و تأسیس مدارس خصوصی سود جوید.»
البته ضعف مدیریتی وی نیز نارضایتی عمومی را به دنبال داشت، حتی دامنه این نارضایتیها، اعتراضات کسانی را که روزی تلاش فراوانی برای به وزارت رسیدن فرخرو داشتند در پی داشت.
با گذشت زمان، چهره فرخرو پارسا برای دیگران بیشتر آشکار میشد و کار وزارتخانه در دوران وی به آنجا رسید که برخی مدرس ملی به جای کتاب فارسی، انگلیسی و به جای شناساندن پرچم ایران، پرچم آمریکا را به دانشآموزان نشان میدادند.
سرانجام فشار افکار عمومی باعث گردید که وی از این وزارتخانه در سال 1353 برکنار شود.
فرخرو پارسا طی هفت سال وزارت در وزارتخانه آموزش و پرورش کابینه امیر عباس هویدا بزرگترین ضربهها را به ساختار آن وزارتخانه وارد کرد.
سرانجام پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی محاکمه و در تاریخ 18/2/1359 به اعدام محکوم گردید.