02-07-2014، 8:14
تاریخ ایرانی: سال ۱۳۲۳، سال ممنوعیت اعطای امتیاز نفتی به بیگانگان بود. سالی که مجلس ایران پس از سالها باجخواهی بیگانگان و اعطای امتیازات رنگارنگ به دولتهای مختلف، با تلاش دکتر محمد مصدق طرحی را از تصویب گذراند که در شرایط آن روزگار تا حدودی استقلال از دست رفتۀ ایران را احیا میکرد؛ طرحی مبتنی بر لغو اعطای امتیاز به بیگانگان که سنگ بنای مبارزات بعدی دکتر مصدق و همفکرانش برای ملی شدن صنعت نفت ایران شد.
موضوع با طرح اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی داغ شد و چند هفتهای فضای سیاسی کشور را تحتالشعاع خود قرار داد. شرایط دوران جنگ بود و هر گوشه از ایران میزبان نیروهای وابسته به یکی از دول بیگانه بود. آمریکا به بهانۀ کمک به ساخت بخشی از راهآهن سراسری، نیروهای نظامیاش را روانه ایران کرده بود و شرکتهای نفتیاش از جمله «استاندارد واکیوم» در کنار شرکت بریتانیایی - هلندی «رویال داچل شل» از دولت محمد ساعد، نخستوزیر وقت خواسته بودند امتیاز استخراج نفت را در اختیارشان قرار دهد. از طرفی شمال ایران نیز قرق شورویها بود که بیهیچ اجازه و قراردادی مشغول حفاری منابع زیرزمینی بودند؛ سوءاستفادهای که با اعلام درخواست شوروی از ایران برای اعطای امتیاز نفت شمال و سفر سرگئی کافتارادزه معاون وزیر امور خارجه شوروی به ایران رسمیت یافت. او که برای بازدید از عملیات هموطنانش به مناطق شمالی ایران رفته بود به تهران هم آمد و در دیدار با ساعد درخواست دریافت امتیاز انحصاری بهرهبرداری از نفت شمال را داد؛ موضوعی که با مخالفت صریح نخستوزیر وقت مواجه شد. ساعد به کافتارادزه گفته بود تا پیش از پایان جنگ، هیچ امتیازی به هیچ کس نخواهد داد. موضعی محکم که خشم مقامات شوروی را در پی داشت.
این چنین بود که آنها به مهمترین حامی ایرانی خود یعنی حزب توده متوسل شدند که آن زمان به عنوان بازوی تبلیغاتی حزب کمونیست شوروی در تهران با عضوگیری توأمان از طبقات روشنفکر و محروم جامعۀ ایران تصویری اتوپیایی از شوروی سوسیالیستی ارائه میکرد؛ حزبی سه ساله که به تازگی و پس از موفقیت در انتخابات مجلس شورای ملی و فرستادن شش نماینده به پارلمان، نخستین کنگرۀ خود را نیز با شرکت ۱۶۸ نفر نمایندگان شهرستانها در تهران برگزار کرده و توانسته بود در جایگاه حزبی پیشرو به ثباتی نسبی برسد. تودهایها که پیشتر همزمان با افزایش زمزمهها مبنی بر بررسی اعطای امتیازات نفتی به شرکتهای آمریکایی و بریتانیایی از موضع وطنپرستی علم مخالفت با این اقدام برداشته بودند، وقتی پای شوروی به میان آمد، شیپور را از سر گشاد نواختند و تبدیل به حامیان سرسخت اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی شدند. چنین بود که در روزنامههای وابسته به خود به شدت به دولت ساعد تاختند و در مذمت ترشرویی او در برابر «دولت دوست و همسایه» قلم زدند. از آن جمله احسان طبری، عضو ارشد حزب توده بود که طی مقالهای در روزنامهٔ «مردم» نوشت: «به همان ترتیب که ما برای انگلستان در ایران منافعی قائلیم و علیه آن صحبت نمیکنیم، باید معترف باشیم که دولت شوروی هم از لحاظ امنیت خود در ایران منافع جدی دارد... اگر دولت آقای ساعد واقعاً میهنپرست بود این نکات را در نظر میگرفت. اگر دولت ساعد و طرفداران ایشان معتقدند که ادامهٔ یک سیاست ضد شوروی در ایران ممکن است، دچار خبط بزرگی شدهاند.»
اما حزب توده به این نیز بسنده نکرد و در پنجم آبان ۱۳۲۳ با همکاری شورای متحده مرکزی کارگران و تحت حمایت سربازان ارتش سرخ میتینگی سیار در تهران برگزار کرد. تظاهراتی که در جریان آن اعضای حزب توده و ارتشیان شوروی با سر دادن شعارهایی علیه دولت ساعد، خیابانهای پایتخت را در فاصله دفتر حزب تا میدان بهارستان قبضه کردند. نورالدین کیانوری آخرین دبیرکل حزب توده، سالها بعد در توجیه این عمل گفت: «روسیه برای جلوگیری از تبدیل شدن شمال ایران به منطقهای تحت سلطهٔ آمریکا این پیشنهاد را کرد.»
راهپیمایی بزرگ حزب توده که با شرکت دهها هزار تن از هواداران این حزب برگزار شد دولت محمد ساعد را در شرایط سختی قرار داده بود. ساعد که پیش از آن یک بار از سمت خود استعفا داده و با ابراز تمایل مجدد مجلس شورای ملی کابینهای جدید تشکیل داده بود، حالا در برابر آزمونی دشوار قرار گرفته بود؛ یا باید در برابر فشار روزافزون حزب توده پا پس میکشید و به اعطای امتیاز تن میداد یا برای پایان دادن به شعارهایی که او را «جاسوس فاشیستها» لقب میدادند از سمت خود کنارهگیری میکرد. اما دو روز بعد نطقی در مجلس ایراد شد که فضای حاکم بر ماجرای اعطای امتیازات نفتی را دگرگون کرد؛ نطقی مهیج از سوی دکتر محمد مصدق، نماینده تهران در مجلس شورای ملی. مصدق صبح روز هفتم آبان ماه ۱۳۲۳ پشت تریبون قرار گرفت تا در مذمت مذاکره بر سر نفت و تلاش برای اعطای امتیاز به بیگانگان سخن بگوید. او در این نطق که چند باری با تشویق تماشاچیان در مجلس قطع شد، با مروری بر قرارداد دارسی که به معیاری برای زیادهخواهی بیگانگان و طلب امتیاز تبدیل شده بود، مبنای این قرارداد را با چالش مواجه کرد. او در سخنانش تاکید کرد: «دادن هر امتیاز به بیگانه مشکلات کشور مخصوصا در زمینه حاکمیت ملی را در سالهای بعد از آن چندین برابر خواهد کرد و نسل آتی آن را یک خیانت نسل حاضر به وطن تلقی خواهد کرد... مقامات امروز حق ندارند برای نسل آتی دشواری و مساله به ارث بگذارند.»
او افزود: «من با دادن هر امتیاز از نظر اقتصادی و سیاسی مخالفم و تفکیک مسائل سیاسی از اقتصادی مشکل است و این دو سیاست با هم بستگی تام دارند، هر کجا که اقتصاد صدق کند، سیاست هم غالباً صادق است... پس لزومی ندارد که ما به شرکتی که تابع یک دولت خارجی است و یا به یک دولت امتیاز دهیم تا اینکه در مملکت ما احداث این قبیل مؤسسات کنند و در خاک ایران دولتهای دیگر تشکیل بدهند...»
مصدق با بیان اینکه رفتار شوروی و فرستادۀ ایشان کافتارادزه نقض تعهد عدم مداخلهای است که بلشویکها بعد از انقلاب ۱۹۱۷ به ایران داده بودند، پرسید: «اگر دولت ساعد رفت و بعد دولت جانشینش هم نخواست [با این اعطای امتیاز] موافقت کند، آن وقت [شورویها] چه کار میکنند؟ هر بار که دولت ایران یکی از خواستههای دولت شوروی را رد کرد، آنها روابطشان را با ایران قطع میکنند؟» مصدق پیشنهاد کرد روسها اول نیروهایشان را از مناطق نفتخیز شمال ایران بیرون بکشند و پس از آن برای استخراج به کنسرسیوم بینالمللی بپیوندند و تصریح کرد: «جناب آقای کافتارادزه دیر تشریف آوردهاند و زود میخواهند تشریف ببرند، آن عصری که دولت ایران امتیاز نفت جنوب را داد، نفت آن اهمیتی را که امروز در عالم دارد، نداشت.» او همچنین خطاب به شورویها هشدار داد: «مردم ایران با کشورهایی که به آنها خیانت میکنند، مهربان نیستند؛ هر وقت فرصتش پیش بیاید حق این خیانتکارها را کف دستشان میگذارند.»
ایراد این نطق نام محمد مصدق و کنایههایش به مقامات روس را بیش از پیش بر زبانها انداخت اما همزمان خشم شورویها و حزب توده را به دنبال آورد. تودهایها که در جریان مخالفت با اعتبارنامۀ سید ضیاء همراه مصدق بودند، پس از این نطق راه خود را از او جدا کردند و در نشریاتشان به شدت بر او تاختند. از آن جمله روزنامۀ «رزم» بود که در شماره ۲۱ آبان ۱۳۲۳ در جواب دکتر مصدق نوشت: «...اگر دولت آمریکا نمیخواست قبل از کنفرانس صلح کار نفت تمام شود، دولت شوروی هرگز از ما تقاضا نمیکرد، وقتی آن طرف دنیا دولت آمریکا تقاضای امتیاز کند، دولت شوروی که همسایه ماست چرا نکند، ملت ایران مرهون شورویهاست که رفع شر آنها شد... آقای مصدق بنابراین اگر آقای کافتارادزه از لحاظ خودشان دیر تشریف آوردند، از لحاظ مصالح کشور ایران خیلی به موقع آمدند...»
با این حال مصدق طرحی را حاضر کرد که ایدۀ «موازنۀ منفی» خود را جامۀ عمل بپوشاند تا نه تنها از اعطای امتیاز به شوروی جلوگیری شود، بلکه امتیازات درخواست شده از سوی آمریکا و بریتانیا نیز مسکوت بماند. طرح او که به امضای گروهی از نمایندگان رسیده بود، تقدیم مجلس شد و مصدق مجلس شورای ملی را به موافقت با آن فراخواند. او در پاسخ به سخنان یکی از نمایندگان حامی حزب توده که گفته بود: «تا به حال ما و بعضی از آقایان نمایندگان دیگر شاید باشیم که هنوز نتوانستهایم تصمیمی اتخاذ بکنیم و بفهمیم که آیا صلاح ملت ایران این است که بر له یا بر علیه طرح شما رأی بدهیم؟»، گفت: «اگر شما ضرر کردید من جبران میکنم!»
مطابق طرح ۴ مادهای مصدق، کلیه مقامات دولتی شامل نخستوزیر، وزیر و نمایندگان آنها از مذاکره نفتی با دول بیگانه که اثر قانونی داشته باشد بدون اطلاع مجلس منع میشدند و مقرر میشد خاطیان به حبس مجرد از سه تا هشت سال و انفصال دائمی از خدمت دولتی محکوم شوند.
این طرح سرانجام در ۷ آذر ماه ۱۳۲۳ با قید دو فوریت از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی گذشت و اعتراض مقامات شوروی را برانگیخت. کافتارادزه در مصاحبههایی به شدت از مصدق، دولت و نمایندگان مجلس شورای ملی انتقاد کرد و هیات اعزامی شوروی به ریاست او پس از هفتهها حضور در ایران، با دست خالی به مسکو بازگشت.
ممنوعیت مذاکره و اعطای امتیاز نفت به بیگانگان
تاریخ: ۷ آذر ۱۳۲۳
بازیگران اصلی: محمد مصدق، محمد ساعد، سرگئی کافتارادزه، حزب توده ایران
فرجام: به موجب مصوبه مجلس، دولت ایران با اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی مخالفت کرد.
موضوع با طرح اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی داغ شد و چند هفتهای فضای سیاسی کشور را تحتالشعاع خود قرار داد. شرایط دوران جنگ بود و هر گوشه از ایران میزبان نیروهای وابسته به یکی از دول بیگانه بود. آمریکا به بهانۀ کمک به ساخت بخشی از راهآهن سراسری، نیروهای نظامیاش را روانه ایران کرده بود و شرکتهای نفتیاش از جمله «استاندارد واکیوم» در کنار شرکت بریتانیایی - هلندی «رویال داچل شل» از دولت محمد ساعد، نخستوزیر وقت خواسته بودند امتیاز استخراج نفت را در اختیارشان قرار دهد. از طرفی شمال ایران نیز قرق شورویها بود که بیهیچ اجازه و قراردادی مشغول حفاری منابع زیرزمینی بودند؛ سوءاستفادهای که با اعلام درخواست شوروی از ایران برای اعطای امتیاز نفت شمال و سفر سرگئی کافتارادزه معاون وزیر امور خارجه شوروی به ایران رسمیت یافت. او که برای بازدید از عملیات هموطنانش به مناطق شمالی ایران رفته بود به تهران هم آمد و در دیدار با ساعد درخواست دریافت امتیاز انحصاری بهرهبرداری از نفت شمال را داد؛ موضوعی که با مخالفت صریح نخستوزیر وقت مواجه شد. ساعد به کافتارادزه گفته بود تا پیش از پایان جنگ، هیچ امتیازی به هیچ کس نخواهد داد. موضعی محکم که خشم مقامات شوروی را در پی داشت.
این چنین بود که آنها به مهمترین حامی ایرانی خود یعنی حزب توده متوسل شدند که آن زمان به عنوان بازوی تبلیغاتی حزب کمونیست شوروی در تهران با عضوگیری توأمان از طبقات روشنفکر و محروم جامعۀ ایران تصویری اتوپیایی از شوروی سوسیالیستی ارائه میکرد؛ حزبی سه ساله که به تازگی و پس از موفقیت در انتخابات مجلس شورای ملی و فرستادن شش نماینده به پارلمان، نخستین کنگرۀ خود را نیز با شرکت ۱۶۸ نفر نمایندگان شهرستانها در تهران برگزار کرده و توانسته بود در جایگاه حزبی پیشرو به ثباتی نسبی برسد. تودهایها که پیشتر همزمان با افزایش زمزمهها مبنی بر بررسی اعطای امتیازات نفتی به شرکتهای آمریکایی و بریتانیایی از موضع وطنپرستی علم مخالفت با این اقدام برداشته بودند، وقتی پای شوروی به میان آمد، شیپور را از سر گشاد نواختند و تبدیل به حامیان سرسخت اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی شدند. چنین بود که در روزنامههای وابسته به خود به شدت به دولت ساعد تاختند و در مذمت ترشرویی او در برابر «دولت دوست و همسایه» قلم زدند. از آن جمله احسان طبری، عضو ارشد حزب توده بود که طی مقالهای در روزنامهٔ «مردم» نوشت: «به همان ترتیب که ما برای انگلستان در ایران منافعی قائلیم و علیه آن صحبت نمیکنیم، باید معترف باشیم که دولت شوروی هم از لحاظ امنیت خود در ایران منافع جدی دارد... اگر دولت آقای ساعد واقعاً میهنپرست بود این نکات را در نظر میگرفت. اگر دولت ساعد و طرفداران ایشان معتقدند که ادامهٔ یک سیاست ضد شوروی در ایران ممکن است، دچار خبط بزرگی شدهاند.»
اما حزب توده به این نیز بسنده نکرد و در پنجم آبان ۱۳۲۳ با همکاری شورای متحده مرکزی کارگران و تحت حمایت سربازان ارتش سرخ میتینگی سیار در تهران برگزار کرد. تظاهراتی که در جریان آن اعضای حزب توده و ارتشیان شوروی با سر دادن شعارهایی علیه دولت ساعد، خیابانهای پایتخت را در فاصله دفتر حزب تا میدان بهارستان قبضه کردند. نورالدین کیانوری آخرین دبیرکل حزب توده، سالها بعد در توجیه این عمل گفت: «روسیه برای جلوگیری از تبدیل شدن شمال ایران به منطقهای تحت سلطهٔ آمریکا این پیشنهاد را کرد.»
راهپیمایی بزرگ حزب توده که با شرکت دهها هزار تن از هواداران این حزب برگزار شد دولت محمد ساعد را در شرایط سختی قرار داده بود. ساعد که پیش از آن یک بار از سمت خود استعفا داده و با ابراز تمایل مجدد مجلس شورای ملی کابینهای جدید تشکیل داده بود، حالا در برابر آزمونی دشوار قرار گرفته بود؛ یا باید در برابر فشار روزافزون حزب توده پا پس میکشید و به اعطای امتیاز تن میداد یا برای پایان دادن به شعارهایی که او را «جاسوس فاشیستها» لقب میدادند از سمت خود کنارهگیری میکرد. اما دو روز بعد نطقی در مجلس ایراد شد که فضای حاکم بر ماجرای اعطای امتیازات نفتی را دگرگون کرد؛ نطقی مهیج از سوی دکتر محمد مصدق، نماینده تهران در مجلس شورای ملی. مصدق صبح روز هفتم آبان ماه ۱۳۲۳ پشت تریبون قرار گرفت تا در مذمت مذاکره بر سر نفت و تلاش برای اعطای امتیاز به بیگانگان سخن بگوید. او در این نطق که چند باری با تشویق تماشاچیان در مجلس قطع شد، با مروری بر قرارداد دارسی که به معیاری برای زیادهخواهی بیگانگان و طلب امتیاز تبدیل شده بود، مبنای این قرارداد را با چالش مواجه کرد. او در سخنانش تاکید کرد: «دادن هر امتیاز به بیگانه مشکلات کشور مخصوصا در زمینه حاکمیت ملی را در سالهای بعد از آن چندین برابر خواهد کرد و نسل آتی آن را یک خیانت نسل حاضر به وطن تلقی خواهد کرد... مقامات امروز حق ندارند برای نسل آتی دشواری و مساله به ارث بگذارند.»
او افزود: «من با دادن هر امتیاز از نظر اقتصادی و سیاسی مخالفم و تفکیک مسائل سیاسی از اقتصادی مشکل است و این دو سیاست با هم بستگی تام دارند، هر کجا که اقتصاد صدق کند، سیاست هم غالباً صادق است... پس لزومی ندارد که ما به شرکتی که تابع یک دولت خارجی است و یا به یک دولت امتیاز دهیم تا اینکه در مملکت ما احداث این قبیل مؤسسات کنند و در خاک ایران دولتهای دیگر تشکیل بدهند...»
مصدق با بیان اینکه رفتار شوروی و فرستادۀ ایشان کافتارادزه نقض تعهد عدم مداخلهای است که بلشویکها بعد از انقلاب ۱۹۱۷ به ایران داده بودند، پرسید: «اگر دولت ساعد رفت و بعد دولت جانشینش هم نخواست [با این اعطای امتیاز] موافقت کند، آن وقت [شورویها] چه کار میکنند؟ هر بار که دولت ایران یکی از خواستههای دولت شوروی را رد کرد، آنها روابطشان را با ایران قطع میکنند؟» مصدق پیشنهاد کرد روسها اول نیروهایشان را از مناطق نفتخیز شمال ایران بیرون بکشند و پس از آن برای استخراج به کنسرسیوم بینالمللی بپیوندند و تصریح کرد: «جناب آقای کافتارادزه دیر تشریف آوردهاند و زود میخواهند تشریف ببرند، آن عصری که دولت ایران امتیاز نفت جنوب را داد، نفت آن اهمیتی را که امروز در عالم دارد، نداشت.» او همچنین خطاب به شورویها هشدار داد: «مردم ایران با کشورهایی که به آنها خیانت میکنند، مهربان نیستند؛ هر وقت فرصتش پیش بیاید حق این خیانتکارها را کف دستشان میگذارند.»
ایراد این نطق نام محمد مصدق و کنایههایش به مقامات روس را بیش از پیش بر زبانها انداخت اما همزمان خشم شورویها و حزب توده را به دنبال آورد. تودهایها که در جریان مخالفت با اعتبارنامۀ سید ضیاء همراه مصدق بودند، پس از این نطق راه خود را از او جدا کردند و در نشریاتشان به شدت بر او تاختند. از آن جمله روزنامۀ «رزم» بود که در شماره ۲۱ آبان ۱۳۲۳ در جواب دکتر مصدق نوشت: «...اگر دولت آمریکا نمیخواست قبل از کنفرانس صلح کار نفت تمام شود، دولت شوروی هرگز از ما تقاضا نمیکرد، وقتی آن طرف دنیا دولت آمریکا تقاضای امتیاز کند، دولت شوروی که همسایه ماست چرا نکند، ملت ایران مرهون شورویهاست که رفع شر آنها شد... آقای مصدق بنابراین اگر آقای کافتارادزه از لحاظ خودشان دیر تشریف آوردند، از لحاظ مصالح کشور ایران خیلی به موقع آمدند...»
با این حال مصدق طرحی را حاضر کرد که ایدۀ «موازنۀ منفی» خود را جامۀ عمل بپوشاند تا نه تنها از اعطای امتیاز به شوروی جلوگیری شود، بلکه امتیازات درخواست شده از سوی آمریکا و بریتانیا نیز مسکوت بماند. طرح او که به امضای گروهی از نمایندگان رسیده بود، تقدیم مجلس شد و مصدق مجلس شورای ملی را به موافقت با آن فراخواند. او در پاسخ به سخنان یکی از نمایندگان حامی حزب توده که گفته بود: «تا به حال ما و بعضی از آقایان نمایندگان دیگر شاید باشیم که هنوز نتوانستهایم تصمیمی اتخاذ بکنیم و بفهمیم که آیا صلاح ملت ایران این است که بر له یا بر علیه طرح شما رأی بدهیم؟»، گفت: «اگر شما ضرر کردید من جبران میکنم!»
مطابق طرح ۴ مادهای مصدق، کلیه مقامات دولتی شامل نخستوزیر، وزیر و نمایندگان آنها از مذاکره نفتی با دول بیگانه که اثر قانونی داشته باشد بدون اطلاع مجلس منع میشدند و مقرر میشد خاطیان به حبس مجرد از سه تا هشت سال و انفصال دائمی از خدمت دولتی محکوم شوند.
این طرح سرانجام در ۷ آذر ماه ۱۳۲۳ با قید دو فوریت از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی گذشت و اعتراض مقامات شوروی را برانگیخت. کافتارادزه در مصاحبههایی به شدت از مصدق، دولت و نمایندگان مجلس شورای ملی انتقاد کرد و هیات اعزامی شوروی به ریاست او پس از هفتهها حضور در ایران، با دست خالی به مسکو بازگشت.
ممنوعیت مذاکره و اعطای امتیاز نفت به بیگانگان
تاریخ: ۷ آذر ۱۳۲۳
بازیگران اصلی: محمد مصدق، محمد ساعد، سرگئی کافتارادزه، حزب توده ایران
فرجام: به موجب مصوبه مجلس، دولت ایران با اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی مخالفت کرد.